هرچند برخی محافل غربگرا اصرار دارند اعتراضات در فرانسه را محدود جلوه دهند، رادیو فردا اذعان کرد بحران موجود چندبعدی و پیچیده است.

رادیو فردا: بحران فرانسه عمیق، چند بعدی و پیچیده است
هرچند برخی محافل غربگرا اصرار دارند اعتراضات در فرانسه را محدود جلوه دهند، رادیو فردا اذعان کرد بحران موجود چندبعدی و پیچیده است.

وبسایت رادیو فردا در این زمینه از « مشکلات دیرپا با ابعاد و جنبه‌های جدید» خبر داد و نوشت: شورش‌ جوانان عمدتاً خارجی‌تبار حومه‌های شهرهای بزرگ فرانسه پدیده تازه‌ای نیست، ولی این بار جنبه‌های تازه‌ای به خود گرفته و دولت مکرون با وضعیتی دشوار و بی‌سابقه روبه‌روست. مشکل سابقه‌ای ۴۰ ساله و بیشتر دارد، و دولت‌ها هم اغلب در حل جامع مشکلات فاقد عزم و برنامه‌های مناسب بوده‌اند. نوع برخورد دولت مکرون اگر اعتمادانگیز و مؤثر از کار درنیاید جامعه فرانسه احتمالاً با شکاف‌های بیشتر و خطر قدرت‌گیری نیروی افراطی رو‌به‌رو خواهد بود، با ضرر و زیانی پرپیامد در مقیاس اروپا.
بیش از ۱۵۰۰ بازداشت، ۵ هزار خودرو سوخته، بیش از هزار مجروح‌، ۲۵۰ حمله به مقر پلیس و هزار ساختمان سوخته یا آسیب‌دیده نتیجه شش روز آشوب است. اخبار شورش و ناآرامی در فرانسه در این روزها در صدر اخبار جهان بوده است. اعتراضات و ناآرامی‌های جاری هم به لحاظ منشاً، یعنی نوع خشونت پلیس و هم به لحاظ پس‌زمینه‌ها، یعنی نوعی از زیست توام با فشار، محرومیت، خشونت و احساس طردشدگی که در حومه‌های شهرهای بزرگ فرانسه جاری است، بی‌شباهت به ناآرامی‌های سال ۲۰۰۵ نیست. سال ۲۰۰۵ هم ورای بی‌کاری گسترده‌تر و دشواری‌های مربوط به مسکن و آموزش و بهداشت و نیز وضعیت حمل‌ونقل در حومه شهرهای، افول و اضمحلال نهادها و موسسات اجتماعی هم پدیده‌ای سیاسی-اقتصادی تلقی می‌شد که به حذف و محو پیوندهای اجتماعی انجامیده بود و هنوز هم تغییری اساسی در آن صورت نگرفته است.
مشکلات مدارس در مناطق فقیرنشین حومه پاریس و سایر نقاط کشور، کم و بیش شناخته شده‌اند؛ کلاس‌های تنگ مملو از دانش‌آموز، آموزگاران بی‌تجربه و تازه‌کار، مخلوط نبودن دانش‌آموزان آفریقایی‌تبار و فرانسوی الاصل، نقش کمی در انباشت نارضایتی‌ها و سرخوردگی‌ها نداشته است.
این جوانان در چارچوب ساختارهای توام با محرومیت حومه‌ها امکان سرگرمی، تفریحات سالم، سفر و آموزش بیرون از مدرسه برایشان چندان فراهم نیست. رابطه بسیاری از این جوانان با پلیس بر ترس، بی‌اعتمادی، پرخاشگری و نفرت مبتنی است. کنترل اوراق هویت و تفتیش بدنی مکرر این جوانان توسط پلیس که اغلب با بی‌احترامی، فحاشی و ضرب و شتم انجام می‌شود امری روزمره در حومه‌های پاریس و مناطق مشابه‌اند.
میشل ویوریکا، جامعه‌شناس فرانسوی که تحقیقات جامعی در‌باره مشکلات زندگی در حومه‌های شهرهای بزرگ فرانسه دارد می‌گوید که احساسی قوی از مورد بی‌عدالتی واقع شدن و یا به رسمیت شناخته نشدن می‌تواند به خشم و نفرتی بیانجامد که متعاقباً با یک پیش‌آمد ساده که رد و نشانه‌ای از تبعیض اجتماعی و نژادی در آن باشد در شکل و شمایل خشونت سرریز کند.
تفاوت عمده‌ای که ناآرامی‌‌های این بار با سال ۲۰۰۵ دارد، در سرعت گسترش آنهاست. آن موقع ۴ روز تا یک هفته لازم بود تا ناآرامی‌ها به بخش بزرگی از کشور سرایت کند. این بار اما با توجه به نقش شبکه‌های اجتماعی، به چند ساعت هم نکشید و حتی بعضاً روستاها هم درگیر ناآرامی‌ها شدند.
در مجموع شورش‌های جوانان حومه‌های پاریس و شهرهای بزرگ فرانسه گرچه ریشه‌های قابل فهمی دارند ولی ابعاد ویرانگر و تخریبی آنها به گونه‌ای است که حالا بیش از همه آب به آسیاب نیروهای راست پوپولیست و افراطی می‌ریزد و بیش از پیش به قطبی‌شدن فضای جامعه کمک می‌کند.
این بیم وجود دارد که اگر دولت مکرون در رویکردی تلفیقی از مقابله انتظامی غیرتحریک‌آمیز و معطوف به کاهش تنش و طرح‌های جدی و اعتمادانگیز به مقابله با بحران مزمن حومه‌های فرانسه نرود گردش به راست جامعه فرانسه بیش از پیش شدت یابد.
در مجموع، فرانسه با معضلاتی پیچیده و دیرپا روبه‌رو است که ریشه در تاریخ استعماری این کشور و رویکردها و سیاست‌های پس از آن در قبال مردمان مهاجر از مستعمرات و نسل‌های پی‌در‌پی آنها دارد. بر این اساس کمتر کسی توقع دارد که دولت مکرون بتواند این معضل را در کوتاه‌‌مدت حل کند، ولی اگر این دولت در واکنش به بحران اخیر صرفاً به خواباندن غائله از طریق اتکا به نیروهای امنیتی بیاندیشد‌، هم بحران دوباره و شاید با ابعادی شدیدتر سر برخواهد آورد، هم شکاف و بیگانگی میان بخش‌های جامعه فرانسه شدیدتر خواهد شد و هم محمل‌های بیشتری برای قدرت‌گیری نیروهای راست افراطی و دارای گرایش‌های دگرستیز و متمایل به سرکوب، فراهم خواهد آمد، با چشم‌اندازی تیره، نه‌تنها برای آینده این کشور که برای کل اروپا.