قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت. او براى مملکت مىخواست خدمت بکند لکن اشتباه هم داشت. یکى از اشتباهات این بود که آن وقتى که قدرت دستش آمد، این[شاه] را خفهاش نکرد که تمام کند قضیه را. این کارى براى او نداشت آن وقت، هیچ کارى براى او نداشت، براى […]
قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت. او براى مملکت مىخواست خدمت بکند لکن اشتباه هم داشت. یکى از اشتباهات این بود که آن وقتى که قدرت دستش آمد، این[شاه] را خفهاش نکرد که تمام کند قضیه را. این کارى براى او نداشت آن وقت، هیچ کارى براى او نداشت، براى اینکه ارتش دست او بود، همه قدرتها دست او بود، و این[شاه] هم این ارزش نداشت آن وقت. آن وقت اینطور نبود که این یک آدم قدرتمندى باشد… مثل بعد که شد. آن وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود لکن غفلتى شد. غفلتى دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکى یکى وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتى استعفا دادند، یک طریق قانونى براى شاه پیدا شد و آنکه بعد از اینکه مجلس نیست، تعیین نخست وزیر با شاه است؛ شاه تعیین کرد نخست وزیر را! این اشتباهى بود که از دکتر واقع شد. و دنبال آن این مرد را دوباره برگرداندند به ایران.
صحیفه امام؛ ج۴؛ ص۳۷۲ | نوفللوشاتو؛ ۱۶ آبان ۱۳۵۷
Monday, 23 December , 2024