۱- «‌جا‌به‌جایی تابلوها‌» یکی از ترفندهای شناخته‌شده عملیات روانی است. حریف در این ترفند، مشکلات و پلشتی‌هایی را که خود عامل و پدید آورنده آن بوده است به طرف مقابل نسبت می‌دهد! و با اصرار و تکرار بر این ‌جا‌به‌جایی دو هدف مشخص را دنبال می‌کند، اول؛ تبرئه خود از تخلفات، قانون‌شکنی‌ها و ناهنجاری‌هایی که […]

۱- «‌جا‌به‌جایی تابلوها‌» یکی از ترفندهای شناخته‌شده عملیات روانی است. حریف در این ترفند، مشکلات و پلشتی‌هایی را که خود عامل و پدید آورنده آن بوده است به طرف مقابل نسبت می‌دهد! و با اصرار و تکرار بر این ‌جا‌به‌جایی دو هدف مشخص را دنبال می‌کند، اول؛ تبرئه خود از تخلفات، قانون‌شکنی‌ها و ناهنجاری‌هایی که مرتکب شده است و دوم؛ مدیریت افکار عمومی علیه جریانی که با آن به دشمنی برخاسته است. آمریکا، انواع تحریم‌های ضد‌بشری را علیه ایران اسلامی به کار می‌گیرد و در همان حال مشکلات ناشی از تحریم‌ها را
(که بسیاری از آنها، به لطف خدا و تلاش دولت سیزدهم خنثی شده و یا درحال خنثی شدن است‌) به ایران نسبت می‌دهد! آشوب و بلوا به راه می‌اندازد، انسان‌های بی‌گناه را به قتل می‌رساند، اموال عمومی را به آتش می‌کشد و‌… جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند! مدعیان اصلاحات از منتقدان با انواع فحش و ناسزا نظیر؛ «‌بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم‌، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌‌فکری، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم‌، یک مشت لات و‌… »! استقبال می‌کند، و حالا بیانیه می‌دهد که چرا به انتقادها پاسخ مناسب نمی‌دهید؟! خزانه را با هزاران هزار میلیارد تومان بدهی به دولت سیزدهم تحویل می‌دهد و اکنون ایراد می‌گیرد که با ثروت ملی چه کرده‌اید؟! و…
بهره‌گیری از این ترفند قصه‌ای است که سر دراز دارد و از دیرباز مورد استفاده دشمنان بوده است. بازهم به عنوان مثال، در جریان جنگ جمل، طلحه و زبیر که از آتش‌افروزان اصلی آن جنگ بودند، ادعا می‌کردند به خون‌خواهی عثمان در مقابل امیرالمومنین، علی علیه‌السلام به تخاصم ایستاده‌اند! این ادعا در حالی بود که آنها خود خلیفه سوم را به قتل رسانده بودند و همگان شاهد بودند که حضرت امیر‌(ع)‌، فرزندان خود،
امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام را با جمعی دیگر از یاران به مقابله محاصره‌کنندگان خانه عثمان فرستاده و محاصره را شکسته و آب و غذا به آنان رسانده بود. امیرالمومنین‌(ع) در این باره می‌فرمایند؛ «إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ … آنها [طلحه و زبیر‌] حقی را مطالبه می‌کنند که خود ترک کرده‌اند و خونی را می‌طلبند که خود ریخته‌اند‌».
۲- روز چهارشنبه هفته گذشته جبهه اصلاحات درباره آشوب‌های اخیر بیانیه‌ای صادر کرد که فقط نیم نگاهی به متن آن و مروری گذرا بر مواضع و عملکرد این جبهه از آغاز تاسیس تا‌کنون به وضوح حکایت از آن دارد که این جبهه برای تبرئه خود از اقدامات پلشتی که انجام داده و بلاهای فراوانی که بر سر ملت آوار کرده، به بهره‌گیری از ترفند «جا‌به‌جایی تابلوها‌» روی آورده است! در این بیانیه مدعیان اصلاحات اگرچه درباره مشکلات فراوانی که به ایران و ایرانی تحمیل کرده‌اند، خود را به فراموشی زده‌اند! ولی هنوز دیر زمانی از عملکرد خسارت‌بار و فاجعه‌آفرین این جبهه نگذشته است و تعجب‌آور است که چگونه انتظار دارند سابقه سوء آنان از خاطره ملت محو شده باشد! … شرح این ماجرا مثنوی هفتاد من کاغذ است که بارها به آن پرداخته‌ایم و غیر از ناسزا پاسخی دریافت نکرده‌ایم!
در این وجیزه اما، از یک‌سو، خوانندگان محترم را به مطالعه بیانیه یاد شده دعوت می‌کنیم و قضاوت را بر عهده خود آنان می‌گذاریم و از دیگر سو، دو سؤال را با جبهه اصلاحات در میان می‌گذاریم. دو پرسشی که تاکنون جبهه اصلاحات از پاسخ به آن طفره رفته است. بخوانید!
۳- پرسش اول؛ در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی۸۸ نتانیاهو نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «‌اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند‌»! سؤال این است که چرا تاکنون هرگز این ادعای نتانیاهو را تکذیب نکرده‌اید؟! و حتی نظر و دیدگاه او را به تلویح و کنایه نیز نفی نکرده‌اید! و حال آنکه معمولاً شما مدعیان اصلاحات هیچ انتقاد و یا اظهار نظر‌ی علیه خود را بی‌پاسخ نمی‌گذارید و چنانچه بخشدار فلان بخش دور افتاده سخنی علیه جبهه اصلاحات بر زبان و قلم بیاورد، تمام صفحات روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌ها و کانال‌های اینترنتی را در اعتراض به او سیاه می‌کنید! چه شده است که اظهارات نتانیاهو درباره جبهه اصلاحات را که آشکارا و به صراحت این جبهه را به وطن‌فروشی متهم کرده است‌، بی‌پاسخ گذاشته‌اید؟! آیا ردپا و یا به اصطلاح‌، گزکی از شما در دست صهیونیست‌هاست که از افشای آن وحشت دارید؟!
و اما، پرسش دوم اینکه؛ چرا بسیاری از مواضع و عملکرد شما با مواضع و خواست دشمنان تابلو‌دار مردم و نظام، مخصوصاً با مواضع و خواست آمریکا و اسرائیل همسان بوده و هست؟! چرا به این پرسش که بارها از سوی کیهان و برخی دیگر از رسانه‌ها مطرح شده است پاسخ نمی‌دهید؟! مروری هرچند گذرا بر مواضع جبهه اصلاحات و مقایسه آن با مواضع دشمنان نظام به وضوح از همسویی آنها با یکدیگر حکایت می‌کند. کاش به این پرسش پاسخ می‌دادید. ما فهرست بلندبالایی از همسویی و همخوانی مواضع اصلاحاتچی‌ها با مواضع دشمنان در اختیار داریم که تماماً از روزنامه‌ها، سایت‌ها و توئیت‌های مدعیان اصلاحات گرفته شده و قابل انکار نیست و می‌توان درستی تمام موارد آن را با جبهه اصلاحات به ارزیابی نشست. بسم‌الله!… یک کلام، ختم کلام‌…!
در خاتمه، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ماجرای مورد اشاره تمامی طیف جبهه اصلاحات را شامل نمی‌شود
و البته انتظار آن است که آنان صف خود را از صف مدعیان یاد‌شده جدا کنند.
حسین شریعتمداری