حجم دروغ‌های منتشره در رسانه‌های زنجیره‌ای تحت مدیریت آمریکا و اسرائیل و لو رفتن تدریجی یکایک این اخبار، موجب رسوایی برای این رسانه‌ها شده است. روزنامه همشهری در مرور ابعاد «رسوایی امپراتوری دروغ» نوشت: با فرو نشستن غبار فریب و آشکار شدن حقیقت، بخشی از مخاطبان امپراتوری دروغ که در روزهای نخست «مسخ انقلاب ماهواره‌ای» […]

حجم دروغ‌های منتشره در رسانه‌های زنجیره‌ای تحت مدیریت آمریکا و اسرائیل و لو رفتن تدریجی یکایک این اخبار، موجب رسوایی برای این رسانه‌ها شده است.

روزنامه همشهری در مرور ابعاد «رسوایی امپراتوری دروغ» نوشت: با فرو نشستن غبار فریب و آشکار شدن حقیقت، بخشی از مخاطبان امپراتوری دروغ که در روزهای نخست «مسخ انقلاب ماهواره‌ای» شده بودند، اعتمادشان به اخبار «ستاد رسانه‌ای اغتشاش» رنگ باخت. از پرده برون افتادن حقیقت در عملکرد شبکه‌های معاند نیز روند این بی‌اعتمادی را دو چندان کرد. آنجایی که شبه‌رسانه سعودی «ایران‌اینترنشنال» در زیرنویس خبر فوری خود از حادثه «زندان اوین» پروژه کشته‌سازی را در دستورکارش قرار داد اما این پروژه اشتباهاً در منظر دید مخاطبان قرار گرفت و دستشان را رو کرد. پروژه‌ای که در آن تأکید شده بود: «فعلا این تیتر باشه: ۴۰کشته و صدها زخمی!» این اتفاق به خوبی نشان داد اتاق فکر این شبکه چگونه کار می‌کند. اتاق فکری که در یک ماه گذشته، از این دست جعل اخبار و روایت‌ها کم نداشت. از ماجرای مهسا امینی که با کلید‌واژه قتل او به‌دست گشت ‌ارشاد آغاز شد تا مواردی مانند قتل «نیکا شاکرمی» و
«اسراء پناهی» که دروغ بودن همه این ادعاها ثابت شده است.
سرعت تولید دروغ در شبکه‌های معاند که هدفی جز برافروخته نگاه داشتن اعتراض و «بازی با احساسات مردم» ندارد، آنچنان با سرعت و بدون دقت در حال انجام است که گردانندگان این شبکه‌ها را با کمبود «عکس کشته‌شدگان» ادعایی روبه‌رو کرده است! کمبودی که این شبه‌شبکه‌ها برای جبران آن از عکس‌‌های تکراری برای تهییج افکارعمومی استفاده کردند از نگاه مخاطبان دور نماند. به‌عنوان مثال، شبکه‌های رسانه‌ای جریان معاند با انتشار تصویری از دختری جوان که به ادعای آنان به‌دست مأموران امنیتی زخمی و سپس ربوده شد خبر دادند. آنها نام فرد ادعایی خود را «پردیس جاوید» اعلام و تصویری از او نیز منتشر کردند. کمی بعد اما، همین رسانه‌ها با انتشار همان عکس صاحب تصویر را «اسراء پناهی» معرفی کردند که به‌دست مأموران امنیتی کشته شد.
«علی پناهی» عموی اسراء در مورد واقعیت فوت برادرزاده‌اش می‌گوید: «اسراء چند روز قبل از فوتش به‌دلیل تشدید بیماری به بیمارستان مراجعه کرده بود و در بیمارستان درگذشت.» عموی اسراء از برخی چهره‌ها که بدون اطلاع از واقعیت دست به نشر اکاذیب زده‌اند گلایه کرد. او مشخصا «علی دایی» را که با لقب قهرمان شهرش از او یاد می‌کند، خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید:
«قبل از اینکه کم و کیف و واقعیت ماجرا را بدانید با حرف‌هایتان در فضای مجازی خانواده عزادار ما، خودم، پدر و مادرم و کل خانواده را آزرده خاطر کردید. صریحا موضوع قتل اسراء را تکذیب می‌کنم و از شما خواهشمندیم که حرف‌های کذبی را که در فضای مجازی گفتید اصلاح کنید.» اظهارات عموی اسراء اما تنها مدرک دال بر فوت نشدن اسراء در مدرسه به‌دلیل ضرب و شتم مأموران امنیتی نیست. اسراء پناهی دانش‌آموز مدرسه‌ای که رسانه‌های معاند از وقوع درگیری فرضی میان نیروهای انتظامی و دانش‌آموزان خبر داده‌اند، نبوده است که بخواهد در این مدرسه مورد ضرب و شتم واقع شده باشد.
روزنامه فرهیختگان هم در گزارش مشابهی به برخی دروغ‌های گل درشت جریان رسانه‌ای مزدور دشمن پرداخت و مواردی مانند ادعای شکنجه نیکا شاکرمی، جا زدن فرد دیگری به جای مادر سارینا اسماعیل‌زاده، جعل نام و اکانت برنامه مصطفی ملکیان، دروغ کشته‌شدن اسراء پناهی و جا زدن وی به عنوان دانش‌آموز یک مدرسه، ادعای سقوط سنندج و اشنویه و… را مشتی نمونه خروارها دروغ‌پراکنی این رسانه‌های از اعتبار ساقط شده عنوان کرد.