هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت غم بار امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری(ع) است. این امام مظلوم که در عمر کوتاه خویش رنج ها و شکنجه های بسیاری را تحمل کرد، پس از هشت روز مسمومیت، به دست مزدوران معتمد عباسی[۱] در سال ۲۶۰ ق در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و کنار […]

هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت غم بار امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری(ع) است. این امام مظلوم که در عمر کوتاه خویش رنج ها و شکنجه های بسیاری را تحمل کرد، پس از هشت روز مسمومیت، به دست مزدوران معتمد عباسی[۱] در سال ۲۶۰ ق در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و کنار مرقد پاک پدرش به خاک سپرده شد.[۲]

به همین مناسبت، هر سال شیعیان در سراسر جهان تشیع، رخت ماتم به تن می کنند و این مصیبت جان سوز را به فرزندش، مهدی موعود(عج) تسلیت می گویند. در این مقاله، به جنبه هایی از زندگی آن حضرت پرداخته شده است.

معرفی امام حسن عسکری(ع)

نام مبارک امام یازدهم، حسن و کنیه معروفشان، ابو محمد است و معروف ترین لقب آن حضرت، عسکری است؛ زیرا ایشان و امام هادی(ع) را در منطقه ای نظامی نگه می داشتند تا کاملاً زیر نظر باشند. چون نام آن محله «عسکر» بود، این دو امام به «عسکریَیْن» شهرت یافتند.[۳] مادر امام عسکری را حُدَیثه، حُدَیث، سوسن[۴] و سلیل[۵] نامیده اند که از زنان پرهیزکار و پاک دامن زمان خویش بود. در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام عسکری(ع)، خانه اش پناهگاه شیعیان گردید.[۶] آن حضرت، در هشتم یا دهم ربیع الثانی سال ۲۳۲ ق در مدینه به دنیا آمد و در ۲۲ سالگی به امامت رسید. مدت امامت حضرت، شش سال بود.[۷]

عبادت امام حسن عسکری(ع)

روزی تنی چند از بنی عباس نزد والی سامرا رفتند و به او دستور دادند بر امام حسن عسکری(ع) که در زندان بود، سخت بگیرد. او نیز دو تن از بدترین اشخاص را برای زندان بانی حضرت گمارد. پس از چندی فهمید آن دو اهل نماز و روزه شده اند و در عبادت به مقام والایی رسیده اند. از این رو، آن دو نفر را احضار کرد و پرسید: چرا شما پیرو امام حسن عسکری(ع) شده اید؟ آن دو که عظمت روح و کرامت بی کران امام تحت تأثیرشان قرار داده بود، پاسخ دادند: «زیرا او مردی است که روزها روزه می ‍ گیرد و شب ها تا صبح به عبادت خدای می پردازد».[8]

فعالیت های سیاسی امام حسن عسکری(ع)

با آن که امام حسن عسکری(ع) در محاصره دشمنان خویش بود و تمام حرکاتش را زیر نظر داشتند، ولی این خفقان شدید نتوانست جلو فعالیت های ایشان را بگیرد. آن حضرت برای مقابله با افکار ضد اسلامی و ترویج اسلام واقعی تلاش های فراوانی کردند. کوشش های علمی، تبیین اندیشه های ناب اسلامی، ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان جهان در دورترین نقاط و آماده سازی آنان برای دوران غیبت امام دوازدهم، از جمله فعالیت های مهم امام حسن عسکری(ع) در این زمینه به شمار می آید.[۹]

شهادت جان سوز

چند روز از بیماری امام حسن عسکری(ع) می گذشت. سم به تمام بدن مبارک نفوذ کرده و آثار مسمومیت در بدن حضرت نمایان بود. سرانجام در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ ق، امام مظلوم شیعیان پس از اقامه نماز صبح، به نیاکان پاکش پیوست و از زندان ستم کاران رهایی یافت. با منتشر شدن خبر وفات حضرت، در شهر سامرا قیامتی برپا شد و صدای شیوه و ناله بلند گردید. بازار تعطیل شد و همگان بر در خانه امام عسکری(ع) جمع شدند.[۱۰]

امام حسن عسکری(ع) در بیان دشمن

جعفر کذ ّاب، برادر امام حسن عسکری(ع) که می خواست به ناحق، خود را امام معرفی کند، با حضور امام زمان(عج) و اقامه نماز بر پیکر پاک امام حسن عسکری(ع) ، خوار و رسوا شد. از این رو، بیست هزار دینار برای خلیفه فرستاد و برای او نوشت: «ای امیر مؤمنان! مقام و منزلت برادرم را به من بده». خلیفه اگرچه از کینه و دشمنی با امام لبریز بود، ولی لب به حق گشود و پاسخ داد: «منزلت برادرت، حسن عسکری از طرف ما نیست، بلکه از سوی خداوند است. ما همواره می کوشیدیم قدر و منزلت او را پایین آوریم، ولی به دلیل پاک دامنی، نیک رفتاری، دانش و عبادتش، بر عظمت او افزوده می شد. اگر تو نزد پیروان برادرت همان ارزش را داری، به تأیید ما نیاز نداری و اگر چنین نیست، کاری از ما بر نمی آید».[11]

عزّت امامان، امری آسمانی

روزی مستنصر بالله، خلیفه عباسی به سامرا رفت. اطرافیان به آگاهی اش رساندند که قبر امام حسن عسکری(ع) مورد توجه مردمان است، ولی قبر پدران او، یعنی خلفای عباسی را ویرانی و کثافت فرا گرفته است. از این رو، به او گفتند: شما پادشاهان دنیا هستید و نباید قبر پدرانتان به این حال باشد و کسی هم به زیارت آن ها نیاید. دستور دهید کسی این کثافت ها را پاک کند و آن ها را مانند قبور امامان علویان بسازد تا مردم به زیارت آن ها نیز بروند. خلیفه در پاسخ گفت: «این عزت امامان شیعه و آبادانی مزار آن ها، امری آسمانی و از طرف خداوند است و اجبار مردم به کاری فایده ندارد».[12]

پی نوشت ها:

۱٫ شیخ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ عبدالحسین نیشابوری، تقویم شیعه، ج ۱، ص ۷۴٫

۲٫ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۵۶۱؛ تقویم شیعه، ص ۷۶٫

۳٫ شیخ صدوق، علل الشرایع، مکتبهالطباطبایی، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰٫

۴٫ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج ۲، ص ۷۲۵٫

۵٫ سید علی اکبر قرشی، خاندان وحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، چ ۳، ص ۷۰۱٫

۶٫ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، مؤسسه امام صادق(ع)، ص ۶۱۵٫

۷٫ خاندان وحی، ص ۷۰۲٫

۸٫ منتهی الآمال، ج ۲، ص ۷۲۷؛ ارشاد، ج ۲، ص ۳۳۴٫

۹٫ سیره پیشوایان، ص ۶۲۶٫

۱۰٫ منتهی الآمال، ج۲، صص ۷۵۶ و ۷۶۰٫

۱۱٫ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۷۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۹؛ جلوه هایی از اعجاز معصومین(ع)، ص ۷۶۸٫

۱۲٫ منتهی الآمال، ج ۲، ص ۷۶۳٫