روزنامه شرق در سرمقاله دیروز به قلم یک دیپلمات بازنشسته و با اشاره به ترور شهید فخریزاده نوشت:«قطعا راهکار معقول در این شرایط حرفهای بیپشتوانه نیست. شلیک یک یا چند موشک به اسرائیل نیز برخلاف تصورها، نهتنها تزلزلی در ارکان این رژیم ایجاد نمیکند، بلکه به دلایلی که همه از آن آگاهیم، تنها دستاورد چنین […]
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز به قلم یک دیپلمات بازنشسته و با اشاره به ترور شهید فخریزاده نوشت:«قطعا راهکار معقول در این شرایط حرفهای بیپشتوانه نیست. شلیک یک یا چند موشک به اسرائیل نیز برخلاف تصورها، نهتنها تزلزلی در ارکان این رژیم ایجاد نمیکند، بلکه به دلایلی که همه از آن آگاهیم، تنها دستاورد چنین اقدامی، این است که زمین بازی عوض میشود و ایران در معرض محکومیت بینالمللی قرار میگیرد و علاوه بر ترامپ که هنوز در قدرت است، بایدن و اتحادیه اروپا را برای محکومیت ایران تحت فشار قرار خواهد داد.» در این گزارهها که توسط دو فرد از دستگاه دیپلماسی کشورمان گفته شده دقت کنید: الف) آمریکا با یک بمب میتواند سیستم دفاعی ایران را از کار بیندازد! ب) شلیک یک موشک برخلاف تصورها نهتنها تزلزلی در رژیم اسرائیل ایجاد نمیکند بلکه به نفع آن رژیم میشود! ماحصل این گزارهها چیست؟ آیا تفکر غالب و حاکم بر دستگاه دیپلماسی این است؟ وقتی چنین تفکری بر دستگاه دیپلماسی حاکم باشد قطعا در همه مذاکرهها و تقابلهای دیپلماتیک ما بازنده خواهیم بود کما اینکه سرگذشت برجام پس از هفت سال گویای همه چیز است. از سوی دیگر این روزنامه زنجیرهای در حالی قدرت رژیم غاصب اسرائیل را بزک کرده است که این رژیم مدتهاست که با بحرانهای متعدد در اراضی اشغالی و منطقه غرب آسیا درگیر است. ارتش پوشالی اسرائیل در سالهای اخیر حتی نتوانسته حریف بادبادکهای آتش زای جوانان فلسطینی شود. چه برسد به اینکه بخواهد در مقابل موشکهای ایران پاسخی داشته باشد.
لازم به ذکر است که مقامات رژیم صهیونیستی پیش از این مدعیان اصلاحات را سرمایههای اسرائیل در ایران نامیده بودند. حالا فعالین این طیف دقیقاً در همان راستا، انتقام گرفتن از تروریستها را خطرناک قلمداد میکنند!
انشاءالله به فضل الهی رژیم جعلی و غاصب و کودککش اسرائیل از صحنه روزگار محو خواهد شد.
دروغبافی پوستر چسبان ائتلاف اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات
روزنامه دولتی ایران دیروز گفتوگویی را با عباس عبدی، متهم پرونده نظرسازی به نفع آمریکا در دوره اصلاحات منتشر کرد. وی گفته است: «این یکی از ایرادهای ساختاری ماست که اجازه داده نشده افراد و گروهها و همه ملت بدون استثنا ذیل یک چتر ملی منافع مشترکی را تعریف و در آن چارچوب با هم رقابت کنند.» این مدعی اصلاحطلبی، درباره مأموریت امثال خود و پیادهسازی دیکتههای خارجی فرافکنی کرده است. طیف غربگرای مدعی اصلاحات طابق النعل بالنعل، بر اساس نقشه دشمن عمل میکند. نتانیاهو به صراحت گفته بود اصلاحطلبان اصلیترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند و شیمون پرز اعلام کرد اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگند. سرمایههای اسرائیل از رقابت زیر چتر ملی و منافع مشترک میگویند!
عباس عبدی که در چند انتخابات اخیر، پوستر چسبان و تبلیغاتچی ائتلاف اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات بوده است، در بخش دیگری از مصاحبه مدعی شده است: «من انتقادات خودم را درباره دولت آقای روحانی دارم و بارها آنها را تکرار کردهام، اما فکر میکنم مهمترین دستاورد این دولت برجام بوده و این چیزهایی که درباره برجام میگویند هم بهنظرم ناشی از خود برجام و موفقیت آن در گامهای اول نیست، علتش این است که سیاست برجامی در ادامه به درستی اجرا نشد؛ به دلیل اختلافاتی که در داخل داشتیم این سیاست به طور کامل و منسجم جلو نرفت و البته آمدن ترامپ هم مزید بر علت شد، اما من معتقدم اگر حتی ترامپ هم نبود برجام با وجود برخی سیاستهای داخلی و اختلافنظرهای بنیادینی که دیدیم، به بنبست میرسید». گفتنی است، وقتی در برجام امتیازات نقد و تعهدات نامتوازن و فاقد همزمانی که برای انتخابات نیاز داشتند، میدادند و برای مردم فاکتور میکردند و مشتی وعده نسیه میگرفتند، نه تضمینی از طرف مقابل گرفتند نه خسارتی در صورت نقض عهد پیشبینی کردند، نه جایگاه معتبر حقوقی برای شکایت در صورت بدعهدی طرف مقابل، اوباما را مؤدب و باهوش یافته بودند و امضای کری را تضمین، امثال عبدی در حال بزک اعتماد یکطرفه و بلاوجه به شیطان بزرگ بودند و نمیگفتند که بیسوادترینها در معاملات شخصی اینگونه معامله نمیکنند.
