مؤلف کتاب شخصی به نام محمد یوسف نوری از مستوفیان عهد ناصری در شیراز است. محمد بوسف اصلاً از نور مازندران است که در دوره فرهاد میرزا معتمدالدوله جزو مستوفیان حکومتی بود. مدتی به کار دیوانی پرداخته، سپس به زراعت، که آن را شغل انبیا می دانسته مشغول شده است. دلیل آن که خانوادۀ محمد […]
مؤلف کتاب شخصی به نام محمد یوسف نوری از مستوفیان عهد ناصری در شیراز است. محمد بوسف اصلاً از نور مازندران است که در دوره فرهاد میرزا معتمدالدوله جزو مستوفیان حکومتی بود. مدتی به کار دیوانی پرداخته، سپس به زراعت، که آن را شغل انبیا می دانسته مشغول شده است. دلیل آن که خانوادۀ محمد یوسف ازمازندران به شیراز کوچ کرده و در آنجا مسکن
گزیده اند، آن است که قاجاریه در ابتدا از استرآباد برخاسته بودند، در دستگاه آنان از اول چه در تهران و چه در ایالات محل حکمرانی شاهزادگان قاجار، مازندرانیان نفوذ کلی داشتند.
از زندگانی مؤلف اطلاع زیادی در دست نیست. درفارس نامۀ ناصری و آثارالعجم فرصت الدولۀ شیرازی با آن که معاصر مؤلف بوده اند، ذکری از وی نکرده اند. در حدیقۀ الشّعرای سید احمد دیوان بیگی شیرازی که حاوی شرح احوال و گزیدۀ مفصلی از شعر شاعران ابتدای قرن دوازدهم تا اوایل قرن چهاردهم هجری است، شرح کوتاهی از زندگی محمد یوسف نوری، آمده است. دیوان بیگی، زادگاه محمد یوسف را شیراز و اصل او را از نور مازندران قید می کند و می نویسد که او به سفر حجّ مشرّف شده، مردی فاضل و اهل خطّ و کمال بود. هم از انشا بهره داشته هم از حساب و استیفا. در امور زراعت صاحب نظر بود، قول او را در مسایل زراعت بر اقوال دیگر ترجیح می دادند. فرهاد میرزا او را «شیخ المصدّقین» لقب داده بود. او در علم فلاحت هم کتابی نوشته که من آن را ندیده ام، اما اهل فضل از آن کتاب ستایش می کنند. محمد یوسف طبع شعر هم داشته که گویا اشعار او به سبب اختلاف وارثان از میان رفته است. آنگاه یک غزل که به ملاعبه گفته بوده و چند بیت از قصیده یی از وی را که شخصی در حافظه داشته نقل کرده است. تاریخ وفات او را سال ۱۳۰۲ هجری قمری قید می کند.
مفاتیح الارزاق دایرۀ المعارف مصوّر در کشاورزی به معنی اعم و همه جانبۀ آن است. با آن که در زبان فارسی کتب و رسالاتی دربارۀ کشاورزی در دست است و کتاب هایی هم از زبان های دیگر برای استفادۀ فارسی زبانان به فارسی ترجمه شده، اما اکثر آنها در ذکر و توصیف انواع گیاهان و مسایل مربوط به پیشۀ زراعت است و در هیچ یک از آن کتابها دربارۀ مسایل مربوط به امور اجتماعی و اقتصادی، قرار و قاعدۀ آبیاری و نقش انسان در آن و مخصوصاً چگونگی امور تولیدات زراعی بحثی به میان نیامده است.
