برخی تحلیلگران آمریکایی در سالگرد عملیات طوفان الاقصی می‌گویند روزگار بهتری برای اسرائیل وجود ندارد و سال‌های سخت‌تر با چالش‌‌های بیشتر پیش روی این رژیم است.

روزگاری تاریک‌تر از قبل در انتظار اسرائیل است
برخی تحلیلگران آمریکایی در سالگرد عملیات طوفان الاقصی می‌گویند روزگار بهتری برای اسرائیل وجود ندارد و سال‌های سخت‌تر با چالش‌‌های بیشتر پیش روی این رژیم است.

در این‌باره الیوت آبرامز (نماینده ویژه دولت ترامپ در امور ایران و عضویت کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا در دولت بایدن) عنوان کرد: بیشتر سال ۲۰۲۳ با اختلافات داخلی عمیق در اسرائیل بر سر اصلاحات قضائی مشخص شد. تظاهرات بزرگ، لفاظی‌‌های سیاسی شرورانه و اختلاف شدید بین کسانی که از اصلاحات به عنوان راهی برای محدود کردن قدرت قضائی بیش از حد حمایت می‌‌کردند و کسانی که آن را پایان دموکراسی می‌‌دانستند، در سال ۲۰۲۴ سیاست اسرائیل را به نقطه جوش رساند. اما پس از آن ۷ اکتبر
فرا رسید و اصلاحات قضائی فراموش شد. این رژیم در شوک و وحشت فرو رفت.
با گذشت ماه‌ها و ادامه درگیری‌ها، نتانیاهو بار دیگر مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. علاوه ‌بر همه مسائل قدیمی او، سرزنش‌های انباشته شده برای
۷ اکتبر و اینکه او راهی برای بازگرداندن گروگان‌ها پیدا نکرده است؛ آوارگی نیز به عنوان یک مسئله اصلی برای رژیم مطرح شده است. حدود ۷۵۰۰۰ اسرائیلی به دلیل راکت‌های حزب‌الله و ترس از نوع حمله فرا مرزی که از غزه بیرون آمد، خانه‌های خود در شمال، نزدیک مرز لبنان را ترک کردند. تظاهرات گسترده خیابانی علیه دولت حتی قبل از سالگرد ۷ اکتبر به خیابان‌ها بازگشته بود.
در همین حال، حملات به اسرائیل از سوی آنچه که اسرائیلی‌‌ها آن را «حلقه آتش» می‌‌نامند – با اشاره به ایران و نیروهای نیابتی آن در غزه، عراق، لبنان و سوریه- افزایش یافت و ایران مستقیماً در ماه ‌آوریل و بار دیگر در اکتبر به اسرائیل حمله کرد. اسرائیل که پس از امضای توافق‌ آبراهام در همسایگی خود به طور فزاینده‌ای احساس امنیت می‌کرد، اکنون شاهد تهدیدهای بسیاری است. اسرائیلی‌‌ها اکنون نگرانند. اکثر اسرائیلی‌‌ها انتظار دارند چالش‌‌های بیشتری به دنبال داشته باشند.
در همین حال به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای/ عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌‌‌‌‌‌اِل‌‌‌‌‌‌اِی در تحلیلی درباره یک‌سالگی جنگ غزه عنوان کرد: روزگار بهتری برای اسرائیل وجود ندارد. از زمان حمله ۷ اکتبر، رهبران اسرائیل انگیزه زیادی پیدا کردند تا قدرت بازدارندگیِ در هم شکسته این کشور و ‌هاله شکست‌ناپذیری را که با حمله حماس منفجر شده بود، بازگردانند. اما این یک موفقیت زودگذر است (اگر بتوان آن را موفقیت خواند) که هزینه‌ها و پیامدهای غیر قابل پیش‌بینی به همراه دارد. پس از یک سال جنگ، احتمال واقعی «روز بعد» بهتر در غزه یا بقیه منطقه وجود ندارد. صحبت در واشنگتن مبنی بر سرمایه‌گذاری برای «تغییر شکل دادن» به خاورمیانه، به باورهای نادرستی بازمی‌گردد که حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ را به نتایج فاجعه‌بار سوق داد. ادامه درگیری نظامی به منطقه آسیب می‌زند و به منافع ایالات متحده ضربه می‌رساند. چشم‌انداز یک روزِ صلح‌آمیز روز به ‌روز دورتر می‌شود.
