دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
وقتی آیتالله سید محمدرضا سعیدی از پیروان پاکباز حضرت امام تنها بهدلیل یک سخنرانی علیه سلطه آمریکاییان بر منابع و ذخایر سرزمین ایران، در یازدهم خرداد ۱۳۴۹ توسط مأموران ساواک دستگیر شد و پس از ده روز براثر شکنجههای وحشیانه به شهادت رسید، پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم ساواک در گزارشی از شکنجههایی که آیتالله سعیدی را به شهادت رساند، بهعنوان بازجویی تخصصی نام برد.(۱)
«وین مدسن» روزنامهنگار، مقالهنویس، متخصص آمریکایی در زمینه امور اطلاعاتی در گزارشی به بررسی شکنجهگریها و سرنوشت «پرویز ثابتی» پرداخته که ساکن اورلاندوی آمریکاست. مدسن در بخشی از گزارش خود نوشته
«هر بار که رد یکی از نگهبانان دونپایه اردوگاههای کار اجباری آلمان قدیم یا شرق اروپا، در آمریکای جنوبی یا دهکورهای در اتریش پیدا میشود، صنعت ترویجدهنده هولوکاست یهودی با آبوتاب فراوان آن را پوشش میدهد. از سوی دیگر این انتقامجویان، زمانیکه یک رئیس زندان و شکنجهگر یهودی دستش رو میشود، البته نه در کشورهای دوردستی نظیر آرژانتین بلکه همین بغل گوششان در اورلاندوی ایالت فلوریدا، بهطرز وحشتناک و ریاکارانهای سکوت اختیار میکنند.
پرویز ثابتی هماکنون با تابعیت سهگانه ایرانی- اسرائیلی- آمریکایی ساکن اورلاندو در ایالت فلوریدای آمریکاست. ثابتی دست همه نگهبانان اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی را که از آمریکا اخراج شدند، از پشت بسته است. اما هیچکس نمیپرسد که این آدم الان در اورلاندو چکار میکند و چرا به ایران فرستاده نمیشود تا بهخاطر جنایاتش علیه انسانیت محاکمه شود.»(۲)
اینکه چرا دولتهای غربی از جمله ایالات متحده آمریکا علیرغم همه ادعاهای حقوق بشری خود، به جنایتکاران ضدبشری همچون ثابتی پناهندگی و اقامت اعطا نموده و از آنها حمایت کرده، قطعا نشانگر وابستگی تام و تمام چنین مهرههای پیشانی سفید به دولتهای غربی و از آن مهمتر تایید روشهای ددمنشانه آنها بهشمار میآید.
وین مدسن درباره جرائم پرویز ثابتی در همان گزارش خود نوشته
«وی زمانی سرپرست اداره سوم سرویس مخفی مخوف ایران موسوم به ساواک یا «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» بود. مأموران ساواک که چشم و گوش شاه ایران بودند، از سوی آژانس اطلاعاتی آمریکا موسوم به «سیا»، «امآیسیکس» انگلیس و «موساد» اسرائیل آموزش میدیدند. این تعلیمات شامل شنود الکترونیکی، عملیات ضداطلاعاتی و شگرد ویژه ثابتی یعنی «شکنجه» میشد… این جلادان انواع شکنجههای دیکتهشده از سوی آمریکا، اسرائیل و انگلستان را روی بازداشتشدگان اجرا میکردند: خرد کردن پاها، صورت و بالاتنه؛ فرو کردن سوزن در گوشت حساس زیر ناخن، کشیدن ناخنها، فرو کردن سر زیر آب فواره مرکزی زندان به دفعات زیاد، برعکس آویزان کردن از سقف و ضرب و جرح با باتوم، قرار دادن در وضعیتهایی که فرد را تا سر حد سکته قلبی میبرد، فرو کردن سیگار در پوست، سوزاندن با آتش فندک و دست آخر وصل کردن برق فشار قوی به سر انگشتان دست و نقاط حساس بدن. دستگاه برق فشار قوی از نوع «آپولو» بوده و از اسرائیل به ایران آمده بود.»(۳)
اما پرویز ثابتی در تازهترین نمایش دارودسته به اصطلاح اپوزیسیون مقیم آمریکا بالاخره پس از ۴۴ سال برای حمایت ربع پهلوی از سوراخ خود بیرون خزید. او که بهدلیل جنایات وحشیانهاش در اوایل آبان ۱۳۵۷ علیرغم همه ادعاهای ریز و درشت، حدود دو ماه و نیم قبل از قلادهدارش یعنی شاه با پولهای هنگفتی از کیسه بیتالمال و کولهباری از مدیریت دهشتناکترین شکنجهها به خارج از کشور و اسرائیل و آمریکا گریخت، تا سالها از ترس مردم در مخفیترین دخمههای اربابانش پنهان شده بود. حتی صحبت از آن بود که گویا از وحشت، چهره و صورتش را با جراحی پلاستیک تغییر داده تا به هیچ وجه دیگر اثری از آن دیو مهیب ساواک برجای نگذارد! و از خشم مردم در امان باشد.
