رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات میگوید: در اعتراضات اخیر، علیرغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد نیست که کاش بود. محمدعلی ابطحی که سابقه معاونت پارلمانی در دولت خاتمی و بازداشت در […]
رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات میگوید: در اعتراضات اخیر، علیرغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد نیست که کاش بود.
محمدعلی ابطحی که سابقه معاونت پارلمانی در دولت خاتمی و بازداشت در فتنه سبز را در کارنامه دارد، در صفحه شخصی تلگرام خود نوشت: «یکی از روزنامههای منتسب به سپاه که سخنرانی آقای خاتمی را خوب اما ناکافی دانسته بود. خیلیها تصور کردهاند که این دعوت حاکمیت از آقای خاتمی است. نه هیچ اتفاقی نیفتاده. فقط یک مقاله برای اختلافافکنی است و نظرات همیشگی اصلاحخواهانه آقای خاتمی مورد قبول حاکمیت قرار نگرفته است.
تردیدی نیست که آقای خاتمی همیشه مطالبه اصلاح امور میکرد. همین مرز همیشگی او از یکسو با براندازی و از سوی دیگر با کسانی است که حاکمیت را تأیید مطلق کردهاند و بارها از حکمرانی بد در وضعیت موجود انتقادهای صریح کرده است.
میدانم خیلیها در این ایام از اصلاح ناامید شدهاند و از آن گذر کردهاند و راهکاری غیربراندازی و تغییر رژیم ارائه نمیکنند اما صادقانه خوب است روشن باشد که خاتمی، فرصتطلبانه نمیتواند از هویت خودش فاصله بگیرد. حتی اگر مثل شرایط فعلی معترضین و حاکمیت صدایش را نشنوند.
در اعتراضات اخیر، علیرغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد نیست که کاش بود».
این مطلب در حالی منتشر شده که خاتمی و برخی اصلاحطلبان در سال ۸۸ با ادعای دروغین تقلب و بازی در نقشه آمریکایی- انگلیسی- صهیونیستی آشوب، عملا در زمین براندازان نقش ایفا کردند و این در حالی بود که خاتمی میدانست و در محافل خصوصی چند بار اعتراف کرده بود که تقلبی اتفاق نیفتاده است.
خاتمی و برخی عناصر همسو، در آغاز اغتشاشات اخیر هم نقش هیزمکشی و آتشافروزی را داشتهاند و قبل از اینکه نظر مراجع قانونی درباره فوت مهسا امینی منتشر شود، همین مسئله را بهانه عقدهگشایی و اتهامپراکنی قرار دادند و حتی پس از روشن شدن ماجرا و آشکار شدن دست گروهکهای تروریست و تجزیهطلب در آتشافروزی خیابانی، حاضر به جبران خیانت خود و مرزبندی با اوباش تروریست و اشرار اجارهای نشدند تا این ننگ هم به فهرست خیانتهایشان افزوده شود.
حتی کارگران غیرایرانی هم تیم ملی ایران را تشویق کردند
پیروزی درخشان تیم ملی ایران، «صدای آمریکا» را که چند روز متوالی سرگرم جنگ روانی علیه تیم ملی کشورمان بود، گرفتار پریشانگویی کرد.
وبسایت صدای آمریکا که تا چندین ساعت پس از پایان بازی ایران و ولز در شوک بود و حتی یک خط خبر هم درباره نتیجه این دیدار حساس منتشر نکرده بود، یک روز بعد اینگونه نوشت: «غلبه بر ولز در دیداری پرحاشیه؛ همخوانی سرود جمهوری اسلامی و اعزام تماشاچیان حکومتی. تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در دومین دیدار خود در جامجهانی قطر با دو گل ولز را شکست داد. اما این مسابقه نیز با حواشی زیادی همراه بود. در حال حاضر دستکم چهار تن از فوتبالیستهای کنونی و پیشکسوت در بازداشت به سر میبرند. (چه ربطی داشت به حواشی مسابقه؟!) گزارشهای تصویری، از حضور پرتعداد تماشاگران حکومتی و طرفداران جمهوری اسلامی در ورزشگاه حکایت داشت که نسبت به بازی نخست بسیار چشمگیر بود.