در همین حال، گروگان‌‌‌های اسرائیلی باقی‌‌‌مانده همچنان در تونل‌‌‌های زیرزمینی غزه به سر می‌‌‌برند. فراتر از این مصیبت‌های کنونی، پیامدهای نهفته بلندمدتی نیز وجود دارد که البته به هیچ وجه اجتناب‌ناپذیر نبود. انتخاب‌‌‌هایی که نتانیاهو و ائتلاف حکومتی افراطی‌‌‌اش در حال حاضر انجام می‌دهند می‌تواند چند دهه تلاش‌‌‌های پیشینیان را بر باد دهد. اگر این عملیات ادامه پیدا کند، اسرائیل ممکن است به طور پیش‌فرض بخش‌هایی از غزه، کرانه باختری و حتی جنوب لبنان را دوباره اشغال کند. نیازی به گفتن نیست که این روز، بسیار تاریک‌تر از آن چیزی است که بسیاری تصور می‌کردند.
اسرائیل بدون هیچ استراتژی سیاسی به سمت شکست می‌رود. اعتقاد به نیروی نظامی بی‌‌‌رحمانه برای بازگرداندن بازدارندگی و دو برابر کردن رویارویی با ایران و متحدانش بدون برنامه بازی سیاسی یا استراتژیک، بعید است که پویایی نوظهور منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که برنامه‌‌‌ریزان نظامی اسرائیل را نگران می‌کند، تغییر دهد. همچنین بعید است که اعضای «محور مقاومت» را که ممکن است به شیوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غیرمنتظره بیشتری روی آورند و اسرائیل را غافلگیر کنند، بازدارد. اگر اسرائیل همچنان بر این باور است که ادغام کامل‌‌‌تر خود در خاورمیانه از طریق بستن قراردادهای عادی‌‌‌سازی با همسایگان عرب، نیروهای رقیب را به حاشیه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد و دشمنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌آنها را با اسرائیل کاهش می‌دهد، باید این واقعیت را تغییر دهد. چنین پایان بازی که روز به ‌روز محتمل‌تر به نظر می‌رسد، اسرائیل را در چرخه‌ای از جنگ و انزوای جهانی قرار می‌دهد.
در همین حال، سوزان مالونی (استاد دانشگاه جان‌ هاپکینز و کارشناس مؤسسه بروکینگز) می‌گوید: جنگ اسرائیل و حماس تلاش قاطعانه سه رئیس‌‌جمهور ایالات متحده برای متمرکز کردن منابع آمریکایی و تمرکز بر خاورمیانه را از بین برده است. این درگیری به یک بن‌‌بست جهنمی تبدیل شده است. وضع موجود در خاورمیانه فرصتی برای دستیابی به موفقیت در استراتژی چهار دهه‌‌ای تهران به منظور تضعیف یکی از اصلی‌‌ترین دشمنان منطقه‌‌ای خود، اسرائیل- و تحقیر ایالات متحده و کاهش شدید نفوذ آن در منطقه است. تهران استراتژی حساب ‌‌شده‌‌ای برای توانمندسازی شبه‌‌نظامیان نیابتی ایجاد کرد، طرحی که با دامنه حمله ویرانگر حماس و حملات بعدی شبه‌‌نظامیان وابسته به ایران در عراق، لبنان و یمن اثبات شد.
ایران با پرورش حزب‌‌الله به عنوان الگو، تلاش و منابع عظیمی را برای پرورش گروه‌‌های شبه‌‌نظامی در سراسر خاورمیانه اختصاص داده است. حمایتی که ایران از گروه‌‌‌‌‌‌های شبه‌‌‌‌‌‌نظامی فلسطینی انجام داد، فواید زیادی را به همراه داشت. این روابط سکوی پرشی را برای نفوذ ایران در نقاط عطف کلیدی برای ثبات منطقه فراهم کرد
چشم‌‌‌‌‌‌انداز استراتژیک پس از ۷ اکتبر در خاورمیانه، چشم‌‌‌‌‌‌اندازی است که تا حد زیادی توسط ایران ایجاد شده و بر مبنای نقاط قوت آن عمل می‌کند. تهران فرصت ‌ یافته تا منافع اسرائیل و ایالات متحده را تضعیف کند. حقیقت این است که جمهوری اسلامی اکنون در موقعیتی بهتر از هر زمان دیگری قرار دارد. در صورت عدم‌‌کنترل، گسترش چشمگیر نفوذ ایران تأثیرات زیادی بر اسرائیل، منطقه وسیع‌‌‌‌‌‌تر و اقتصاد جهانی خواهد داشت.