وقتی در اواخر سال ۱۳۹۰ کتاب مصاحبه با پرویز ثابتی تحت عنوان «در دامگه حادثه» در لسآنجلس آمریکا به چاپ رسید، حتی برخی بر این باور بودند که این گفتوگو توسط شخص دیگری آشنا با ساواک و امور ایران انجام شده و به ثابتی نسبت داده شده است. حتی گفتوگوی ثابتی با صدای آمریکا نیز شبهه فوق را رفع نکرد. چرا که ثابتی یک جنایتکار فراری بهشمار میآمد و براساس قوانین بینالمللی و همان حقوق بشر غربیها نمیبایست بهطور قانونی در آمریکا اقامت نموده و فراتر از آن، کتاب هم درباره تطهیر جنایات خود به چاپ برساند.
از همین روی در ۲۶ فوریه ۲۰۱۲، تعداد ۱۹۸ نفر از زندانیان سیاسی دوران شاه که در خارج از کشور زندگی میکردند، طی نامهای از جنایات ساواک و ثابتی نوشته و براساس قوانین حقوق بشر خواستار محاکمه او در محاکم بینالمللی شدند:
«… ما امضاکنندگان این نامه، که همگیمان طعم شکنجههای دستگاه تحت مدیریت آقای ثابتی را چشیده و شاهد ضجههای دائمی بازداشتشدگان در اثر شکنجه در اطاقهای بازجویی آن دوران بودهایم، گواه وجود شکنجه بهعنوان واقعیتی سیستماتیک، جاری و رایج در زمان مدیریت آقای ثابتی بر اداره سوم ساواک هستیم… شکنجه بر طبق «عهدنامه بینالمللی منع شکنجه و مجازاتهای اهانتآمیز و غیرانسانی» (مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دهم دسامبر ۱۹٨۴)، جنایت بینالمللی بهشمار میآید و دولتهای عضو این عهدنامه و از جمله ایالات متحده آمریکا، موظفند کسانی را که در صدور دستور یا اعمال شکنجه نقش داشتهاند، هرچند که ملیّت خارجی داشته و در خارج از قلمرو آنان مرتکب آن جنایات شده باشند، در محاکم خود مورد پیگرد قرار دهند.»
ددمنشی و سبعیت ثابتی آنچنان بود که همکاران و زیردستانش در ساواک از او وحشت داشته و سعی میکردند به هر صورت رضایت او را جلب نمایند. فرجالله سیفی کمانگر، معروف به کمالی از شکنجهگران کمیته مشترک ضدخرابکاری، در اعترافات خود در مورد نقش ثابتی در شکنجهها اظهار داشته:
«هر وقت ثابتی به کمیته میآمد عضدی داخل حیاط میشد و با صدای بلند داد میزد؛ بازجوها مگر مرده هستند که صدایشان درنمیآید. داد بزنید و فحاشی کنید، آقا (ثابتی) خوشش میآید و بارها در جمع کلیه کارمندان کمیته اظهار میداشت؛ هروقت آقا یعنی پرویز ثابتی به کمیته میآید شما متهم را بیاورید داخل اتاق و بزنید و فحاشی کنید با صدای بلند که آقا بشنود.»(۴)
در گزارش سازمان عفو بینالملل که در شماره ۲۶ نوامبر ۱۹۷۶ روزنامه واشنگتنپست منتشر شد، درباره انواع و اقسام شکنجههای ساواک آمده:
«سرکوبی مخالفان سیاسی به عهده ساواک- پلیس مخفی ایران- است که با بیرحمی شدید انجام میگیرد… با شکنجه مداوم گاهی منجر به مرگ میشود و همچنین با اعدامهای سریع اعلامیه حقوق بشر را نقض میکند… ساواک با تکنیکهایی مثل زدن شلاق، شوکهای الکتریکی، کشیدن ناخن انگشتان دست و شست پا و تجاوز به عنف مظنونین سیاسی را شکنجه میکند…»
اما پرویز ثابتی یکی از اعضای موثر فرقه ضاله بهائیت بود که بنا به سیاستهای کانونهای صهیونی در دوران پهلوی دوم مبنی بر حضور گسترده بهاییان در دستگاههای مختلف رژیم شاه، در کنار بهاییان دیگری همچون عبدالکریم ایادی و نصیری و خسروانی و هویدا و… در راس یکی از مهمترین پستهای سیستم امنیتی و اطلاعاتی شاه یعنی اداره کل سوم ساواک قرار گرفت.
