طیف تندروی اصلاحطلبان و رسانههای زنجیرهای برای خروج از انزوا و عقدهگشایی سیاسی بر چهره نظام اسلامی پنجه میکشند و عملگی شبکهای تلویزیونی را میکنند که خود اسرائیلیها رسماً میگویند این شبکه پادوی ماست! سرویس سیاسی- حدود سه هفته از زمان ضایعه درگذشت مهسا امینی و بروز و ظهور ناآرامیهای اجتماعی در برخی نقاط ایران […]
طیف تندروی اصلاحطلبان و رسانههای زنجیرهای برای خروج از انزوا و عقدهگشایی سیاسی بر چهره نظام اسلامی پنجه میکشند و عملگی شبکهای تلویزیونی را میکنند که خود اسرائیلیها رسماً میگویند این شبکه پادوی ماست!
سرویس سیاسی-
حدود سه هفته از زمان ضایعه درگذشت مهسا امینی و بروز و ظهور ناآرامیهای اجتماعی در برخی نقاط ایران که به بهانه آن صورت گرفت، گذشته است. برخی مدعیان اصلاحات در ابتدا انتقادات خود را متمرکز گشت ارشاد کردند ولی پس از گذشت چند روز با حمایت علنی از اغتشاشگران و تهییج افکار عمومی به آشوبهای خیابانی، رسماً نقش پادویی و جاده صافکنی ضدانقلاب و معاند را برای تشدید فشارها علیه ایران برعهده گرفتند.
طی این سه هفته، روزی نبوده که طیف تندروی اصلاحطلبان در روزنامههای زنجیرهای خود از یکسو و شبکههای اپوزیسیون و معاند فارسیزبان از سوی دیگر، از اراذل اجارهای حمایت نکرده و یا هجمه، تعریض و انتقادی علیه نیروهای انتظامی و حافظان امنیت صورت نداده باشند.
مختصات حملات و هجمههای هر دو گروه (شبکههای معاند و شبکه نیابتی غرب در داخل) بهقدری مشترک و نزدیک به هم بوده که نشاندهنده تقسیمکار دقیق، در حکم قراردادی و اساساً از پیش تعیینشدهای میان آنان است.
از سویی طیف تندروی اصلاحات با همپوشانی رسانهها و گروههای ضد انقلاب و اپوزیسیون خارجنشین به انتشار اکاذیب، شایعهسازی، وارونهنمایی و تشویش اذهان عمومی میپردازند و سعی میکنند ضمن مقصرنمایی نهادهای حاکمیتی ایران، اغتشاشگران را «مردم عادی» و آشوب را «اعتراض» و «جنبش» جا بزنند و از ضرورت تداوم اعتراضات سخن بگویند و از سوی دیگر آمریکا و اروپا به بهانههای حقوق بشری، ایران را تحریم میکنند.
روزنامههای زنجیرهای و تلویزیون ابو ارّه:
میلیونها معترض در خانهها هستند!
در تازهترین مورد و همزمان با اعمال تحریمهای کشورهای غربی علیه ایران، رسانههای زنجیرهای با شبکه تلویزیونی اینترنشنال، شبکه وابسته به آلسعود و شخص بنسلمان (ابوارّه) همنوا شدهاند؛ شبکهای که طی ۳ هفته گذشته بیش از دوسوم اخبار و گزارشهای خبری روزانه خود را به ناآرامیهای اجتماعی اخیر در ایران اختصاص داده است.
بهطور مثال، روزنامه «هممیهن» روز گذشته در مطلبی نوشت که میلیونها معترض ایرانی در خانهها هستند که به دلایلی هنوز به تجمعات خیابانی نپیوستهاند.
