🔸کنوانسیون حمایت از ارقام جدید گیاهی در سال ۱۹۶۱ اولین بار تصویب شد. بعد از آن در دو نوبت اصطلاح شد و در هر نوبت حقوق بیشتری برای بهنژادگر در نظر گرفتند به طوری که میتوان گفت در آخرین نسخه اصلاحی که در سال ۱۹۹۱ تصویب شد یک انحصار بسیار شدید برای به نژاد گر […]

🔸کنوانسیون حمایت از ارقام جدید گیاهی در سال ۱۹۶۱ اولین بار تصویب شد. بعد از آن در دو نوبت اصطلاح شد و در هر نوبت حقوق بیشتری برای بهنژادگر در نظر گرفتند به طوری که میتوان گفت در آخرین نسخه اصلاحی که در سال ۱۹۹۱ تصویب شد یک انحصار بسیار شدید برای به نژاد گر در نظر گرفته شد که بسیاری از متخصصان این حوزه از آن تعجب کردند. 

🔸یک نکته بسیار مهم در بررسی این کنوانسیون این است که تنها با  رویکرد فنی نمی‌توان از کنوانسیون درک درستی به دست آورد بلکه بسیار ضروری است چارچوب تحلیلی اقتصاد سیاسی باشد برای مثال اینکه ما دقیقاً بدانیم به نژاد گر چه کسی است و در فضای واقعی جهان چه تعداد بهنژادگر وجود دارد، به ما بسیار کمک می کنند که درک درستی از هدف واقعی این کنوانسیون به دستیاری به دست بیاریم در حال حاضر پنج شرکت بزرگ چند ملیتی که در حوزه بعضی فعال هستند بیش از ۵۰ درصد بازار بزر جهان را در اختیار دارند. یعنی وقتی ما از بهنژادی صحبت می کنیم از چند شرکت مشخص بزرگ و بین المللی صحبت می‌کنیم که تحلیل معادلات را به طور کلی تغییر می دهد. 

🔸با بررسی روند توسعه شرکتهای بزرگ چند ملیتی و تغییرات سهم بازار آنها مشخص می شود پس از تصویب اصلاحیه سوم کنوانسیون در سال ۱۹۹۱ روند افزایش سهم پنج شرکت بزرگ بین المللی و تولید کننده بذر به صورت تصاویری افزایش پیدا کرده و از حدود ۱۲ درصد به بیش از ۵۰ درصد رسیده که نمی‌توان اثر اجرایی شدن این کنوانسیون را در به دست آوردن این موفقیت برای شرکت‌های بزرگ نادیده گرفت بسیار معروف است که در پشت این کنوانسیون و خصوصاً اصلاحیه سوم آن شرکت های بزرگ چند ملیتی نقش آفرینی کردند و لذا مشاهده می‌شود مهم‌ترین بهره را نیز آنها از اجرای کنوانسیون برده است.

📚 منبع : مزرعه پدری