هشدار مراکز مطالعاتی اسرائیل نسبت به حضور فزاینده ایران در آفریقا
مؤسسه مطالعات امنیت قومی اسرائیل میگوید؛ درست است اکنون رهبران این رژیم با مسائل مهمتری مانند جنگ در غزه و تهدید حزبالله در جبهه شمالی مواجه هستند، اما اگر حضور ایران در آفریقا را نادیده بگیرند، در آینده نزدیک نمیتوانند با ایران در این قاره مقابله کنند.
تبادل سفیر میان ایران و سودان پس از ۸ سال قطع روابط دیپلماتیک، موضوعی بود تا اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی اسرائیلی در کنار رسانههای عبری نسبت به آن واکنش نشان دهند و آن را خطر ایران برای اسرائیل در آفریقا توصیف کنند.
این گزارش به واکنشهای این مراکز و رسانهها در روزهای اخیر میپردازد و تصریح میکند: محافل سیاسی اسرائیل مدعی شدند که در ماههای اخیر توجه ایران به سمت گسترش فعالیتهای خود در آفریقا افزایش یافته است و یکی از دلایل آن را باید جنگ در نوار غزه دانست، چراکه ایران به آفریقا به عنوان پلی برای انتقال کمکهایش به غزه و لبنان نگاه میکند، اگرچه در کنار آن به دنبال تأمین منافع خویش در سراسر قاره آفریقا نیز میباشد و این به معنای تهدید منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی اسرائیل در این قاره است.
«دنی استرنوویچ»، افسر ارشد سابق اطلاعات نظامی اسرائیل به مدت ۲۵ سال، و در حال حاضر پژوهشگر برنامه ایران در مؤسسه مطالعات امنیت قومی اسرائیل، خواستار «تدوین راهبردی برای جلوگیری از دستیابی ایران به اهدافش در آفریقا» شد.
وی میگوید: «قاره آفریقا به دلایل مختلف قاره مورد علاقه ایران از زمان انقلاب اسلامی است و مشترکات بسیاری بین ایران و بسیاری از کشورهای آفریقا وجود دارد، از جمله مبارزه با اشغالگران خارجی، حمایت از اقلیت بزرگ شیعه و استفاده از منابع آن است. در این میان نزدیکی جغرافیایی آفریقا به خاورمیانه، آن را به منطقهای مهم و جذاب برای رهبران ایران تبدیل کرده است.
منافع اقتصادی و امنیتی
این پژوهش میافزاید: «محمود احمدینژاد، رئیسجمهور اسبق ایران نقش چشمگیری در گسترش نفوذ ایران در آفریقا داشت و اقدامات گستردهای در این زمینه انجام داد، سیاستی که در دوران ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی نیز در چارچوب راهبرد تقویت روابط با «جنوب جهانی» به عنوان جایگزینی سیاسی و اقتصادی برای غرب با جدیت دنبال شد.
بر این اساس رئیسی تقویت روابط با کشورهای آفریقایی را اولین و مهمترین هدف سیاسی دوران ریاست جمهوریش قرار داد و برای تحکیم روابط با بسیاری از کشورهای آفریقایی تلاش کرد، چنانکه شاهد برگزاری نشستهای بسیاری در این زمینه بودیم.»
این تحقیق توضیح میدهد: «موضوع تنها به تقویت منافع اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای آفریقایی محدود نمیشود، به عنوان مثال تمایل تهران به گسترش فروش محصولات پتروشیمیاش به کشورهای آفریقایی تنها بخشی از این اهداف است، بلکه تهران اهداف مهم دیگری در آفریقا دارد، از جمله اینکه در شرق این قاره در کشوری مانند سودان و منطقه شاخ آفریقا به دنبال فروش پهپاد «مهاجر ۶» به سودان و ایجاد بندری در منطقه «پورت سودان» است تا منافع راهبردی و امنیتی خود را محقق کند.
در بخشی از این تحقیق ادعا شده است که «ایران به ابو احمد علی، رئیسجمهور اتیوپی در جنگ علیه منطقه تیگری کمک کرده و باعث بهبود قابل توجه توانمندیهای ارتش اتیوپی در مبارزه با شورشیان این منطقه شده و روابط دیپلماتیک خود را با جیبوتی پس از وقفه هفت ساله، با توجه به موقعیت راهبردی آن در نزدیکی تنگه بابالمندب از سرگرفته است. در واقع تنگه بابالمندب که یکی از مهمترین دلایل از سرگیری روابط تهران با جیبوتی است، به همین ترتیب، تلاش برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با قاهره از مجاری وسیع و گسترده درحال انجام است.
تقویت نیروی دریایی
استرنوویچ در ادامه پژوهش خود خاطرنشان میکند: « ایران از طریق گسترش نفود در آفریقا تلاش دارد، به تعدادی از اهداف علیه اسرائیل دست پیدا کند، یکی از مهمترین این اهداف تشدید و افزایش «محاصره اقتصادی» اسرائیل، بازسازی کانالهای انتقال سلاح به حماس در غزه و افزایش و قدرت دریایی خود در این منطقه است.»