هممیهن نوشت: «کنشگری آنلاین در شبکههای اجتماعی توسط هنرمندان و ورزشکاران نیز بیانگر سطوح عمیق اعتراض در جامعه است؛ حتی ۴۰ میلیون بازدید ترانه اعتراضی یکی از خوانندهها که در مدتزمان کوتاه با آن شدت وایرال شد، بیانگر همین است که ما میلیونها معترض در خانه داریم. کسانی که نسبت به وضع موجود ناراضی هستند، اما به دلیل ترس از برخورد یا نگرانی بابت نتیجه این اعتراضات، تاکنون در خانه ماندهاند.»
روزنامه «اعتماد» هم در مطلبی ادعا کرد: «در ایران امروز آنچه وجود ندارد حقیقت است» و «بحران ایران بحران تحقیر و تبعیض است».
در این مطلب آمده است: «یکی از اشتباهات حکومت این است که فکر میکند معترضین همین تعدادی هستند که در خیابان اعتراض میکردند؛ میشمرد که اینها ۴۰ هزار نفر بیشتر نیستند، این اشتباه است… تمام تناقضات سیستم یکییکی دارد آثار خودش را نشان میدهد».
همین روزنامه چند روز پیش در مطلبی با عنوان «ترسیدن و نترسیدن» در راستای اقدام مشترک با رسانه وابسته به ابوارّه (بنسلمان) ضمن تلاش برای عوض کردن جای اقلیت و اکثریت نوشت: «نترسید! اعتراضاتی که از اواخر شهریورماه ۱۴۰۱ آغاز شده است انقلاب نیست، اصلاحات را آغاز کنید. روی این خبر- توصیه با آن دسته از سیاستگذارانی است که در خلوت خود شکستهای سیاستگذاری در جمهوری اسلامی را پذیرفتهاند، اما در دام شبیهسازی موقعیت خود با یکی، دو سال آخر حکومت پهلوی گیر افتادهاند!…. با این همه بترسید! پدیدهای که در حال حاضر انقلاب نیست، میتواند در آینده به انقلاب تبدیل شود؛ اگر شکستهای سیاستگذاریهای خود را نپذیرید و تن به اصلاح و جبران آنها ندهید. حرف بر سر این است که سیاست ناکارآمد را میتوان اصلاح کرد یا کنار گذاشت، اما دولت ناکارآمد را خیر. دولت در شرف ناکارآمدی اگر سیاستهای خود را اصلاح نکند یا با استیضاح برمیافتد یا با تداومش زمینه وقوع انقلاب را فراهم میکند.»
روزنامه «شرق» هم دیروز در مطلبی درباره فیلترینگ سعی کرد در راستای اعتبارزدایی از فیلترینگ شبکههای اجتماعی مانند واتساپ و اینستاگرام، پلتفرمهای ساخت ایران را زیر سؤال برده و بر آتش خاموش شده آشوبها بنزین بریزد.
روزنامه مردمسالاری هم در پوشش خبری بیانیهای که از سوی ارگان متبوع خود درباره حوادث اخیر کشور منتشر شده، رسماً از اغتشاشگران حمایت کرد و نوشت: اصلیترین راه برونرفت از بنبستهای سیاسی، رفراندوم برای بازنگری در قانون اساسی است!
در بخشی از این بیانیه آمده است: «آنچه در خیابانهای اغلب شهرهای کشور گذشته است نیز نیاز به برخورد اقناعی و منطقی دارد، نه برخوردهای سلبی و خشن که حاصلش تاکنون کشته و زخمی شدن دهها نفر از هموطنان ماست. حتی اگر روایتهای رسمی حکومت را نیز بپذیریم که معتقد به کشته شدن معترضان توسط ضدانقلاب یا حتی با سقوط از بلندی و… هستند، باز هم مسئولیت از حاکمیت برای حفظ امنیت مردم ساقط نمیشود.»
