گیاهان ضد سرفه این‌ها در واقع گیاهان خلط آور آرام کنندهٔ سرفه هستند. در اکثر موارد از آن‌ها به صورت مخلوط (جوشانده برای سینه درد) استفاده می‌کنند. از میان گیاهان ساده نیز می‌توان از ختمی، پنیرک، گیاه پای خر، بارهنگ، به دانه و شیرین بیان نام برد. گل‌های گیاه پای خر در اوایل بهار شکفته […]

گیاهان ضد سرفه

این‌ها در واقع گیاهان خلط آور آرام کنندهٔ سرفه هستند. در اکثر موارد از آن‌ها به صورت مخلوط (جوشانده برای سینه درد) استفاده می‌کنند.

از میان گیاهان ساده نیز می‌توان از ختمی، پنیرک، گیاه پای خر، بارهنگ، به دانه و شیرین بیان نام برد.

گل‌های گیاه پای خر در اوایل بهار شکفته می‌شوند و برگ‌های آن برای تهیهٔ جوشانده همراه با دیگر گیاهان ضد سرفه به کار می‌رود.

بارهنگ

 

گیاهان مسهل صفرا

این مواد کار تولید صفرا در سلول‌های کبدی و همچنین کار دفع آن از طریق مجراهای صفراوی را تسهیل می‌کنند. در درمان ورم کیسه و مجراهای صفراوی و حتی علیه سنگ ریزه‌های کوچک کیسه صفرا در کنار داروی مؤثر پر قدرت از داروهای گیاهی نیز استفاده می‌شود که محتوی اسانس‌های طبیعی ضد تشنج مجراهای صفراوی و ضد عفونی کننده‌های سبک و ضد تورم هم هستند.

از میان داروهای گیاهی می‌توان از:برگ بولدو، زنجبیل شامی، گندنای کوهی و ریوند نام برد.

و از میان گیاهان غیر طبی از: مامیران، گل قاصد، پوست درختچهٔ زرشک، آویشن معمولی و بومادران نام می‌بریم.

بومادران

 

گیاهان ملین و مسهل

مسهل‌ها کار تخلیه روده را تسریع می‌نمایند. دانه و برگ‌های سنای اسکندریه، ریشهٔ شیرین بیان، ریشه ریوند از این دسته هستند.

گیاهانی نظیر بومادران، فاشرای سفید و کتان از گروه غیر طبی این دسته هستند.

ریشه ریوند

 

گیاهان مقوی قلب

این گروه شامل گلوکوزیدهای گیاهی است که اثر تقریبی روی کار قلب دارند. این مواد آهنگ کار قلب را تسریع می‌کنند. دفع آب به عنوان اثر جنبی مصرف این مواد شناخته شده‌است. در این گروه می‌توان از گل انگشتانه، آدونیس، گراتیول و خربق سیاه (هلبور سیاه) نام برد.

گل انگشتانه

برگ‌ها و مواد محرکهٔ گل انگشتانه ارغوانی از مهم‌ترین و بهترین مواد برای تقویت قلب شناخته شده‌است و تنها پزشک پس از این که بیمار را به طور دقیق معاینه نمود می‌تواند آن را تجویز و مقدار مصرف آن را مشخص کند.

 

ضد آسم

گیاهانی که محتوی آن‌ها برای مبتلایان به تشنجات ریوی همراه با آسم مفید است، عبارتند از:شابیزک (بلادون)، تاتوره.

تاتوره