عملیات هایی که یمنی ها در روزهای اخیر علیه زیرساختهای حیاتی آل سعود انجام دادند یک کار ساده و پیش پا افتاده نبود؛

این یک اقدام پیچیده با پشتوانه های اطلاعاتی بسیار دقیق و حاصل یک هماهنگی سطح بالا و بهره گیری از هوش استراتژیک، آگاهی و اشراف کامل ژئوپلیتیک و استفاده از تمام امکانات و ابزارهای لازم فنی بود.

فارغ از مواضعی که ایران رسما اعلام میکند و بیشتر مصرف خارجی دارند، بهتر است با خودمان شفاف باشیم؛

هم ما میدانیم هم عربستان میداند و هم آمریکا؛ آنچه در یمن اتفاق می افتد و بیشتر به معجزه شبیه است، نمیتواند صرفا یمنی باشد!

هرچند دشمن به دلیل ذکاوت فرماندهان مقاومت قادر به کشف معماها و اثبات بسیاری ادعاها نیست، اما از این واقعیت نمیتواند بگریزد که توان فوق پیشرفته ی یمنی که در حصر شدید جوی، بحری و ارضی اینچنین شاهکاری را در معرض دید جهانیان قرار میدهد، بدون اغراق چشمه ای کوچک از قدرت بی نظیر جمهوری اسلامی ایران است.

وقتی انصارالله در این شرایط ناپایدار، بدون در اختیار داشتن ابزارهای دفاع هوایی، علیرغم محرومیت از فرودگاه، و یا آزادی عمل در دریا، فقط گوشه ای از توانش میتواند زیرساختهای اقتصادی و نظامی عربستان را اینگونه فشل کند

و به مثابه زلزله ای سهمگین اقتصاد دنیا را متاثر از خود سازد، اگر روزی دشمن بخواهد خریّت به خرج دهد و توان ایران را بیازماید چه خواهد شد؟!

در شرایط فعلی، آنچه از شواهد بر می آید، عربستان به دستور آمریکا مجبور خواهد شد با یمنی ها کنار بیاید تا شاید مسیر تامین انرژی غرب از خلیج فارس مسدود نگردد؛

اما اگر کنار نیاید زیرساختهای سعودی بدون تردید شاهد ضربات مهلک تری خواهد بود تا جایی که ممکن است صادرات نفت سعودی به صفر برسد!

و این یعنی فاجعه برای عربستانی که اقتصادش متکی به دلارهای نفتی است، و مصیبت برای آمریکا و اروپایی که مجبورند جایگزین نفت روسیه را از خلیج فارس تامین کنند!

اینجا سوالات و ابهامات مهمی مطرح میشود و جبهه غربی – عبری – عربی در مخمصه ای عجیب گرفتار خواهند شد؛ از جمله اینکه:

اگر نتوانند از خلیج فارس نفت ببرند، آیا دست از پا درازتر سمت روسیه باز خواهند گشت؟!

اگر نخواهند سمت روسیه بروند آیا از ایران تقاضای نفت میکنند، و آیا اساسا ایران به آنها نفت میدهد؟

اگر مجبور شوند هر طور شده یمن را شکست بدهند، و آمریکا خودش مستقیما وارد جنگ شود، تکلیف جبهه اوکراین چه خواهد شد؟

اگر آمریکایی که بدلیل ضعفش دارد خودش را از جنگها کنار میکشد مستقیما به یمن حمله کند، و از آن طرف چین تایوان را مورد عنایت قرار دهد چه؟!

اگر با یمن کنار بیایند، راه های هوایی، دریایی و زمینی را بر روی این کشور باز کنند، انصارالله قدرت بگیرد، بر باب المندب مسلط شود و عملا دو تنگه حیاتی (هرمز و باب المندب) تحت سیطره جمهوری اسلامی در آید و امنیت اسراییل در این تنگه و خلیج عدن به خطر افتاده و ارتباطش با شرق به اما و اگر بیفتد چه؟!

در هر حال به نظر میرسد باید با ایران کنار بیایند، پیش از آنکه به موضوعات دیگری فکر کنند. اگر ایران خواسته هایی داشته باشد که خط قرمز آمریکا، عربستان و اسرائیل باشد چه؟!

حالا شاید بهتر بشود فهمید چرا اسرائیل آنقدر تلاش میکند تا هرطور شده پای آمریکا را به جنگ با ایران باز کند؛ آمریکا ناتوان تر از آن است که بتواند حتی فکر جنگ با ایران را هم بکند؛

آیا ائتلاف اسرائیل، مصر، اردن و سعودی میتواند گره از مشکلاتشان باز کند؟! بگذارید فکر کنیم این جماعت یک روز مشاعرشان را از دست دادند، رضایت آمریکا را نیز برای جنگ با ایران گرفتند؛ نتیجه چه خواهد بود؟!

اول آنکه همین ناکامی در برابر یمن به دلایل مختلفی برای درگیری های داخلی و انتقال قدرت در عربستان کفایت میکند؛ اما بعد:

جنگ با ایران مساوی است با نابودی تمام پایگاه های آمریکا و اسراییل در منطقه!

نابودی تمام زیرساختهای کشورهای متخاصم عربی و میزبانان آمریکا در حاشیه خلیج فارس!

تسخیر تمام جزایر کشورهای حاشیه خلیج فارس توسط ایران!

تصرف کشور متخاصم بحرین و قدرت گرفتن جنبش شیعی در این شبه جزیره!

آزادی کامل یمن و بستن تنگه های هرمز و باب المندب!

برچیدن تمام عناصر آمریکایی و صهیونیستی در عراق و سوریه!

فوران حزب الله و مقاومت فلسطین در غزه!

مسلح شدن فلسطینی ها در کرانه باختری به سلاح های سنگین و افتادن به جان صهیونیستها!

گسیل تمام عناصر عاشق مقاومت از سراسر جهان به منطقه و کمک به مقاومت از جمله از آفریقا، کشمیر و غیره!

تصرف مملکت سعودی با همکاری یمنیها و شیعیان عربستان!

خداحافظی غرب با انرژی خاورمیانه و مواجهه با گرانی و گرسنگی در آمریکا و اروپا!

تصرف تایوان توسط چین!

یکسره شدن کار اوکراین!

اتحاد مستقیم چین، ایران و روسیه در حوزه های نظامی!

نهایتا جنگ با ایران یعنی نابودی رژیم جعلی اسرائیل!

✍ عبدالرحیم انصاری