نیمه‌های شب نوزدهم رمضان هزاروچهارصد و چند سال قبل بود که حرامیان فرق مبارک مولای مظلوم و مقتدرمان را شکافتند و محراب مسجد کوفه را از خون پاک و مطهرش رنگین کردند.

 

نیمه‌های شب نوزدهم رمضان هزاروچهارصد و چند سال قبل بود که حرامیان فرق مبارک مولای مظلوم و مقتدرمان را شکافتند و محراب مسجد کوفه را از خون پاک و مطهرش رنگین کردند. در حالی که امیر مومنان پیشانی بر خاک ساییده و سر به سجده داشت… امروز در سوگ مولایمان حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام این ستون را به گونه‌ای متفاوت با دیگر روزها می‌نگاریم و به قسمتی از یک یادداشت کیهان که به همین مناسبت نوشته شده بود اختصاص می‌دهیم.
« آن شب، غمی جانکاه نه فقط بر آسمان کوفه! که بر هر دو جهان مُلک و ملکوت سایه ‌انداخته بود، مولای ما بارها به آسمان نگریسته و زیر لبهای مبارک آیه «‫إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» را زمزمه کرده بود. سحرگاه آن شب که راهی مسجد کوفه بود، سکوت همه شهر را
فرا گرفته بود. حتی باد هم از بیم آنکه سکوت آن شب شکسته نشود، آهسته قدم برمی‌داشت. هنگام واقعه رسید و فرق مولا شکافت. جرج جرداق آن اندیشمند مسیحی لبنانی چه زیبا گفت که؛ «قُتِلَ عَلِیٌّ فِی مِحْرَابِ عِبَادَتِهِ لِشِدَّهًْ عَدْلِهِ… علی از شدت عدالتی که داشت در محراب عبادت کشته شد».‬ شهادت حضرت امیر علیه‌السلام برخلاف آنچه حرامیان می‌پنداشتند و می‌خواستند، پایان بینش و منش او نبود. این فراز از «زیارت امین‌الله» انگار برای امروز است. آن جا که خطاب به امیرالمومنین(ع) می‌خوانیم « اَشْهَدُ اَنَّک جاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَ عَمِلْتَ بِکتابِهِ، و اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، حَتّى‏ دَعاک اللهُ اِلى‏ جِوارِهِ، فَقَبَضَک اِلَیهِ بِاخْتِیارِهِ، وَاَ لْزَمَ اَعْدائَک الْحُجَّهًَْ مَعَ مالَک مِنَ الْحُجَجِ‏ الْبالِغَهًْ عَلى‏ جَمیعِ خَلْقِهِ… شهادت مىدهم که تو در راه خدا آن طور که شاید و باید جهاد نموده و به کتاب خدا عمل و سنن و احکام پیامبرش صلّىالله علیه و آله و سلّم را پیروى کردى تا حق‌تعالى تو را به جوار خودش خواند و به اختیار خویش قبض روحت فرمود و با کشتن تو بر دشمنان اتمام حجّت کرد، [و این همه] در حالى است که همه حجّتها و براهین بالغه الهى در دست تو بود….».‬