ارج خاص مفاتیح الارزاق، در این است که عالم فرهنگ کشاورزی و دهداری ایران را از جمیع جهات می بیند. و ضمن آنکه روال عمومی دیگر کتابهای کشاورزی را با خصوصیات استثنایی خود پی می گیرد، نخستین کتابی است در زمینۀ کشاورزی که به چگونگی اجرای امور مربوط به تولیدات زراعی و فرهنگ آن می پردازد و به وصف دنیای دهقَنَت از درون توجه می کند. بدین لحاظ با اطمینان خاطر می توان «مفاتیح الارزاق» و مؤلف آن را آغازگر عصر نوین مطالعات و تحقیقات مربوط به کشاورزی و دهداری و مسائل اجتماعی و اقتصادی و مردم شناسی بخش روستایی ایران شناخت که مطمئناً اگر این کتاب زودتر شناخته شده بود و نسخۀ منحصر به فرد آن پیش از اینها از کُنج عزلت و گمنامی بدر آمده بود و در دسترس اهل علم قرار می گرفت، ارج آن به قسمی محفوظ می ماند که در تمامی نوشته ها و تحقیقات و بررسی های متعددی که از آن پس انجام یافته است، هم محققان ایرانی و هم محققان خارجی بدان استناد می جستند و آن را ارج می نهادند و از آن سود می بردند. اما از زمان نوشتن این کتاب (در دهۀ ۱۲۶۰ ه.ق.) تا نزدیک به یکصد سال بعد که طلیعۀ نخستین تحقیقات ایرانی در بخش کشاورزی با موازین علمی امروزی ظاهر می شود، صرفنظر از دو یا سه رسالۀ قابل بحث (۱) ، کلاً نوشتۀ ممتاز دندان گیری که بتواند به جهتی از جهات در قبال معرفتی به عالم کشاورزی ایران مطرح باشد و چهرۀ پنهان ده را باز نماید، دیده نمی شود. هم از این رواست که می توان مفاتیح الارزاق را سر آمد کتاب های کشاورزی ماقبل خود و نخستین کتاب در فرهنگ جدید مطالعات کشاورزی به شمار آورد.
در روزهای آتی، مطالبی تحت عنوان “ مبانی کشاورزی بومی – مفتاح ” از این کتاب را که در معرفت آب، باران، تقسیم آب و روش های تحقیق و تفحص آب های زیر زمینی در مزارع و باغات است را عرضه خواهیم کرد اما در مقدمه به نکاتی اشاره می گردد که در ذیل می آید:
تاریخچه ی قنات
تمدن های اولیه و فرهنگ های بزرگ وگسترده همگی درکنار رودها یاچشمه های بزرگ شکل گرفته است ، امادر عین حال چه بسیار تپه ها و محوطه های باستانی وجود دارد که در اطراف آنهاگاهی تاکیلومترهامنابع آب دیده نمی شود ، پس انسان های مستقر در این تپه هاچگونه نیاز خود را به آب تأمین می کرده اند وانگهی باافزایش جمعیت بخصوص پس از مهاجرت آریایی ها به ایران در اوخر هزاره ی دوم قبل از میلاد دیگر منابع موجود و قابل دسترس پاسخگوی نیازها نبود و مردمان را به فکر چاره جویی انداخت ، نخست اندیشه ی انتقال آب رودخانه به نقاط دورتر و سپس استفاده از منابع زیرزمینی از طریق حفرچاه را آغاز کردند، برداشت آب ازچاه ، اول بادست و نیروی انسانی بود ، بتدریج به فن گاوچاه و چرخاب دست یافتند وتامدتها مزارع خودرا با این وسیله آبیاری می کردند ، با تلاش پی گیر برای دستیابی به راه های ساده تر برای استحصال آب به بزرگترین کشف خویش یعنی حفر قنات رسیدند . گوبلو معتقد است آب های نشتی در داخل معادن معدنچیان رابه فکر وا داشت که به طریقی آن را به خارج معدن منتقل کنند ، برای این منظور اقدام به حفر دهلیزهای زیرزمینی و انتقال آب های مزاحم به سطح زمین کردند ، بنابراین شکی نیست که عنصر اصلی قنات یعنی دهلیز زهکشی آب ، یک ابداع معدنچیان است البته برخی نظر او را صائب ندانسته اند ، نامبرده معتقد است که اهالی اورارتور برای نخستین بار قنات را به کارگرفتند ؟ بعدها بر اثر نفوذ مادها و پارس ها این فن از امپراطوری اورارتورها واقع درشمال غربی ایران به سوی جنوب و شرق و سرتاسر فلات ایزان انتقال یافت و توسط سناخریب پادشاه آشور در بین النهرین مورد استفاده قرار گرفت و هخامنشیان این تکنیک را به مصر منتقل کردند امروزه ۹۰% قنات های موجود درجهان در فضای فرهنگ ایرانی قرار دارد و همیشه وضع از این قرار بوده و این تکنیک در انحصار ایران بوده است. وی از قول یکی از جهانگردان به نام دوپره می نویسد : در دنیا کشوری که بتوانداز لحاظ هنر آبیاری با ایران برابری کند وجود ندارد و از قول ژوبردوپاسا جهانگرد دیگری می افزاید بدون قنات نه پاسارگادی وجود می داشت و نه تخت جمشیدی .