نویسنده در ادامه به گسترش نفوذ ایران در شمال آفریقا میپردازد و میگوید: «روابط این کشور با تونس پس از لغو روادید ایرانیان برای ورود به این کشور، در کنار روابط راهبردی سالهای اخیر تهران با الجزایر، شاهد تغییر و تحولات کیفی بوده است. این درحالی است که نباید تلاش ابران برای تبدیل لیبی به پایگاهی امنیتی و سیاسی جهت تداوم منطقهایش در شمال آفریقا را نادیده گرفت. حضور ایران «در کشورهای شمال این قاره به تهران نهتنها امکان دسترسی به دریای مدیترانه و تنگه جبلالطارق را میدهد و آن را بیش از پیش به قاره اروپا نزدیک میکند، بلکه موجب افزایش قدرت نظامی ایران میشود.»
وی مدعی شد: «ایران با علم به اینکه مراکش یکی از مراکز مهم فعالیتهای اسرائیل و آمریکا در قاره آفریقاست، به دنبال برقراری روابط گسترده با این کشور است، بیشک حضور ایران در مراکش به تهران اجازه میدهد، با ارسال کمکهای نظامی به جبهه پولیساریو، مانع تحقق اهداف مراکش و گسترش نفوذ آن در صحرای غربی آفریقا شود. همچنین تلاش دارد، با گسترش روابط سیاسی خود با موریتانی و افزایش «احساس محاصره» در مراکش، در کنار فعالیتهایش در شاخ آفریقا و شمال آفریقا، روابط اقتصادی خود را با کشورهای مختلف شرق این قاره از جمله کنیا، اوگاندا و زیمبابوه گسترش دهد.»
استرنوویچ خاطرنشان میکند: «تهران به دنبال بهرهبرداری از خلأ ناشی از خروج فرانسه از منطقه ساحل آفریقاست و در تلاش است تا سهمی اقتصادی و سیاسی در نیجر به دست آورد که دارای ثروتهای معدنی بسیاری مانند سنگ اورانیوم است که میتواند، از آن برای برنامه هستهایش استفاده کند و در این زمینه اعلام شده که توافقنامه دوجانبهای بین دو کشور نیز امضا شده است.»
غیبت اسرائیل در آفریقا
این پژوهش میافزاید: «این تحولات نگرانیهای بسیاری را در اسرائیل برانگیخته است، زیرا تهدید نظامی علیه این رژیم را از منطقه شاخ آفریقا افزایش میدهد و توان تلآویو برای تحکیم روابط سیاسی خود با بسیاری از کشورهای قاره آفریقا را کاهش میدهد، بهویژه آنکه ایران تلاش میکند تا تلاشهای اسرائیل در اتحادیه آفریقا را از طریق کشورهایی مانند الجزایر و آفریقای جنوبی با شکست مواجه کند.»
استرنوویچ یادآور میشود که مقابله با گسترش نفوذ ایران مستلزم این است که اسرائیل به فکر ایجاد راهبردی برای حفظ توانایی خود برای نفوذ در آفریقا و کاهش نفوذ ایران در آن است، زیرا حضور سیاسی تلآویو در این قاره هم اکنون محدود است و تنها به ده نمایندگی و سفارت محدود میشود. حتی ممکن است، این امر مستلزم کمک گرفتن از کشورهای حاشیه خلیجفارس باشد که دیدگاه مشترکی با تلآویو در زمینه حضور ایران در آفریقا دارند و بر این باورند: «فعالیت ایران در آفریقا، منافع اساسی و مهم آنها در این قاره را به خطر میاندازد» و حتی در صورت اقتضای امر هماهنگیهای خود با ایالات متحده برای هشدار به کشورهای آفریقایی از همکاری با ایران را افزایش دهد.
این پژوهش اسرائیلی خواستار تعمیق روابط امنیتی اسرائیل با کشورهای شاخ آفریقا و شرق این قاره برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در دریای سرخ و در عین حال تقویت هماهنگی با مصر برای همین منظور میشود، به ویژه آنکه هم اکنون حوثیهای یمن بهشدت در دریای سرخ فعال شدهاند و به اقتصاد اسرائیل لطمات سنگین زدهاند.
به گزارش فارس، این پژوهش در پایان تأکید میکند: «درست است که این روزها اسرائیل به شدت درگیر موضوعات مهمتری مانند جنگ در غزه، جبهه شمالی و رویارویی با حزبالله و غیره است، اما این نباید رهبران اسرائیل را از چالشهای امنیتی که حضور ایران در قاره آفریقا برای اسرائیل میتواند، ایجاد کند، بازدارد. باید توجه داشت، ریشه کردن ایران در آفریقا باعث میشود، در آینده نتوان این حضور را ریشهکن کرد.»
Sunday, 17 November , 2024