گفت: نشریه «‌فارین پالیسی‌» نوشته است ارزش یک کشتی ۵۰ میلیون دلار است و ارزش کالایی که حمل می‌کند بین ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار است و مقاومت یمن با یک موشک ۲۰۰۰ دلاری به این کشتی‌ها حمله کرده و آنها را از بین می‌برد.

 

 
 
گفت: نشریه «‌فارین پالیسی‌» نوشته است ارزش یک کشتی ۵۰ میلیون دلار است و ارزش کالایی که حمل می‌کند بین ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار است و مقاومت یمن با یک موشک ۲۰۰۰ دلاری به این کشتی‌ها حمله کرده و آنها را از بین می‌برد.یعنی یک موشک مقاومت یمن یک کشتی حامل کالا برای اسرائیل را که بیش از ۵۰۰ هزار برابر قیمت آن یک موشک ارزش دارد، از بین می‌برد.
گفتم: ایول! دست و پنجه انصارالله درد نکند.
گفت: به همین علت رسانه «‌نشنال اینترست» نوشته است؛ آمریکا در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب با یک درگیری خسارت‌بار رو‌به‌رو شده است و هزینه‌ای که برای محافظت از کشتی‌های حامل کالا برای اسرائیل می‌پردازد ده‌ها هزار برابر بیشتر از ارزش کشتی‌های حامل کالا برای اسرائیل است.
گفتم: یارو به رفقاش می‌گفت؛ امروز کلاه بزرگی سر یک میوه‌فروش گذاشتم! رفقا پرسیدند چجوری؟ گفت؛ می‌خواستم یک کیلو انجیر بخرم و هنگامی که میوه‌فروش حواسش نبود یواشکی ساعت و تعدادی سکه طلا را توی کفه سنگ ترازو گذاشتم و‌لی میوه‌فروش متوجه نشد و به جای یک کیلو انجیر، یک کیلو و دویست گرم داد! رفقایش گفتند؛ عجب خری هستی! و یارو گفت؛ میوه‌فروش هم گفت؛ عجب خریه! فکر کردم الاغ خودشو میگه!
 

 

 

 
 
گفت: نشریه «‌فارین پالیسی‌» نوشته است ارزش یک کشتی ۵۰ میلیون دلار است و ارزش کالایی که حمل می‌کند بین ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار است و مقاومت یمن با یک موشک ۲۰۰۰ دلاری به این کشتی‌ها حمله کرده و آنها را از بین می‌برد.یعنی یک موشک مقاومت یمن یک کشتی حامل کالا برای اسرائیل را که بیش از ۵۰۰ هزار برابر قیمت آن یک موشک ارزش دارد، از بین می‌برد.
گفتم: ایول! دست و پنجه انصارالله درد نکند.
گفت: به همین علت رسانه «‌نشنال اینترست» نوشته است؛ آمریکا در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب با یک درگیری خسارت‌بار رو‌به‌رو شده است و هزینه‌ای که برای محافظت از کشتی‌های حامل کالا برای اسرائیل می‌پردازد ده‌ها هزار برابر بیشتر از ارزش کشتی‌های حامل کالا برای اسرائیل است.
گفتم: یارو به رفقاش می‌گفت؛ امروز کلاه بزرگی سر یک میوه‌فروش گذاشتم! رفقا پرسیدند چجوری؟ گفت؛ می‌خواستم یک کیلو انجیر بخرم و هنگامی که میوه‌فروش حواسش نبود یواشکی ساعت و تعدادی سکه طلا را توی کفه سنگ ترازو گذاشتم و‌لی میوه‌فروش متوجه نشد و به جای یک کیلو انجیر، یک کیلو و دویست گرم داد! رفقایش گفتند؛ عجب خری هستی! و یارو گفت؛ میوه‌فروش هم گفت؛ عجب خریه! فکر کردم الاغ خودشو میگه!