این بیانیه افزوده است: «مسئولان حتی از ارائه آمارهای رسمی در مورد کشتهشدگان خودداری میکنند و روایتهایی از اتفاقات ارائه میدهند که با روایتهایی که توسط شاهدان عینی در اختیار افکار عمومی قرار میگیرد کاملاً متفاوت و گاه متضاد است. در چنین شرایطی چگونه انتظار داریم مردم روایتهای رسمی را بپذیرند؟ فیلمهایی که از خشونت بیحدوحصر برخی مأموران امنیتی منتشر شده به حدی تأسفبرانگیز است که گاه، در ایرانی بودن افرادی که با هموطنان خود اینگونه برخورد میکنند، هم تردید ایجاد میکند.»
همین ادعاها بارها از سوی شبکه معاند اینترنشنال (شبکه ابوارّه) مطرح و تقویت شده است تا آنجا که پخش زنده آن از سویی هر روز بهصورت لحظهای آمار جعلی از تعداد هشتگهای توئیتری پیرامون مهسا امینی را منتشر و ادعا میکند که نزدیک به بیش از ۲۵۰ میلیون هشتگ در این خصوص منتشر شده است! و از سویی سعی میکند با انتشار کلیپها و ویدئوهای تقطیع شده و آشوبهای چند دهنفری در برخی شهرهای ایران، آنها را اعتراض جا زده و ابعاد آن را گسترده و ملی نشان القا کند.
اهم محورهای مشترک روزنامههای زنجیرهای
و شبکه ابو ارّه
اهم گزارهها و محورهای مشترک روزنامههای زنجیرهای و شبکههای ضدانقلاب بهویژه شبکه تلویزیونی ابوارّه را میتوان به وضوح از نظر گذراند؛
۱) ادعای به قتل رسیدن مرحومه مهسا امینی و مقصرنمایی نهادهای حاکمیتی در این ماجرا
۲) جا زدن تروریستهای مسلح و اراذل و اوباش بهعنوان «معترض» و «مردم عادی»
۳) باورسازی گسترده بودن اغتشاشات در سطح کشور (ادعای سقوط اشنویه و…)
۴) مشارکت در پروژه کشتهسازی (ماجرای درگذشت نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده، حدیث نجفی، دختر اردبیلی و…)
۵) جوسازی و القای برخورد پلیسی و امنیتی با دانشجویان معترض در برخی دانشگاهها
۶) فضاسازی درباره نحوه فیلترینگ اینستاگرام و واتساپ
۷) فضاسازی درباره نحوه برخورد با دانشآموزان و… بوده است.
خبرنگار اسرائیلی: «ایران اینترنشنال»
پادوی ماست!
همپوشانی و همراهی روزنامههای زنجیرهای با شبکه سعودی اینترنشنال در حالی است که بارها افشا شده این شبکه تلویزیونی که از سوی آلسعود تأمین مالی میشود، مجری برنامههای طراحیشده از سوی سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است.
بهعنوان نمونه، «باراک راوید»، خبرنگار اسرائیلی ماه گذشته افشا کرد که «موساد بهطور منظم از این رسانه (ایران اینترنشنال) برای جنگ اطلاعاتی خود استفاده میکند.»
این خبرنگار صهیونیست وبگاه عبری «واللا» و وبگاه آمریکایی «آکسیوس» افشا کرد که موساد، بهطور منظم از شبکه سعودی موسوم به «ایران اینترنشنال» برای جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده میکند.
او پیش از این هم به این مسئله اشاره کرده بود و خردادماه امسال در توئیتی درباره نحوه خبررسانی این شبکه نوشت: «ایران اینترنشنال» یک شبکه ایرانی نیست. این شبکه از ایران پخش نمیشود…. رسانههای اسرائیلی با تشنگی گزارشهای این شبکه را میبلعند و بدون اینکه این پیشینه را به اسرائیلیها بدهند، پخش میکنند. بسه دیگه.»
جای بسی تأسف است که برخی رسانههای منسوب به طیف اصلاحطلبان رادیکال برای خروج از انزوا و انفعال و عقدهگشایی سیاسی بر چهره نظام اسلامی پنجه میکشند و عملگی شبکهای را میکنند که خود اسرائیلیها رسماً میگویند این شبکه پادوی ماست!
