🔰 پاسخ روشن و دقیق به یک پرسش مهم ⁉️ پرسش : آیا تمدن و پیشرفت کشورهای مسیحی دلیل حقانیّت مکتب مسیحیت است؟ 🟠 مسیحى ها این حرف را زده اند و الآن هم در افواه هست که اسلام یک مکتب و مسیحیت هم یک مکتب؛ این دیگر معنا ندارد که برویم دنبال مزایاى اسلام […]
🔰 پاسخ روشن و دقیق به یک پرسش مهم
⁉️ پرسش : آیا تمدن و پیشرفت کشورهای مسیحی دلیل حقانیّت مکتب مسیحیت است؟
🟠 مسیحى ها این حرف را زده اند و الآن هم در افواه هست که اسلام یک مکتب و مسیحیت هم یک مکتب؛ این دیگر معنا ندارد که برویم دنبال مزایاى اسلام و نقایص مسیحیت بگردیم و بگوییم:
🟠 اسلام دین توحید است و مسیحیت دین تثلیث، اسلام دین مساوات است و مسیحیت دین تبعیض، و امثال اینها. این حرفها یعنى چه؟! اصلًا دنبال این حرفها نروید.
🟠 مى گویند : این مطلب در انجیل هم آمده است که هر درختى را از روى میوه اش باید شناخت.
⁉️ ما چه کار داریم که در متن و محتواى مکتب اسلام تحقیق کنیم و ببینیم چیست و در متن و محتواى مکتب مسیحیت تحقیق کنیم و ببینیم چیست؟
🟠 دنبال میوه هاى این دو مى رویم. سراغ میوه مسیحیت مى رویم؛ کشورهاى مسیحى کشورهاى متمدن و پیشرفته هستند، هم در تمدن مادى جلوتر هستند و هم در فرهنگ و امور معنوى.
🟠 وقتى سراغ مسلمین مى رویم مى بینیم مردمى عقب مانده هستند. از نظر فلسفه عمل- یعنى فلسفه اى که معیار حقیقت را نتیجه عملى مى داند و روى هیچ مسئله اى غیر از معیار عمل فکر نمى کند- این کافى است براى آنکه اسلام را در مقابل مسیحیت محکوم کند.
🟠 پاسخ : ولى این سخن جواب بسیار واضح و روشنى دارد.
🟠 شما یک جامعه اسلامى و یک جامعه مسیحى را مى بینید. چنین فکر مى کنید که در جامعه مسیحى مسیحیت صددرصد پیاده شده و این مسیحیت «پیاده شده» است که به این نتیجه رسیده،
🟠 و در جامعه اسلامى نیز اسلام پیاده شده و این اسلام «پیاده شده» است که به این نتیجه رسیده است.
🟠 اتفاقا قضیه به شکل دیگرى است؛ چشمهایت را باز کن، اندکى نگاه کن!
🟠 شیخ محمد عبده در جواب یک کشیش مسیحى که به همین شکل استدلال کرده بود، گفته بود:
🟠 بسیار استدلال صحیحى است که مى گویید هر درختى را از روى میوه اش باید شناخت، ما هم این مطلب را قبول داریم ولى به شرط اینکه بدانیم این میوه مال همین درخت است.
🟠 پس اصل مطلب این است: باید میوه اى را ببینیم که صددرصد مال این درخت است، نه اینکه ما خیال مى کنیم مال این درخت است و [در واقع] مال جاى دیگرى است.
🟠 ما هم در اینجا مى گوییم دلیل امتیاز اسلام بر مسیحیت این است که: ما تا آن روزى که به اسلام و لو به طور نسبى عمل مى کردیم، پیشرفته ترین ملتهاى دنیا بودیم.
🟠 به اتفاق تمام اهل تحقیق ، از ابتداى ظهور اسلام تا قرن پنجم و بلکه قرن ششم هجرى، مشعل دار تمدن و فرهنگ جهان، جهان اسلام بوده است؛
🟠 جهان اسلام بود که از قطعه ها و تکّه پاره ها و از موادّ متلاشى شده تمدنهاى مختلف، مایه اى ساخت و از این مایه حقیقتى را به نام «تمدن و فرهنگ اسلامى» به وجود آورد، و در آن وقت دنیاى مسیحیّت در نهایت توحّش و بربریّت زندگى مى کرد.
🟠 در آن زمان دنیاى مسیحیت به دین مسیح چسبیده بود و دنیاى اسلام به طور نسبى به دین اسلام.
از وقتى که ما اسلام را رها کردیم و شما مسیحیت را رها کردید، [ما رو به انحطاط گذاشتیم و شما رو به پیشرفت].
🟠 بعد از جنگهاى صلیبى و رفت و آمدهاى میان شرق و غرب و انتشار سفرنامه ها و رابطه اى که با تمدن اندلس (تمدّن اسپانیا) پیدا کردید
🟠 و دانشجویانى به آنجا فرستادید و اقتباسهایى کردید، و بعد از آنکه معیارهاى مسیحیت را شکستید و به معیارهاى اسلام روى آوردید، [دنیاى شما به ثمر نشست].
🟠 اصلًا پیدایش مذهب پروتستان معلول برخورد شما با دنیاى اسلام بود. از آن روزى که شما مسیحیت را رها کردید و معیارهاى دیگرى را- که مال بیرون دنیاى مسیحیت بود و بیش از پنجاه درصد آن را از دنیاى اسلام گرفته بودید- به کار گرفتید دنیاى شما به ثمرات ثمربخشى رسید،
🟠 و از آن روزى که ما واقعیت و حقیقت اسلام را رها کردیم و فقط یک قشر و پوسته اى از آن براى ما باقى ماند بدبخت شدیم؛ به خیال خودمان اسلام در میان ما عمل مى شود ولى اسلام در میان ما عمل نمى شود.
🟠 بسیار ساده اندیشى است که وقتى در دنیا مى بینیم مردمى وابسته به یک مکتب، پیروزیهایى کسب مى کنند، فورا آن پیروزیها را صددرصد براى آن مکتب بدانیم؛ بسا هست که علل و عوامل و جریانهاى دیگرى وجود دارد که آنها بیشتر در موفقیت تأثیر دارند.
✍️ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (مسئله شناخت)، ج13، ص: ۴۸۴-۴۸۶-با تلخیص و ویرایش
Tuesday, 5 November , 2024