کارنامه دولت قابل قبول نیست ولی اقتصاد روز به روز استوارتر میشود!
روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت: «اطلاعات منتشرشده و آمارهای مربوط بهحسابهای ملی نشاندهنده افت شدید سرمایهگذاری در اقتصاد کشور است. همچنین دولت با مشکل شدید کسری بودجه مواجه است. این مسئله بدان معناست که دولت همان هزینههای معمول و متداول خود را نمیتواند به راحتی مرتفع کند. وقتی دولت نمیتواند به نیازهای عادی خود به راحتی پاسخ دهد. مسلماً توان کمتری هم برای هزینه کردن در راه توسعه اقتصادی دارد. در کنار این، آمارها حکایت از کاهش مصرف بخش خصوصی میکند. تورم در سطح بالایی قرار دارد و این مسئله توان خرید آحاد اقتصادی جامعه را پایین آورده است». در ادامه مطلب آمده است:«فشار از ناحیه ویروس کرونا همچنان ادامه دارد و این مسئله هم بهعنوان یک متغیر فشار بر روی رشد اقتصادی اثر میگذارد. رشد منفی سرمایهگذاری، رشد منفی مصرف بخش خصوصی، تداوم شرایط تحریمیو کرونایی را وقتی کنار هم میگذاریم نشانهای مبنی بر خروج از رکود به دست نمیدهد». سازندگی در پایان آورده است:«ناکارآمدی اقتصادی دولت را پایانی نیست ولی اقتصاد کشور در مسیر بحران حرکت نیست. این اقتصاد فرو نمیپاشد بلکه روز به روز محکمتر و استوارتر میشود.» مدعیان اصلاحات نمیتوانند بر این واقعیت که دولت ناکارآمد است، صحه نگذارند اما همچنان نمیخواهند مسئولیت بحران اقتصادی کشور را برعهده بگیرند تا جایی که میگویند «دولت ناکارآمد است اما اقتصاد در مسیر بحران نیست!»، با اینکه بر منفی بودن شاخصهای اقتصادی و تورم بالا و کاهش قدرت خرید مردم اشاره میکنند اما معلوم نیست بحران اقتصادی از منظر آنان چه معنایی دارد؟
دولت تدبیر و امید چگونه مسکن ملی را به سراب تبدیل کرد!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود به انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت در بخش مسکن پرداخت و نوشت: مسئله تامین و عرضه متناسب مسکن بهعنوان اساسیترین و اصلیترین نیاز جامعه در قالب طرح جامع مسکن که باید با اهتمام جدی دولتها همراه باشد، این روزها مورد بیمهری قرار گرفته است.
طرح جامع مسکن سندی است ملی که چشمانداز بخش مسکن در سالهای آینده راترسیم میکند. در این چشمانداز هدفها، به معنای تغییرات مطلوب، قابل دستیابی و قابل سنجش در وضعیت مسکن خانوارهای ایرانی در دورههای پنج ساله آینده تعیین شده و راهبردها و راهکارهای دستیابی به این هدفها در آن تدوین شده است. اگرچه این طرح با صرف زمان و توان کارشناسی مسئولان بخش مسکن در ابتدای آغاز به کار دولت روحانی مورد بازنگری قرار گرفت و قرار بود مبنای اصلی سیاستها و تصمیمگیریهای بخش مسکن قرار بگیرد، اما طی سالهای اخیر تاکنون هیچ یک از موارد مورد تاکید در این طرح به مرحله عملیاتی شدن نرسیده است. این روزنامه در ادامه همچنین به نقل از یک اقتصاددان نوشت: «متأسفانه برنامههایی که درخصوص ساخت مسکن شهری و روستایی در زمان احمدینژاد کلید خورد در دوره بعدی کنار گذاشته و این بخش با آسیبهای متعددی روبهرو شد. در حال حاضر شاهد آن هستیم که خرید مسکن از دسترس طبقه متوسط خارج شده و برای این افراد کاملا دور از واقعیت بهنظر میرسد.» اذعان این روزنامه حامی دولت به رها شدگی بخش مسکن در دوران تدبیر و امید! در حالی است که چندی پیش هم آقای روحانی اعتراف کرده بود که «دولت در بخش مسکن دچار عقبماندگی شد و یک عقبماندگی در دولت یازدهم داشتیم».
این اعترافات تلخ در حالی است که در اثر سیاستگذاری غلط دولت، قیمت مسکن در هفت سال گذشت نزدیک ششصد درصد افزایش داشته و فشار تورمی سنگینی را بر متقاضیان مسکن و مستاجران تحمیل کرده است. ضمنا در اثر رکود تورمی، میلیونها ظرفیت شغلی موجود در بخش مسکن نابود شده است. قطعا باید عباس آخوندی را بهخاطر خسارتهایی که در دوره تصدی پنج ساله وزارت به مردم زد، احضار و محاکمه کرد. آخوندی در فاصله سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ هم در کابینه دومهاشمیرفسنجانی وزیر مسکن بوده است.اما در عین حال از یاد نبریم که اکثریت مجلس دهم چه نقش خیانت باری در تایید و ابقای وی با رایهای بالاتر پس از هر استیضاح داشت. و از آن خائنانهتر، نقش نشریات اجارهای و زنجیرهای که در حمایت از این مدیر بیکفایت – حتی پس از کنارهگیری از دولت- رسانه فروشی کردند و او را به جای بازخواست و مواخذه، در موقعیت طلبکاری نشاندند.
منبع : کیهان
Tuesday, 5 November , 2024