🔲 رفتم توی مغازه کامپیوتری گفتم: ببخشید این تبلت من یهویی خاموش شد 🔲 مغازهدار گفت: بله حتما یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه Lcd سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟ – بله لطفاً، خیلی احتیاج دارم – فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین. 🔲 روز بعدش رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل […]
🔲 رفتم توی مغازه کامپیوتری گفتم: ببخشید این تبلت من یهویی خاموش شد
🔲 مغازهدار گفت: بله حتما یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه Lcd سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟
– بله لطفاً، خیلی احتیاج دارم
– فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین.
🔲 روز بعدش رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل داد. هزینهش را پرسیدم گفت: هیچی، چیز مهمی نبود فقط کابل فلشش شل شده بود، سفت کردم همین.
🔲 تشکر کردم و اومدم بیرون… نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد. میتونست هر هزینهای را به من اعلام کنه! خودم را آماده کرده بودم…
🔲 کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود. یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش. گذاشتم رو پیشخوان و بهش گفتم:
دنیا به آدمهایی مثل شما نیاز داره… لطفاً هیچوقت عوض نشو
🔲 از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد. لبخندی زد و گفت: عین جمله پدرم را تکرار کردید،حیف که ماه پیش بخاطر کرونا از دنیا رفت…
🔲 تسلیت گفتم و ازش خداحافظی کردم. در راه برگشت به این فکر میکردم که تغییر در آدمها به تدریج اتفاق میافته. تنها چیزی که میتونه ما را در مسیر درستکاری و امانتداری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه…
✔️ آدمِ خوب هیچ وقت عوض نشو…
⚪️ از هزاران، یکنفر اهل دل اند
⚪️ مابقی تندیسی از آب و گِل اَند
Tuesday, 5 November , 2024