این در حالی است که گروهی از اتباع کشورهایی مانند پاکستان و بنگلادش نیز بهصورت غیرمعمولی برای تشویق تیم ملی جمهوری اسلامی ایران به ورزشگاه آمده بودند. برخی کاربران شبکههای اجتماعی نیز از حضور گسترده تماشاگران غیرایرانی و عمدتا کارگران مقیم قطر با در دست داشتن پرچمهای جمهوری اسلامی خبر دادهاند.
گفته میشود که مقامات جمهوری اسلامی پس از رویدادهای بازی مقابل انگلیس، برنامهریزی مفصلی برای اعزام طرفداران حکومتی و به اصطلاح خودی و کنترل جوّ ورزشگاه داشتند. (انگار بلیط بازیها از قبل فروخته نشده!!) گروهی از این تماشاگران در اکثر دقایق بهدنبال دوربینهای فیلمبرداری بودند تا در موقعیت مناسب برای بینندههای تلویزیونی ابراز احساسات کنند.
برخی عوامل حکومتی، تماشاگرانی را که با پرچمهای شیر خورشید راهی ورزشگاه شده بودند هدف آزار و اذیت قرار دادند. از نکات جالب توجه، همکاری نزدیک مقامات قطری با حکومت ایران بود، و مأموران انتظامی مانع ورود پرچم، اعلامیه، و پوشاکی شدند که بهزعم آنها حاوی پیام یا شعار سیاسی بود.
اما برخلاف مسابقه نخست، اینبار اکثر بازیکنان سرود جمهوری اسلامی را خواندند و هیچ اقدام اعتراضی یا حرکتی در همراهی با معترضان نداشتند. آنها پس از گلزنی نیز با شور و هیجان زیادی به شادی پرداختند و صحنههایی را خلق کردند که به گفته برخی کاربران شبکههای اجتماعی، خجالتآور بود.
کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی تیم جمهوری اسلامی ایران، نیز در کنار زمین یکی از سوژههای داغ مسابقه بود. او در روزهای اخیر بهواسطه مجادلههای لفظی با خبرنگاران بینالمللی(انگلیسی) مورد انتقاد قرار گرفته بود.
کارلوس کیروش از گلزنی شاگردانش، بسیار خوشحال شد و بازیکنان ذخیره و اعضای کادر فنی را در آغوش گرفت. پس از پایان مسابقه نیز بازیکنان حلقه شادی تشکیل دادند و سرمربی پرتغالی خود را به آسمان پرتاب کردند. در این لحظات برخی از تماشاگران آنها را هو کردند هرچند که، پیروزی بر ولز از نظر ورزشی نتیجه فوقالعادهای محسوب میشود، ولی بیتوجهی بازیکنان به شرایط کنونی در ایران و درخواستهای مردمی، بسیاری از ایرانیان را آزرد».
این تحلیل باسمهای صدای آمریکا در حالی است که تیم آمریکا، آخرین حریف تیم ملی ایران در مرحله مقدماتی است و از این جهت، طبیعی است که برد شیرین تیم ملی ایران، نه ملت ایران بلکه نانخورهای VOA را آزار داده باشد. بنابراین همینطوری هم اظهار دلسوزی صدای آمریکا، نزد مردم ایران خریدار نداشت، چه رسد به این که ظرف چند ماه اخیر، در پی جنگ روانی علیه تیم ملی کشورمان و حذف آن از جام جهانی بوده باشد.
لوموند: علنی شدن حمایت اسرائیل مایه بدنامی اغتشاشگران در ایران است
رژیم صهیونیستی چون میداند که علنی کردن حمایتش از اغتشاشگران در ایران موجب بدنامی آنها میشود، از اعلام این حمایت پرهیز میکند.
