دو دقیقه وقت صرف کنیم و این مطلب قابل تامل را تا انتها بخوانیم:
یکی از مصیبتهای ما در تحلیل مسائل، ضریب دادن بیش از حد به شرور و زشتی ها و منکرات است. این مصیبت پیامدهای بدی برای خود ما دارد.
برای فهم این بلیه، کمی توضیح در خصوص مسائل اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ می دهم.
پس از ناآرامیهای چندماهه، تقریباً علاقهمندان به کشف حجاب و عفاف زدایی، احساس امنیت بیشتری می کنند حتی متدینان هم مشابه آنها احساس می کنند که نظام، دیگر گشت ارشاد را جمع کرده و اساسا کاری به کشف حجاب ندارد.
درباره درست یا غلط بودن این احساس، بحثی ندارم. اما یک سوال؛
با وجود این پیش فرض فراگیر که بی حجاب، دیگر احساس امنیت دارد و کسی با او کاری ندارد، چرا بی حجابی فراگیرتر نشد؟!
همین روزها من در خیابانهای تهران، آمد و شد مکرر دارم. کشف حجاب و نداشتن روسری، دیده می شود اما شاید از تابستان بیشتر هم نشده است و عموم زنان، حتی بدحجابها، مطلقا بی حجاب نشدند.
بلکه عموما در تهران با حجاب ماندند و برخی هم که شل حجاب هستند، کشف حجاب نکردند با اینکه می توانند بی حجاب بشوند.
برخی افراد عادی روزانه از سرتاسر خیابان ولیعصر عج که درازترین خیابان کشورهای منطقه است، شمارش کرده و تعداد بانوانی محجبه را بسیار بیشتر از بدحجاب و تعداد افراد بی حجاب را بسیار اندک می بینند.
از این مثال که شاید شما هم به آن توجه کردید، بگذریم به موارد دیگر؛
تورم بالا است و دلار و سکه، یکه تازی می کنند. اما آیا وضع رفاه مردم کشورمان، خیلی بد است؟ مثلاً بدتر از آلمان، هلند، فرانسه، کانادا و حتی مردم عراق، افغانستان و پاکستان؟
من گزارشهای میدانی و واقعی بسیاری از ایرانیانی که کانادا یا هلند یا آلمان زندگی می کنند را بارها خوانده ام، در حیرت رفاه موجود در ایران هستند.
اگر فرصت نکردید به پاکستان و افغانستان بروید در سفرهای اربعین، عراق را دیده اید، آیا وضع رفاه، بهداشت، خانه و کاشانه مردم عراق بهتر از ایران است؟!
البته پول عراق از ریال، نسبت به زمان سقوط صدام، باارزشتر شده است.
سوالات مشابه هم میشود پرسید؛
«آیا واقعا همه مسئولان ما خوابند؟ همه فاسدند مملکت را تباهی و فساد گرفته؟ هیچ خبری از هیچ کس دیده نمی شود؟» و…
اگر همه مسئولان خوابند، چرخ های عظیم کشور را چه کسانی رو به پیشرفت می برند که روز به روز، دشمنان ایران، از تبدیل کشورمان به قدرتی مهار نشدنی، عصبانی تر می شوند؟!
یعنی این پیشرفتها و گسترش علم و فناوری، در فضای خلأ، بدون مدیران لایق درست شده و از آسمان به مدد فرشتگان به کشورمان سرازیر می شود؟!
یک مورد دیگر که مدام به آن اشاره می شود، از نومیدی از دانشگاهها و مثلاً دانشگاه شریف است.
دیدم یکی می گوید دانشگاه بی شرفها! یکی می گوید که اصلاً دانشگاه ها را باید به توی بست!
چه شده؟!
چون من به این دانشگاه رفت و آمد دارم و مدام وضع آنجا را می بینم، برایم تعظیم و ضریب دادن زشتی در این دانشگاه شریف و پر آبرو، خیلی حیرت انگیز است!
چندبار گروهی چند ده نفره در دانشگاه چندین هزار نفره شریف، حرکات زشتی از خود نشان دادن و مثلاً یکی قمه دست گرفت، چند نفر فحش کمر به پایین دادند، چندین نفر هم درهای رستوران دانشگاه را شکستند تا دختر و پسر، باهم ناهار بخورند.
در همین دانشگاه شریف، ایام فاطمیه، هزاران دانشجو و بستگان آنها و همسایگان دانشگاه به تکریم سیده زنان دو عالم نشستند! چرا اینها را از لقب بی شرفها، جدا نمی کنند؟!
بیایید شرها و زشتیها و کاستیها را بشناسیم و برای آنها چاره کنیم و به تعبیر حکمت دشمن را هرقدر خار باشد، کوچک نشماریم.
اما بیاید از تعظیم شر و ستایش وارونه زشتی، صرفه نظر کنیم زیرا این بلیه موجب می گردد؛
دچار فراگیری افسردگی و نومیدی در جامعه شویم.
به دشمن فرصت بدهیم در بستر این نومیدی، به مداخله اجتماعی در ایران امیدوار شود.
جوانان نخبه را ارزان ببرد و جوانان را از تحرک و تلاش برای آینده، منفعل کند و بین ملت و دولت، شکاف بیندازد و به امید این تفرقه، خیال خام بازگشت حکومت عناصر دست آموز خود بر ایران را پخت و پز کند.
Saturday, 16 November , 2024