هر چه باشد تو هم علی هستی
امروز هم به روایتی سالروز شهادت پیامآور کربلا، حضرت امام سجاد علیهالسلام است. امام بزرگواری که بعد از واقعه کربلا، از یکسو روایتگر حاضر و صادق آن رخداد جانسوز و تعیینکننده بودند و از سوی دیگر هدایت و راهبری امت اسلامی را بر عهده داشتند و بیوقفه به آگاهیبخشی و سازماندهی آنان علیه حاکمیت جور و ستم بنیامیه میپرداختند تا آنجا که حکام جور وجود آن بزرگوار را برای حاکمیت خود کمخطرتر از اباعبدالله الحسین(ع) ندیدند و به شهادتش کمر بستند. در سوگ آن امام عزیز، ستون گفت و شنود
امروز را به بخشی از سروده شاعر متعهد کشورمان آقای وحید قاسمی
اختصاص میدهیم.
قسمت این بود بال و پر نزنی
مرد بیمار خیمهها باشی
حکمت این بود روی نی نروی
راوی رنج نینوا باشی
چقدر گریه کردی آقاجان
مژههایت به زحمت افتادند
قمری قطعه قطعه را دیدی
نالههایت به لکنت افتادند
سر بریدند پیش چشمانت
دشتی از لاله و اقاقی را
پس گرفتید از یزید آخر
علم با شکوه ساقی را!؟
خون این باغ، گردنِ پاییز
یاس همرنگ ارغوان میشد
چه خبر بود دورِ طشت طلا
عمهات داشت نصفِ جان میشد
جمل شام پیشِ رویت بود
خطبهات تیغ ذوالفقارت بود
«السلام علیک یا عطشان»
ذکر لبهای روضهدارت بود
خون خورشید در رگت جاری
از بنیهاشمی، یلی هستی
دستهای تو را به هم بستند
هرچه باشد تو هم علی هستی
Sunday, 22 December , 2024