در اینباره روزنامه فرانسوی در گزارشی نوشت: دولت اسرائیل تاکنون موضع صریحی در قبال رویدادهای ایران و اعتراضات (اغتشاشات) نگرفته است. مقامات اسرائیلی آگاهند که طرفداری صریح میتواند از نظر تبلیغی به ضرر جنبش تمام شود.
بحث درباره سیاستهای اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران البته همچنان در رسانههای اسرائیلی ادامه دارد و به نظر میرسد که پرسشها و تردیدها نزد افکار عمومی بسیار زیاد باشد. نزدیک به سه هفته قبل، روزنامه تایمز اسرائیل به نقل از یک کارشناس اسرائیلی به نامآوری گلدبرگ نوشت که حتی اگر «انقلابی بودن رویدادهای ایران» مسجل شود، باز هم بهتر است که کشورهای خارجی مداخلهای نکنند. گلدبرگ با اشاره به جنبشهای ایرانی از نهضت تحریم تنباکو به بعد میگوید: «هر نوع مداخله خارجی به اعتبار معترضان لطمه میزند». اما یک کارشناس دیگر به اسم کسنیا اسوتلووا (Ksenia Svetlova) به تایمز اسرائیل گفته که اسرائیل اگر بخواهد، میتواند کمکهای پرارزشی به جنبش ایرانیان بکند: پشتیبانی از حملات سایبری، مقابله با نفوذ دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی به تلفنهای معترضان و یا کمک برای ارتباط بهتر اینترنتی از این جملهاند.
یادآور میشود نفتالی بنت که ماه گذشته از نخستوزیری رژیم صهیونیستی ساقط شد، اخیرا با حمایت از اشرار اغتشاشگر گفته بود «مردم بزرگ ایران! شجاعت شما الهامبخش است. مردم اسرائیل با شما هستند»!
هماکنون شبکه لندنی سعودی اینترنشنال به عنوان تبلیغکننده اغتشاشات، توسط موساد و برخی عناصر فراری اصلاحطلب مثل رمضانپور اداره میشود. همچنین گروهکهای بدنام و تجزیهطلبی مانند کومله نیز ارتباط گستردهای با موساد دارند.
اعتراف لوموند به نقل از صهیونیستها درباره نگرانی از بدنام شدن اغتشاشگران (در صورت لو رفتن حمایت رژیم صهیونیستی) یادآور این عبارت تاریخی حضرت امام(ره) است که فرمود: «خود اسرائیل هم این مطلب را احراز کرده که اگر انگشتش را به بحر محیط (اقیانوس) بزند، نجس
میشود».
عملیات بیتالمقدس سند شکست اطلاعاتی اسرائیل
در سکوت کامل خبری و در شرایطی که رسانههای غربی بر تشکیل کابینه اسرائیل تمرکز دارد، اوضاع در تلآویو و سایرشهرها بحرانی است و انفجارها و آتشسوزیها در روزهای گذشته در سرزمینهای اشغالی به اوج خود رسیده است.
به گزارش رجانیوز، در ادامه سلسله حوادث و رویدادهای امنیتی در رژیم صهیونیستی از قطعی برق گسترده گرفته تا حمله به نفتکشهای رژیم، قدس اشغالی شاهد بیسابقهترین انفجارها با بمبهای کنترل از راه دور بود. این عملیات، به زخمی شدن دهها صهیونیست و کشته شدن دست کم یک صهیونیست دیگر انجامید و رسانههای عبریزبان، به شکست اطلاعاتی اسرائیل اعتراف کردند.
این رسانهها اعلام کردند عملیات بزرگی که یک ایستگاه اتوبوس و یک خیابان در قدس را مورد هدف قرار داد بیانگر شکست اطلاعاتی اسرائیل است.
«روعی شارون» تحلیلگر امور نظامی در شبکه کان رژیم صهیونیستی اعلام کرد: درحالی که ساعتها از وقوع انفجارها در قدس گذشته اما هنوز نهادهای نظامی و امنیتی اسرائیل هویت عاملان این حملات را شناسایی نکردهاند و از سازمانها و گروههایی که این افراد را برای اجرای عملیاتها فرستادهاند اطلاعی ندارند.
