رئیس دولت یازدهم و دوازدهم در نامهای بیش از پنج هزار کلمهای و حاوی استدلالهای تکراری، درباره ردصلاحیتش در انتخابات مجلس خبرگان نوشت: آنچه در نامه دبیر شورای نگهبان به عنوان ادله عدم احراز صلاحیت بنده در انتخابات خبرگان آمده است، نه تنها جرم و حتی تخلفی نیست بلکه در برخی از موارد مایه افتخار من است.
آقای روحانی! این شما و این صلاحیت شما به روایت حامیانتان!
رئیس دولت یازدهم و دوازدهم در نامهای بیش از پنج هزار کلمهای و حاوی استدلالهای تکراری، درباره ردصلاحیتش در انتخابات مجلس خبرگان نوشت: آنچه در نامه دبیر شورای نگهبان به عنوان ادله عدم احراز صلاحیت بنده در انتخابات خبرگان آمده است، نه تنها جرم و حتی تخلفی نیست بلکه در برخی از موارد مایه افتخار من است.
حسن روحانی در بخشهایی از این این نامه خطاب به مردم مینویسد: «چنانکه میدانید شورای نگهبان، مانع حضور من در انتخابات خبرگان شد. از آنجا که در ۴۵ سال گذشته همواره منتخب شما بودهام، وظیفه خود میدانم که گزارشی از این اقدام خلاف قانون اساسی تقدیم کنم.
پس از چندبار نامهنگاری رسمی با شورای نگهبان، سرانجام نامه محرمانهای به امضای دبیر این شورا؛ واصل شد؛ که در واقع کیفرخواستی علیه نهاد ریاستجمهوری و دولت تدبیر و امید و نه فقط شخص من بود و محتوای آن ثابت میکند عالیترین مقام منتخب مستقیم ملت ایران حتی در حد یک شهروند هم، از حق آزادی بیان برخوردار نیست و اظهارات او درباره دیگر نهادها ممکن است به سند جرمی علیه او بدل شود!
من در اوج انسداد و سرخوردگی سیاسی جامعه ایران در دو انتخابات پیاپی از سوی شما مردم انتخاب شدم تا مجری و پاسدار قانون اساسی باشم. اینک شورای نگهبان در بیان دلایل عدم احراز صلاحیت من به کارنامه رئیسجمهور قانونی کشور بهگونهای استناد میکند که گویی دومین مقام رسمی کشور، اپوزیسیون نظام است و این شورا که خود دو بار در انتخابات ریاستجمهوری و پنج بار در انتخابات مجلس و سه بار در همین انتخابات مجلس خبرگان صلاحیت مرا تأیید کرده است، مرتکب خطا شده است.
آیا رد صلاحیت رؤسایجمهور سابق، زیر سؤال بردن جمهوریت نظام نیست؟
آیا تأیید صلاحیت رئیسجمهور «مستقر» و رد صلاحیت رئیسجمهور «سابق» اعمال قانون و شرع است؟ آیا این دوگانگی ثابت نمیکند احرازصلاحیتها در ادوار مختلف نه بر اساس انطباق بر قانون و شرع که بر مبنای تحلیلها و نقشههای سیاسی است؟
برنامه من اعتدال در داخل و تعامل سازنده در خارج بود که یکی از مهمترین مصادیق آن، برجام است. مهمترین هدف برجام گذار از تحریم بود و ما توانستیم در کمتر از دو سال به این هدف برسیم و با وجود ظهور رئیسجمهوری نامتعارف در آمریکا با حفظ برجام این فرصت را برای دولت بعدی آمریکا و ایران فراهم نماییم که راه احیای برجام و عبور از تحریم باز باشد.
