روزنامه آرمان ملی در شماره روز دوشنبه 6 شهریور در مطلبی نوشت: «سیاست خارجی امروز دستاورد حاکمیت یکدست است‌ شانگهای و بریکس وقتی ارزش دارد که چرخ اقتصاد بچرخد سیاست خارجی که زندگی مردم را متحول نکند موفق نیست جدای از سیاست خارجی باید شیوه حکمرانی تغییر کند.»
مدعیان اصلاحات کمی هم درباره «سیاست خارجی» مطالعه کنند
 
روزنامه آرمان ملی در شماره روز دوشنبه ۶ شهریور در مطلبی نوشت: «سیاست خارجی امروز دستاورد حاکمیت یکدست است‌ شانگهای و بریکس وقتی ارزش دارد که چرخ اقتصاد بچرخد سیاست خارجی که زندگی مردم را متحول نکند موفق نیست جدای از سیاست خارجی باید شیوه حکمرانی تغییر کند.»
در ادامه این مطلب آمده است:«در علم سیاست و حتی در دانش حقوق بین‌الملل سیاست خارجی را موفق میدانند که بازتاب آن در داخل کشور دیده شود. یعنی مثال اگر بخواهیم سیاست خارجی یک کشور را ارزیابی کنیم می‌بینیم که چه تحولی در راستای حل مشکلات برای یک کشور دارد. می‌بینیم که با سیاست خارجی دولت سیزدهم مشکلات معیشتی مردم بیشتر شده است. در حالی که این سیاست خارجی نیست بلکه نوعی تبلیغات است. به عنوان مثال گفته می‌شود ‌شانگهای؛‌شانگهای وقتی به درد می‌خورد که چرخ اقتصاد کشور بچرخد. می‌گویند بریکس؛ حضور در این پیمان اقتصادی چه ارزشی دارد وقتی منابع مالی آزاد شده ایران دست کشوری مثل قطر بیفتد و آمریکا تعیین کند کجا هزینه کنید.»
در مطلب مذکور نام بریکس و ‌شانگهای را با برجام عوض کنید و آن گاه عملکرد غیرقابل دفاع دولت قبل را قضاوت کنید. مثلا در سطور بالا می‌شود گفت برجام، برجام وقتی به درد می‌خورد که چرخ اقتصاد کشور بچرخد. حضور در برجام چه ارزشی داشت وقتی منابع ایران در کره جنوبی و ژاپن بلوکه شد. 
جای سؤال است که وقتی تجربه‌ای مثل برجام در کارنامه دولت قبل است با چه رویی دستاورد‌های متعدد و موفق دولت رئیسی را در حوزه سیاست خارجی تخریب می‌کنند. شاید این دستاورد‌ها به چشم مدعیان اصلاحات نیاید ولی کافی است نگاهی به رسانه‌های جهان و اظهارات صاحب‌نظران روابط بین‌الملل در دنیا بیندازند تا اهمیت این اتحاد‌ها و این دستاوردها را دریابند. 
سیاست خارجی دولت سیزدهم هر دستاوردی که نداشته باشد این نفع و سود را داشته که پول فروش نفتی که در زمان دولت قبل و در دوران پس از انعقاد برجام بلوکه شد را آزاد کرد؛ این موفقیت را داشته است که فروش ۳۰۰ هزار بشکه‌ای نفت را به ۱٫۵ میلیون بشکه در روز رسانده است. این دستاورد را داشته که دیپلماسی اقتصادی را احیا کرد و در یک کلام «هم چرخ کارخانه‌ها را به حرکت درآورد و هم چرخ سانتریفیوژها را»