🔰 مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی در کتاب الکلام یجر الکلام مینویسد: 🟠 هفدهم دى سال ۱۳۱۴ مطابق روز منحوس ۱۳ شوال ۱۳۵۴، روزى بود که زن شاه که ملکهاش نامیده بودند، با دو تا دختر شاه، بدون حجاب به دانشسرا رفتند؛ 🟠 امّا ملکه در عین حال، در حجاب بود؛ چنانچه در عکسى […]
🔰 مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی در کتاب الکلام یجر الکلام مینویسد:
🟠 هفدهم دى سال ۱۳۱۴ مطابق روز منحوس ۱۳ شوال ۱۳۵۴، روزى بود که زن شاه که ملکهاش نامیده بودند، با دو تا دختر شاه، بدون حجاب به دانشسرا رفتند؛
🟠 امّا ملکه در عین حال، در حجاب بود؛ چنانچه در عکسى که همان روز برداشته بودند، فقط یک قسمت از صورتش پیدا بود و بقیّه مستور بود؛
🟠 مثل اینکه آثار جبر و اکراه، در پیکرش نمایان بود؛ ولى دخترانش در نهایت لاقیدى، مثل اینکه اصلاً تقیّد به آئین اسلام ندارند.
🟠 این آژانهاى شهربانىها، چه آتشى روشن کردند. اینکه در کوچهها، چادر از سر زنها برداشتند و روسریها پاره کردند، به جاى خود؛ در خانهها، از صندوقها و در حمّامها، از بقچهها نیز چادر بیرون آورده، بردند.
🟠 یکى از ارباب اطّلاع نقل کرد که شهربانى مشهد، به مرکز، راپورت داده بود که هجده هزار روسرى در شهربانى جمع شده، تکلیف آن چیست؟
🟠 چه زنهاى عفیف در حالتى که چون بید مىلرزیدند، جلب به شهربانیها کردند و در دادگسترىها، جرم و حبس نوشتند؛ در صورتى که اصلاً چنین قانونى نبود که آنها را مخالف آن قانون قرار داده باشد.
🟠 چه قدر زن، از ترس، بچّه سقط کرد و چه قدر زهره چاک شد، سر به خاک فنا نهادند، شمارهاش را خدا مىداند. اسم این، نهضت بانوان بود، با اینکه بیچاره زنها، در زیر این شکنجهها، سخت در فشار بودند.
🟠 خوشم آمد از یک زنى که عازم مشهد بوده، همین که به دروازه مشهد رسیده بود، آژان که مأمور دروازه بود جلو او را گرفته بود که باید سرت را باز کنى، او قبول نکرده بود.
🟠 آژان هم راه نداده بود. هر چه خواسته بود با پول و التماس، دست تعرّض او را کوتاه نماید، نشده بود
🟠 با اینکه آژان، نوکر پول است و قانون به هر مهمّى را فداى پول مىکند، نمىدانم چه طور شده بود که پول نیز حلّ این مشکل را نکرده بود.
🟠 زن از همان جا، رو به گنبد شریف کرده، عرض کرده بود: «السلام علیک یا علىّ بن موسى الرضا!» من از راه دور، (گویا از تبریز یا اصفهان آمده بود) به قصد آستانبوسى تو آمدهام؛ ولى شریعت جدّت اجازه نمىدهد که من با هیئت زشت وارد آستانهات بشوم. همین عرض سلام مرا از اینجا قبول کن و مرا مرخّص کن.
🟠 این عرض را کرده، پس ماشین را برگردانیده، وارد مشهد نشده بود. واقعا مردانگى کرده!
از این مقوله زن، خیلى سراغ دارم که از آن تاریخ که آژانها دست تعرّض به چادر آن ها دراز نمودند، از خانه قدم بیرون ننهادند.
🟠 از انصاف نگذرم، همه آژانها، بد جنس نبودند، آژانهاى نجیب و اصیل هم زیاد است. خیلى از آنها بودند که خودشان را مورد مؤاخذه قرار مىدادند؛ ولى دست به طرف ناموس مردم دراز نمىکردند.
🟠 جمیع طبقات همین طورند؛ خوب هم دارند، بد هم دارند. همه را یک کاسه نمىشود حساب کرد.
🟠 هستند اشخاصى که در لباس تقوا و پرهیزگارى مىباشند؛ ولى در باطن، از هیچ گونه نافرمانى خدا فروگذار نمىکنند؛ گرگاند در صورت میش.
🟠 و بالعکس، اشخاصى هم هستند در جامه نظامی؛ ولى در نهایت پرهیزگارى.
Saturday, 16 November , 2024