ارتشبد سابق حسین فردوست، از دوستان نزدیک شاه و رئیس دفتر اطلاعات مخصوص او درباره پرویز ثابتی گفته:
«… زمانی که قائممقام ساواک شدم، ثابتی یک جوان کمتر از سی سال بود… برداشت من از ثابتی این بود که بسیار مقامپرست و متظاهر است… به علت آن قدرت بیان و تظاهر، خود را بیش از آن چیزی که بود نشان میداد… دروغ و راست را مخلوط میکرد تا میزان فعالیت و موفقیت خود را دو سه برابر واقع جلوه دهد. آرام و مسلط بر اعصاب خود بود. ساختمان فکریاش طوری بود که همیشه به او خوش میگذشت. از خود انتقاد نمیکرد و خیلی راضی از خود بود. به هیچوجه نمیتوانست اعتماد مرا جلب کند و به نظر من او برای کار اطلاعاتی ساخته نشده بود و بیشتر به درد کار سیاسی میخورد. هیچوقت میل نداشتم مرئوس مستقیمی مانند ثابتی داشته باشم.»(۵)
محمود طلوعی، نویسنده و مورخ نیز ثابتی را یکی از گردانندگان اصلی ساواک و از عناصر مرتبط این سازمان با موساد معرفی کرده و در مورد عملکرد وی نوشته:
«ثابتی در تمام عملیات پر سروصدای ساواک در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ نقش اصلی را بهعهده داشت و شبکه ساواک در وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و حتی بخش خصوصی زیر نظر مستقیم او عمل میکردند. گزارشهایی که از طریق نصیری به شاه داده میشد عمدتا از طرف ثابتی و دارودسته او تنظیم میگردید و نصیری که بیشتر سرگرم سوءاستفادههای مالی و خوشگذرانی بود بخش اعظم کارهای ساواک را به ثابتی و عوامل او سپرده بود. ثابتی در انتصاب مقامات دولتی و انتخاب نمایندگان مجلس نقش اساسی داشت. به این ترتیب ثابتی در مقام مدیرکل اداره سوم ساواک بیش از هر مقام دیگر دولتی بر امور کشور تسلط داشت…»(۶)
اینکه شعار زن، زندگی، آزادی چه امنیتی برای این کفتارها ایجاد کرده تا از لانه خود بیرون بیایند سؤالی است که پاسخش میتواند در اشتباه محاسباتی اربابانش مبنی بر تضعیف انقلاب و نظام اسلامی یا توهم اینکه دست و پا زدنهای ربع پهلوی به نتیجهای برسد، باشد.
____________________________
۱٫ یاران امام به روایت اسناد ساواک- شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی- تهران- مرکز بررسی اسناد تاریخی- ۱۳۷۶- صفحات ۴۸۰-۴۷۹ ۲٫ پیتر ثابتی در آمریکا چه میکند؟- وین مدسن- کنفرانس افق نو- تهران- شهریور ۱۳۹۳ ۳٫ همان ۴٫ قاسم حسنپور، شکنجهگران میگویند، تهران، موزه عبرت، ۱۳۸۶، ص۲۷۰
۵٫ حسین فردوست- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی- جلد اول- انتشارات روزنامه اطلاعات- صفحات ۴۷۳ تا ۴۷۶ ۶٫ محمود طلوعی- بازیگران عصر پهلوی، از فروغی تا فردوست- جلد ۲- تهران- چاپخانه تک- ۱۳۷۲- صفحات ۹۹۸-۹۹۹
وقتی کفتارها با شعار زن، زندگی، آزادی از لانه بیرون زدند
پرینتوقتی آیتالله سید محمدرضا سعیدی از پیروان پاکباز حضرت امام تنها بهدلیل یک سخنرانی علیه سلطه آمریکاییان بر منابع و ذخایر سرزمین ایران، در یازدهم خرداد 1349 توسط مأموران ساواک دستگیر شد...
http://hamiyanekeshavarzi.ir/?p=26069
برچسب ها
نوشته های مشابه
ثبت دیدگاه
Monday, 23 December , 2024