اکنون من مفتخرم که به سبب همین کارنامه و برنامه به اتهاماتی چون عدم وثاقت، عدم التزام به قانون اساسی و فقدان دانش و بینش سیاسی متهم میشوم. همه بهانههای اشاره شده در نامه شورای نگهبان، در چهار محور خلاصه میشود. در این نامه سخنانی، بدون سند، به بنده منتسب شده است که آقایان آن را اهانت به قوه قضائیه و شورای نگهبان تلقی کردهاند ولی واقعیت آن است که در مواضع و جلسات رسمی، همواره با قدردانی از استقلالِ قضات دانا و توانا، بر نقش بیبدیل آنان در ایجاد اعتماد و آرامش عمومی تأکید کردهام.
در نامه دبیر شورای نگهبان – بدون ارائه هیچ مدرک و مستندی – ادعای عدم شناخت نسبت به تهاجم غرب، اتهام غربگرایی و اجرای ناصحیح «برجام» در مورد عملکرد دولت ذکر شده است. همچنین در این نامه قضاوتهای بدون استناد در مورد توافق هستهای و سیاست خارجی و منطقهای بیان شده است.
درباره نامه آقای روحانی گفتنی است: ۱) آقای روحانی میداند در متن اسلامی و همچنین در همه نظامهای حقوقی، میزان حال فعلی افراد است. بنابراین تأیید صلاحیت او در گذشته – صرف نظر از درستی یا نادرستی آن- دلیلی بر تداوم آن صلاحیت به عنوان چک سفید امضا نیست که فرد خود را خارج از قانون و دارای مصونیت ویژه برای ارتکاب هر رفتار غیر قانونی و مخالف منافع ملی یا احکام شرع بداند.
۲) آقای روحانی به میزان آرای خود در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ استناد میکند اما نمیگوید که طبق نظرسنجیهای دولتی در چند سال پایانی دولت وی، مقبولیت او به زیر شش درصد رسیده بود و حتی برخی حامیان سیاسیاش هم به خاطر کارنامه فاجعه بار دولت «برجام و دیگر هیچ»، از او برائت میجستند. این کارنامه فاجعهبار، از واگذاری ۹۵ درصد برنامه هستهای در ازای دو برابر شدن تحریمها و سقوط شدید صادرات نفت، تا تورم ۶۰ درصدی و خزانه خالی و حذف بیسر و صدای یارانه ۲۰ قلم کالا و سه برابر کردن یک شبه قیمت بنزین و هفت تا ده برابر شدن قیمت مسکن و ارز و طلا و خودرو، و رسیدن معدل رشد اقتصادی هشتساله به شش دهم درصد و تعطیلی چند هزار کارخانه و واگذاری توام با فساد دهها شرکت دولتی و… را شامل میشد.
۳) بسیاری از متحدان و همکاران آقای روحانی در انتخابات اخیر مجلس تأیید صلاحیت شدند، از جمله آقای نوبخت سخنگوی دولت، همسر رئیس دفتر روحانی و شماری از استانداران و وزیران و معاونان دولت گذشته. مفهوم این اتفاق، رویکرد قانونی شورای نگهبان به انتخابات فراتر از جناحبندیهای سیاسی است.
۴) اگرچه مواضع و اظهارات غلط هم میتواند موجب فقدان صلاحیت در افراد آن هم در تراز نامزدی انتتخابات مجلس خبرگان شود، اما آقای روحانی فراتر از گفتمان معیوب و نفوذ زده، به خاطر عملکرد فاجعه بار فاقد صلاحیت شده بود. این موضوع چنان آشکار است که حتی حامیان وی هم مکرراً مورد اشاره قرار دادهاند؛
از جمله:
– خبرگزاری خبر آنلاین (وابسته به مدیران ارشد دولت روحانی) ۱۹ بهمن ۱۳۹۲: «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد. او دقیقاً همین ازدحام، دعوا و مرافعه و احیاناً له شدن در زیر دست و پا را پیشبینی میکرد و اصلاً آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت. نگاه کنیم به اظهارات شرمن که گفته؛ «شما در اخبار دیدید ایران اخیراً به طور قابل مشاهدهای غذا بین مردم فقیر توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریمها، تاثیر مستقیم داشته». این دقیقاً همان نتیجهای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشت… اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن [مردم] شدند، میارزید»!
– صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات): «حقیقتاً در ماجرای بنزین، بیخردی حاکم بود. مگر میشود بنزین را سه برابر کنید و قبلش هیچ آگاهی نداده باشید!؟ گاهی به شوخی میگویم مسئولین ما صبح به صبح که بیدار میشوند برنامهریزی میکنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ میکنند».
– علی مطهری، نایب رئیس مجلس دهم: «حوادث آبان ۹۸ که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در آمریکا پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، جرأت این کار را به خود نمیدادند. البته با تشییع پرشکوه پیکر آن عزیز، واقعیت را دریافتند.»
– محمدجواد روح، سردبیر نشریه صدا (سردبیر فعلی روزنامه هممیهن) ۱۶ آذر ۱۳۹۸: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و همین روش را در کرمان ادامه داد. همه اینها، یعنی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره (با آمریکا) مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند آن تصمیم، غیرکارشناسی، و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاع نرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود».
– نیما زم مدیر کانال آمدنیوز، هنگام اقامت در پاریس: «مجموعه ما در انتخابات ۹۶ تحلیل امنیتی داشت. میخواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصلتر با هم صحبت بکنیم. با توجه به شرایط داخلی و خارجی، به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر فردی مثل روحانی. ما دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمدنیوز در انتخابات کرد، دفاع میکنم. چون با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش میرسید».
ماستمالی سومین پالس انتخاباتی اصلاحطلبان به آمریکا
واکنشهای عجیب مدعیان اصلاحطلبی برای لاپوشانی علت درز فایل صوتی ظریف در اوایل سال ۱۴۰۰، شک و تردیدها به عمق ماجرا را بیشتر میکند.
اخیرا سعید لیلاز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران (و طرف گفتوگوی ظریف در فایل کذایی)، فاش کرد که درز دادن این فایل محرمانه، پالس دادن به آمریکا برای حمایت از اصلاحطلبان در آستانه انتخابات بوده است.
علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی، در واکنش به این روشنگری نوشت: «به نظر من در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، لو رفتن فایل مصاحبه ظریف، بخشی از طراحی انجام شدهای بود که سیاست خارجی از معادله رفتار رأیدهندگی خارج شود. اساساً علاوه بر از میدان به در کردن ظریف، از تأثیرگذاری در انتخابات و ایجاد فضای دوگانه میدان و دیپلماسی، کاستن از انگیزه رأیدهی برای حل مسائل خارجی را هدف گرفته بود که بالطبع کمبود مشارکت را هم در پی میداشت. به نظرم، لو رفتن این فایل، بخشی از سناریوی کاستن از تأثیر سیاست خارجی بر انتخابات و همچنین بیرون راندن تفکر برجامی و به خصوص خنثی کردن نوع تاثیری بود که میتوانست برجا بگذارد».
ربیعی خرداد سه سال قبل هم به عنوان سخنگوی دولت روحانی گفته بود: «وزارت اطلاعات کارش را انجام داد و مدارک لازم را به آنها تحویل دادهایم. پروندهای تشکیل شده و تیمهای تخصصی ضابطان وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و مرجع قضائی پرونده را پیگیری میکنند. آنچه مشخص است این است که انتشار این فایل توطئهای علیه دولت و نظام بود. معتقدم به این که مجموعه نظام را هدف قرار داده بودند».
البته ربیعی هرگز درباره محتوای مسموم و مغرضانه اظهارات ظریف در آن فایل که دوگانگی میدان و دیپلماسی را القا میکرد، توضیحی نداد.
گفتنی است انتشار فایل صوتی گفتوگوی ظریف با «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری»، اعتراض بسیاری را موجب شد. او در این مصاحبه ظاهراً محرمانه، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی کرده بود.
