سرویس سیاسی- روزنامه اعتماد روز گذشته گفت وگویی با یکی از دیپلماتهای سابق درباره واکنش ایران به قطعنامه ضدایرانی آژانس منتشر کرده که وی در بخشی از این گفتوگو مدعی شده است: «نباید همزمان در چند جبهه وارد جنگ دیپلماتیک با دولتهای خارجی شویم.. نتیجه کاملا قابل پیشبینی اقدامات متقابل ما این است که فشارها […]
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته گفت وگویی با یکی از دیپلماتهای سابق درباره واکنش ایران به قطعنامه ضدایرانی آژانس منتشر کرده که وی در بخشی از این گفتوگو مدعی شده است: «نباید همزمان در چند جبهه وارد جنگ دیپلماتیک با دولتهای خارجی شویم.. نتیجه کاملا قابل پیشبینی اقدامات متقابل ما این است که فشارها روی ایران افزایش خواهد یافت…مسائل داخلی ایران به طرز چشمگیری بر افکار عمومی جهان از یک سو و از طریق افکار عمومی جهان بر تصمیمگیری کشورهای اروپایی و کشورهای غربی از سویی دیگر موثر است. این تاثیر به گونهای است که حتی اگر غربیها به هر انگیزهای بخواهند با ایران وارد مذاکره شوند یا انعطافی در مقابل ایران نشان دهند، فشار افکار عمومی در غرب به حدی نسبت به ایران حساس شده است که مانع از تصمیمگیری مقامهای غربی خواهند شد.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات استاد معکوس جلوه دادن امور کشور هستند. در برابر قطعنامه شورای حکام که با کارشکنی آژانس بینالمللی اتمی و فشار غرب از جمله رژیم صهیونیستی صادر شد و جمهوری اسلامی ایران نیز واکنش مقتدرانهای در این حوزه از خود نشان داد و باعث انفعال طرف مقابل گردید، ادعا میکنند که این موضوع پیامهای خوبی به دنبال ندارد و مسیر رسیدن به توافق بسیار سختتر شده است.
این طیف که به تندی تمام از اقدام دولت در برابر زیاده خواهی غرب انتقاد میکند به این سؤال پاسخ نمیدهد که سرنوشت پرونده هستهای ایران در دولت روحانی چه شد و با همه مسامحه سیاست خارجی ظریف چرا غرب زیاده خواهی خود را کنار نگذاشت. کارشناسان سیاسی مطرح میکنند که همان انفعال دولت روحانی بود که باعث به کما رفتن برجام شد و سبب شد که «تقریبا هیچ» حاصل هشت سال مذاکره با غرب بر سر توافق هستهای باشد.
با وارونهنمایی از حقایق برای میهن آرامش میخواهید؟!
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود که به قلم مدیرمسئول این روزنامه نوشته شده آورده است: «ما در همین دو دهه اخیر سیمایی از برخورد با رسانهها یا روشی از محدودسازیهای رسانهای را تجربه کردهایم که معتقدم اکنون پیامدهای نامطلوب آن به یکاندازه تمام بخشهای مختلف اجتماع ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است.»
این روزنامه نوشت: «رسانه در دنیای ما از مهمترین ابزارهای توسعه محسوب میشود، چون گفتوگو را به امری عمومی، فرابخشی و یک عنصر اجتماعیشده تبدیل میکنند. تجربه تلخ کوچکسازی دایره فعالیت رسانهها در واقع به نوعی محدودسازی گفتوگوی عمومی و در برداشتی دیگر کوچکسازی توان ارتقای توسعه بود… به گمانم در این واکاوی تجربهها یک عنصر را نباید از نظر دور داشت و آن هم اینکه تقابل با رسانهها از فقدان شکلگیری یک باور به کارکرد و نقش راهبردی محتوای انتقادی بازمیگردد که احتمالا ریشه آن را باید در سطح فرهنگ ارتباطی جستوجو کرد. این فقدان باور، هزینههای بسیاری در بر داشته که بزرگترین آن شکلگیری رسانههای برونمرزی بوده است که قطعا در راستای توسعه ملی ایران و همزیستی شهروندان آن فعالیت نمیکنند.»
این متن در پایان مدعی شده: «ما روزنامهنگار هستیم و با سینهای مملو از عشق، آرامش را برای میهن آرزو میکنیم.»
در این باره باید گفت که آرامش برای میهن با وارونهنمایی از حقایق به دست نمیآید. ۶۰روز از اغتشاشات اخیر گذشته است و قریب ۸۰نفر از حافظان امنیت و مردم بیگناه در این اغتشاشات به شهادت رسیدند. آشوب و اغتشاشی که بهترین فرصت را در اختیار عوامل تروریست منافقین و داعش و نیز پادوهای آموزش دیده توسط دستگاههای اطلاعاتی بیگانگان قرار داد تا به صورت هدفمند هم حافظان امنیت را به شهادت برسانند و هم مردم بیگناه کوچه و بازار را.
نقطه شروع این اغتشاشات هم با انتشار عکسها و ادعاهای دروغ دو خبرنگار شروع شد که یکی از آنها از قضا خبرنگار همین روزنامه شرق است. در مورد ادعاهای دروغ این رسانهها و به طور خاص روزنامه شرق میتوان مصادیق متعددی از جمله دروغ شنیع و مفتضحانه درباره سیل امامزاده داود و باقی مانده ۲۰۰جسد زیر گل و لای! اشاره کرد.
ضمن اینکه این نوشتار در ابتدا به برخورد با رسانهها اشاره کرده که گفت این رسانهها انتظار دارند که در راستای منافع حزبی خود هر طور که خواستند با روح و روان جامعه بازی کنند و هیچ کس هم از آنها توضیحی نخواهد. برای نمونه این روزنامهها در مورد یک طرح دروغهایی را دائم تکرار کردند تا آن را به باور جامعه تبدیل کنند. همین روزنامههایی که به اقرار مدیرمسئول شرق به بزک برجام پرداختند. برجامی که دستاوردش برای ایران تقریبا هیچ بود. بزک کردن به نوعی یعنی بیان اغراقآمیز از یک چیز، که میتوان آن را نوعی فریب دادن نیز خواند.
دیگر اینکه به ادعای نویسنده «رسانههای برونمرزی… قطعا در راستای توسعه ملی ایران و همزیستی شهروندان آن فعالیت نمیکنند.» این سخنی درست است اما سؤال این است که با این وجود چرا رسانههای فارسی زبان خارج از ایران این همه از تولیدات این روزنامهها استفاده میکنند؟ یعنی به نوعی خبرنگاران روزنامههای زنجیرهای به شکل خبرنگاران نیابتی برای رسانههای معاند فعالیت میکنند. همچنین اگر واقعا این روزنامهها به فعالیت دشمنانه رسانههای برون مرزی اعتقاد قلبی دارند چرا مرزبندی شفافی با آنها ندارند.
Friday, 15 November , 2024