این کارشناس صهیونیست با تاکید بر اینکه این عملیاتها مؤید شکست اطلاعاتی اسرائیل است گفت: حمله بزرگی که از قبل برنامهریزی شده بود توسط مواد منفجره در سطح بالا انجام شده و به نظر میرسد این حمله کار گروهی بوده که در ساختن این مواد تجربه و تخصص دارد. به طور کلی این منطقه (قدس) نوعی سیاهچاله برای اطلاعات اسرائیل بوده و این همان چیزی است که صبح چهارشنبه دیدیم.
رادیو عبریزبان «ریشت کان» هم اعلام کرد ظاهراً انفجار نخست در ایستگاه اتوبوسها در قدس بر اثر جاسازی یک بمب داخل کیفی توسط یک شخص موتورسوار انجام شده که بلافاصله از این منطقه متواری شده است. مجری عملیات در دومین انفجار در تقاطع راموت، این موتورسیکلت را که بمبگذاری شده بود، منفجر کرده است.
بر اساس تصاویر منتشر شده، در پی این انفجار و حضور گسترده نیروهای امنیتی، ترافیک سنگینی در بزرگراهی در قدس اشغالی رخ داد. «یعکوو شبتای» رئیسپلیس رژیم صهیونیستی با حضور در محل انفجارها در شهر بیتالمقدس اعلام کرد هدف اصلی ما در شرایط حاضر جلوگیری از انفجارهای بعدی است.
گروه هکری عصای موسی در حالی فیلمهای مربوط به اولین انفجار را منتشر کرده که مقامات امنیتی اسرائیل، پیش از این اعلام کرده بودند در زمان این انفجار همه از دوربینهای امنیتی شهری در این منطقه از کار افتاده بودند.
همچنین در یکی از اتفاقات بیش از پنج شهر بزرگ رژیمصهیونیستی از جملههازور، گدرا، یاونه، رحووت و حیفا در خاموشیهای گستردهای فرو رفتهاند.
چندی پیش نیز شهر یاونه با اختلال و قطعی برق عجیبی روبهرو شد که این شهر را برای چند روز در تاریکی مطلق فرو برد. همچنین طی چند روز اخیر، انفجار و آتشسوزیهای عجیب و پیدرپی در پستهای برق در تلآویو و شهرهای تابعه رخ داده است.
در اتفاق دیگری یکی از کارخانههای تولید و توزیع تجهیزات و زیرساختهای صنعتی رژیم صهیونیستی به نام Rych-tech با انفجار و آتشسوزی مواجه شد. همچنین آتشسوزی وسیعی در ساختمان تجاری قیصریه و در یکی از مراکز تجاری نزدیک به ویلای شخصی نتانیاهو به وقوع پیوست. در همین حال، کارشناس اسرائیلی با اشاره به بحرانها و تنشهای مختلفی که اسرائیل طی یک دهه گذشته یکایک آنها را به خود دیده است و شکاف شدید شکلگرفته در جامعه اسرائیل، آن را هشداری در رابطه با پایان اسرائیل توصیف کرد.
آفرایم گانور، کارشناس امور امنیتی و نظامی در یادداشتی که در روزنامه معاریو منتشر شد، اعلام کرد: یک دهه اخیر یکی از تاریکترین و دشوارترین دورههای سیاسی و اجتماعی اسرائیل محسوب میشود که در آن بحران رهبری هم در اسرائیل نمایانتر از گذشته شد. به اعتراف این کارشناس، اسرائیل علاوهبر شکاف سیاسی شاهد شکاف و اختلافات شدید اجتماعی هم هست که با ورود به هر یک از پروسههای انتخاباتی شدیدتر از گذشته میشود و باعث شد کنست شاهد بیسابقهترین بحران خود شود و اسرائیل را تا آستانه جنگ داخلی پیش برد و اصولا وارد پروسه شمارش معکوس پایان خود کرد.
Friday, 15 November , 2024