آمارقنات های ایران:
قدیم ترین آمار موجود مربوط به سالهای۱۳۲۹تعدادقناتهای ایران را۴۰۰۰۰ باآب دهی۶۰۰۰۰۰ لیتر در ثانیه ذکر کرده است ، طبق برآورد دیگری در سال ۱۳۴۰در ایران ۳۰۰۰۰قنات وجود داشته که ۲۰۰۰۰ آن با آب دهی ۵۶۰۰۰۰۰ لیتر در ثانیه دایر بوده است . بر اساس آمار غیرمدون موجود در بخش آب های زیرزمینی وزارت نیرو درسال۱۳۶۰ تعداد ۱۹۴۴۲قنات دایر بوده است که به موجب آمار ۱۳۶۶به ۲۳۴۵۳ قنات افزایش یافته است . طول قنات های ایران بالغ بر ۳۵۰۰۰۰ کیلومتر یعنی تقریبا برابر با فاصله بین کره ماه و زمین است.
قنات های مشهور و قدیمی ایران مربوط به استان های خراسان ، کرمان ، یزد ، آذربایجان شرقی ، اصفهان و سمنان است عمیق ترین مادرچاه مربوط به قنات قصبه است که بنا بر پژوهش های باستان شناسی رشته اصلی آن حدود ۲۰۰۰ سال پیش حفر گردیده و قدمت آن موجب رواج افسانه های فراوان در باره ی آن شده است ، این همان قنات است که ناصر خسرو در سال ۴۴۲ ق. عمق آن را ۷۰۰ گز و طول آن را چهار فرسنگ ذکر کرده است ، اما بر اساس تحقیقات یاد شده مادر چاه آن ۲۰۰ متر عمق دارد و طول آن ۱۳۱۳۵متر است .
سابقه قنات در یزد
یزد یکی ازمناطق قدیمی است که قنات های معروف باسابقه چندصدساله داشته است ، حفر اولین قنات یزدرا همزمان بابنای شهر و به اسکندر نسبت می دهند ، بنا به نوشته ی تاریخ های محلی اسکندر بعضی از سرهنکان داراب را که اعتمادی به ایشان نداشت باخود همراه کرد و ازعراق متوجه خراسان شد ، چون به سر بیابان خراسان رسید که اکنون شهر یزد است ، به لشکر بفرمود تا قلعه ای بساختند ونهری جاری کردند وکسی ازآن خودرا آنجا بنشاند و آن جماعت را درآن ساکن گردانید و آن مقام را کثه نام نهاد و این اول عمارت یزد است که آن را زندان ذوالقرنین می خوانند . بنا به قول کاتب مؤلف تاریخ جدید یزد این قنات ده آباد نام داشته و تازمان وی دایر بوده است .
بااین حال طبق متون تاریخی سابقه بیشتر قنات های یزد به دوره ی ساسانیان می رسد ، آبادی های زیادی دریزد وجود داردکه تاریخ های محلی بنای آن ها را به شاهزادگان یا بزرگان ساسانی نسبت داده اند ،حمدالله مستوفی نوشته است:انوشیروان از دختر خاقان چین دو فرزندکرامت شد یک پسر ویک دختر ، پسررا هرمزشاه و دختر را مهرنگار نام کرد انوشیروان یزد را به اقطاع مهرنگار داد ، چون مهرنگار مالک رقاب یزد گردید عاملان نصب فرمود و عمال را مأمور ساخت که بنایان و مقنیان که از ممالک به یزد آورده اند به عمارت و احداث قنوات مامور گردانند از آن جمله در ۸ فرسخی شهر دیهی وسیع ساخت و آن را به نام خود مهرگرد نام کرد و اکنون آن قصبه را مهریجرد می خوانند ، و قناتی جاری ساخته مهرپادین نام گذاشت .و هرمز در یک فرسخی مهریجرد قنات جاری ساخته دهی معتبر عمارت کرد و آن را هرمز نام نهاد و اکنون به خورمیز اشتهار یافته و درجای دیگر می نویسد ، وقتی پادشاهی به ایران دخت قراریافت ، او سرهنگی خاص به حکومت یزدنامزد فرمود ابرند نام ، او به یزد آمدحسب الامر در دو فرسنگی شهر دیهی احداث نمود و بیوتات و بساتین و کشتخوانات مرتب داشت وقناتی جاری ساخت وآن قریه راایران آباد نام نهاد ، قریب ۷۰۰سال آباد بود و بعد فتوری در آن پیش آمد و اکنون آباد است و آن را ابرندآباد می گویند .همو آب مدوار را به چند قسم منقسم گردانید و در حوالی مهریجرد به ۱۴ تغار قسمت نمود که در۱۰روستای: مهریجرد،منگاباد ، سریزد ، فهرج ،خویدک ، فتحاباد ، نعیماد ، مریاباد (مریم آباد) ، پای کوشک و خورمیز شرب می شود .