ظریف گفته بود: «من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم، تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد. هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان [نظامی] بگویم کاری را بکن، چون در دیپلماسی نیاز دارم. تقریباً هربار که من برای مذاکره رفتم، این سلیمانی بود که میگفت میخواهم تو این خاصیت یا نکته را بگیری. وقتی میدان [نظامی] تصمیمگیر باشد، این میشود. وقتی که میدان بخواهد بر استراتژی کشور حاکم شود، این میشود که میتوانند با ما بازی کنند… بین ۲۳ تیر ۹۴ که برجام نهائی شد تا ۲۶ دی ۹۴ که برجام به مرحله اجرا درآمد، پشت سر هم اتفاقاتی افتاد که به توافق ضربه زد؛ سفر سلیمانی به روسیه، گرفتن دو قایق جنگی آمریکایی (۲۲ دی ۹۴)، نوشتن مرگ بر اسرائیل روی موشک و… سفر آقای سلیمانی به روسیه، به اراده مسکو شکل گرفت، نه به اراده ما. ادعا میکنیم که آقای سلیمانی، پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را گرفته بود.»
سه سال بعد، سعید لیلاز در گفتوگو با روزنامه شرق فاش کرد انتشار عمدی فایل صوتی مذکور، پالس به دولت بایدن برای تداوم جریان همسوی دولت روحانی در قدرت بود.
وی درباره این که چرا حامی مذاکره بود، اما منتقد برجام شد، میگوید: «من آن زمان موافق مذاکرات برابر بودم. اتفاقاً اگر ما برجام یک را امضا نمیکردیم و به شکست نمیرسید، من مخالف جدی برجام ۲ و ۳ نبودم؛ ولی وقتی برجام این سرنوشت را پیدا کرده است، دیگر برجامهای بعدی فایدهای ندارد. مخالفت من نتیجه یک سیر تحلیلی از تطور تاریخی مذاکرات و نتیجه آن است. وقتی ما نتیجه برجام را در شرایط کنونی میبینیم، واقعاً دیگر نباید نگاه مثبتی به مذاکرات نابرابر- تأکید دارم مذاکرات نابرابر- داشت».
او درباره افشای فایل گفتوگوی محرمانهاش با ظریف اظهار کرد: «من از گفتن جزئیات خودداری میکنم. سربسته میگویم که ماجرای انتشار آن فایل، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل افشاگری آن، با هدف ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متأسفانه حتی همین کمک را هم نکرد. آمریکاییها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلاً به سود اصلاحطلبان و میانهروها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد… اکنون ایران زمین بازی را عوض کرده. غنیسازی را تا ۶۰ درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات ادامه دهد، حد یقفی برای زیادهخواهی آمریکا وجود ندارد و مرتباً جلوتر میآید».
محتوای مسموم فایل صوتی و پالس دادن به آمریکا، تنها یک بار اتفاق نیفتاده که بتوان با خوش خیالی درباره آن قضاوت کرد، یا حمل بر اشتباه نمود. ظریف، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ هم با محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس ملاقات کرده و درباره تبعات شکست مذاکرات با طرفهای غربی گفته بود: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات، از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند، از طرفی آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی در ایران از دست رفته است. این، تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»
ظریف همچنین ۲۶ شهریور ۱۳۹۳در شورای روابط خارجی آمریکا با لحنی ملتمسانه گفته بود: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شدهام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند».
گفته میشود لیلاز پس از اظهارات اخیر تحت فشار شدید قرار گرفته تا سخنانش را پس بگیرد و رفع و رجوع کند.
یادآور میشود اخیراً جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا تأکید کرد توافق برجام موجب تضعیف ایران شده بود اما خروج ترامپ از توافق، ایران را قدرتمند و آمریکا را ضعیف و منزوی کرد.
/
http://hamiyanekeshavarzi.ir/?p=35595
Sunday, 17 November , 2024