هفتهنامه نیشن که از قدیمیترین نشریات منتشره در آمریکاست، درباره موازنه جدید قدرت در منطقه و درگیری ایران و اسرائیل نوشت: جزئیات درگیریهای اخیر در منطقه نشان میدهد که اسرائیل نه رهبر پیروز یک ائتلاف ضدایرانی، بلکه منزوی و تنها در منطقه است. پس از اینکه اسرائیل، آمریکا، انگلیس، فرانسه و اردن در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی شلیک شده به تاسیسات نظامی اسرائیل کمک کردند، رئیسجمهور بایدن به بنیامین نتانیاهو گفت: «به همین پیروزی اکتفا کن.» چندی بعد، جان کربی، سخنگوی امنیت ملی کاخ سفید، به شبکه سیانان رفت تا مدعی پیروزی شود. او مدعی شد: «این یک موفقیت باورنکردنی بود، اینکه اسرائیلیها دوستانی در منطقه دارند و آنها دوستانی در سراسر جهان دارند که مایل به کمک به آنها هستند.»
اما با بررسی دقیقتر، تنشهای اخیر اسرائیل با ایران، به سختی برای تلآویو یک برد محسوب میشود. جزئیات این تلافی نشان میدهد که اسرائیل، پیروز اتحاد ضد ایران نیست، بلکه بازیگری منحوس و تنها در منطقهای است که در حال ورود به عصر جدید است.
در اول آوریل، اسرائیل با حمله هوائی به کنسولگری ایران در دمشق، هفت فرمانده و افسر سپاه قدس را هدف قرار داد که نقض آشکار قوانین بینالمللی است. ایران در طول سالها، ضربات متعددی را از سوی اسرائیل دریافت کرده، اما ترجیح داده بود با همان قدرت پاسخ ندهد. این بار تهران محاسبه کرد که در جنگ سایه، زمان به نفع ایران است.
در ۱۳آوریل، صبر ایران لبریز شد. ۱۲ روز پس از حمله به کنسولگری ایران، ایران اولین حمله موشکی مستقیم خود علیه اسرائیل را انجام داد. به گفته مقامات آمریکایی، حداقل ۹ موشک به پدافند هوائی اسرائیل آسیب رساندند و به دو پایگاه هوائی اسرائیل ضربه زدند. به نظر میرسد ایران با موفقیت عمل کرد. زیرا هدف ایران، نه آسیبرساندن بلکه نشان دادن ظرفیت ایران برای انجام این کار از طریق نفوذ به پدافند هوائی اسرائیل بود. ایران میخواست قدرت خود را به نمایش بگذارد.
علاوهبر این، تهران ۷۲ ساعت قبل از طریق کانالهای دیپلماتیک هشدار داد و بنابراین به ایالات متحده، اسرائیل و سایر شرکا زمان کافی برای برنامهریزی با هدف رهگیری پهپادها و موشکها داده شد. این ایالات متحده و شرکای آن – نه اسرائیل – بودند که موشکها را رهگیری کردند. با این حال، برخی از موشکها از پدافند هوائی عبور کردند که هم آسیبپذیری اسرائیل و هم بیفایده بودن تحریمهای ترامپ و بایدن را که قرار بود جلوی پیشرفتهای نظامی ایران را بگیرد، آشکار کرد. اگر ایران هشداری نداده بود و اسرائیل از کمکهای آمریکا بهره نمیبرد، احتمالا آسیب به مراتب بیشتر میشد.
اسرائیل چند روز بعد به مقابله پرداخت. با فرونشستن گرد و غبار، همانطور که یک دیپلمات اروپایی به ما گفت، وجهه اسرائیل از حیث آسیبناپذیری در هم شکست. اسرائیل همچنین آزادی عملی را که برای چند دهه از آن برخوردار بود، از دست داد؛ آزادی عملی که به آن اجازه میداد به کشورهای همسایه بدون مجازات ضربه بزند.
نباید غافل شد که حمله موشکی ایران به نوعی یک اتحاد نظامی جدید بین اسرائیل و کشورهای عربی را آشکار کرد. سعودیها و اماراتیها اطلاعاتی را در مورد پرتابههای وارده با اسرائیل به اشتراک گذاشتند و اردنیها دهها پرتابه وارد حریم هوائی خودشان را رهگیری کردند.
مهمتر از آن، برخی از کشورهای خلیجفارس که میزبان پایگاههای آمریکایی هستند به این کشور اطلاع دادند که نمیتواند از پایگاههای این کشورها برای عملیات علیه ایران استفاده کند. تهران به این کشورها هشدار داده بود که اگر به آمریکا اجازه دهند از قلمروشان به ایران حمله کند، هدف قرار خواهند گرفت. همانطور که چاس فریمن، دیپلمات کهنهکار آمریکایی اعلام کرد: «به یک معنا، ایران به خنثیسازی نیروهای آمریکایی در خلیجفارس دست یافته است؛ مسئلهای که مدتها به دنبال آن بود.» در نتیجه حمله به کنسولگری ایران در دمشق باعث مجموعهای از رویدادها شد که منجر به توازن قوای جدید و کمتر مطلوب بین کشورها شد. در حالی که میتوان آن را یک پیروزی برای ایران خواند، اما در پشت این چرخش، تحلیلگران نظامی اسرائیل باید عمیقا از حمله اول آوریل پشیمان باشند.
Saturday, 23 November , 2024