نکته جالب در این دوره نقش زنان دراحداث قنات است که انسان را به یادفرشته باران و فرشته نگهبان آب می اندازد ، مسئله آبیاری درایران حتی در دوره های پیش از هخامنشیان از اهمیت برخوردار بوده است ، شاهان هخامنشی به سدسازی و کانال کشی اهمیت زیادی می داده اند ، در دوره ی ساسانیان از خصوصیات یک دبیر خوب نگهداشتن حساب مربوط به آبیاری بوده است ، آبیاری آن قدر اهمیت داشت که شاهان خود به طور مستقیم درآن نظارت داشتند ، شاپور دوم بعد از شکست دادن و اسیرساختن والرین امپراطور بیزانس او را وادار کرد در شوشتر شادروان بسازد.
دسترسی به آبهای زیرزمینی و شیوه ی انتقال سنتی آبها به سطح زمین و بهره گیری از آنها خود شگفتی عمومی قناتهاست ولی استادکاران مقنی جهت ساخت،حفر گمانههای مادر چاه،ترازکشی مقدماتی مسیر،حفر کوره، اندازهگیری تراز شیب،برطرف کردن موانع حفر،دویل زنی، بوکن،سدبندیهای زیرزمینی و… از شگفتیهای نوادر قنات است که در اینجا به صورت فشرده به آنها پرداخته میشود.
قناتهای ایران:
براساس آخرین آمار رسمی(۱۳۷۷)در پهنه ایران ۳۲۱۶۴ قنات با آبدهی سالیانه ۹/۸۲۳/۰۰۰/۰۰۰ متر مکعب آب فعالاند،حدود ۷۸%این قناتها در قلمرو شرقی ایران حفر شدهاند که پهنه آن کمتر از ۳۰۰ میلیمتر باران دریافت میدارند و ۲۲%بقیه در قلمرو غربی ایران شمارش شدهاند که از حدود ۳۰۰ تا بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر،باران آن را محاسبه میکنند.کمبارانی در شرق ایران سبب شده که قسمت اعظم آن به صورت پهنه وسیعی از کویر درآید و در هالههای آن میلههای قنات چون خط زنجیری از فضا به طور مشخص مشاهده شود.علاوه بر آبرسانی که ویژگی مهم قنوات در ایران هستند محل پرورش ماهی های کاملاً سالم نیز بوده اند که از نظر خوراکی نیز بسیار سالم و بدون هرمون ها و سموم امروزی بوده اند.
مراحل احداث قنات:
اصولا برای احداث قنات،مقنیان مراحل چهارگانهای را پشت سر گذارده تا در مرحله پنچم آب را در کوره قنات به جریان اندازند.این مراحل به ترتیب زمانی انجام عبارتند از:
در جستوجوی محل گمانه و یافتن محل موردنظر
حفر مادر چاه و چاههای گمانه
ترازکشی مقدماتی
راستی دیدن و حفر میلهها و کوره قنات
پایان حفاری و جاری شدن آب در کوره
باران نیسان:
فصل اردیبهشت که مصادف با ماه نیسان رومی است که فصل بارش با ارزش ترین و بهترین آبی است که همواره به جمع آوری آن می کوشیدند که ارزشمندترین آب ها محسوب می گردیده و فواید بسیاری داشته است.
۱- ن. ک: هما ناطق، سند درباۀ آئین ملک داری و زن داری در قرن نوزده، نامۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، دورۀ ۲، شمارۀ ۱، بهر ۱۳۵۵، ص۶ تا ۴۹٫
Sunday, 17 November , 2024