بر همین اساس بود که پس از گذشت یکی دو روز از آغاز اغتشاشات در برخی نقاط کشور، وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، رسماً از این آشوبها حمایت کرد و در اطلاعیهای نوشت «ما اعتراضات مردم شجاع ایران [علیه حاکمیت] را از نزدیک دنبال میکنیم!»
اسرائیل در این بیانیه نوشته بود که در کنار مردم ایران ایستاده و از جامعه جهانی میخواهد سرکوب وحشیانه رژیم علیه ایرانیان بیگناه را محکوم کند!
بعد از آن هم لفاظیها و اقدامات مداخلهجویانه آمریکا و اروپا و حمایت علنی و آشکار آنها از اغتشاشگران آغاز شد.
نظام سلطه که از ایران قوی و موفقیتهای کشور در عبور از تحریمها عصبانی هستند طی سه هفته گذشته، با استفاده از همین فضاسازیهای رسانهای به مداخله در امور داخلی کشورمان و به انحراف بردن مذاکرات هستهای و تحتفشار قرار دادن نظام جمهوری اسلامی ایران پرداختند.
نتیجه تلاش پادوهای داخلی؛
تشدید تهدید و تحریم غرب علیه ایران
جو بایدن رئیسجمهور آمریکا چندی پیش در بیانیهای از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران خبر داد و اعلام کرد: «من بهشدت نگران گزارشهای مربوط به تشدید سرکوب خشونتآمیز معترضان ازجمله دانشجویان و زنان در ایران هستم، افرادی که خواهان حقوق برابر و کرامت انسانی اولیه خود هستند.»
«کارین ژانپیر» سخنگوی کاخ سفید، «ویلیام برنز» مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از دیگر مقامات آمریکایی بودند که مواضع دولت جو بایدن درباره ناآرامیهای اخیر در ایران را تکرار و در تداوم دخالت در امور داخلی تهران، از اغتشاشگران حمایت کردند.
وزارت خزانهداری آمریکا هم، مقامهای ارشد سازمانهای امنیتی ایران؛ شامل پلیس امنیت اخلاقی، وزارت اطلاعات و امنیت، نیروی زمینی ارتش، نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی ایران را نیز در فهرست سیاه مربوط به دفتر کنترل داراییهای خارجی این وزارتخانه قرار داد.
«جیمز کلورلی» وزیر خارجه انگلیس در اظهاراتی مداخلهجویانه درباره اوضاع داخلی ایران، گفت: ما به همکاری با شرکایمان جهت پاسخگو کردن مقامات ایران به خاطر نقض فاحش حقوق بشر ادامه خواهیم داد.
وی همچنین چهارشنبه ۳۰ شهریورماه در اظهاراتی تلاش کرد از اعتراضات به مرگ «مهسا امینی» بهرهبرداری کرده و آن را به مذاکرات رفع تحریمها ارتباط دهد.
وی از مقامات ایران خواست «مسیری دیگر» را ازجمله پذیرش توافق هستهای انتخاب کنند.
«کاترین کولونا» وزیر خارجه فرانسه هم در حمایت از آشوبگران گفت که اتحادیه اروپا بهدنبال مسدود کردن داراییها و ممنوعیت سفر شماری از مقامات ایرانی است.
«ملانی جولی» وزیر امور خارجه کانادا با سوءاستفاده از مرگ مهسا امینی اعلام کرد که تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال میکند.
«آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان هم در سخنانی مداخلهجویانه از اتحادیه اروپا خواست، ایران را از ماجرای مرگ «مهسا امینی» مورد تحریم قرار دهد.
همچنین «جوزپ بورل» هم بیکار ننشست و در حمایت از آشوبهای اخیر، از بررسی اعمال تحریمهای تازه علیه ایران خبر داد.
Saturday, 23 November , 2024