لابی صهیونیسم در آمریکا جریانی «قدرتمند» و «پنهان» است که سیاست آمریکا را شکل میدهد. هدف اصلی این لابی تغییر سیاست خارجی آمریکا در خدمت منافع رژیم صهیونیستی میباشد.
آمریکا کشور لابیها است. ذات سیاست در آمریکا با لابی و پول گره خورده و به همین روی هر گروه و جریانی سعی میکند تا با پول و رایزنی سیاست مدنظر خود را در کنگره و کاخ سفید پیش ببرد. با این حال شاید هیچ لابی به اندازه لابی صهیونیسم در آمریکا حمایت دو حزبی را در اختیار نداشته باشد. این لابی به حدی قدرتمند است که دو استاد برجسته آمریکایی برای معرفی آن کتابی به نام «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» منتشر کردهاند. این کتاب نشان میدهد که چگونه لابی صهیونیستی راهبردهای آمریکا را شکل میدهد حتی اگر راهبرد اتخاد شده برخلاف منافع آمریکا باشد.
یک سؤال اساسی که برای بسیاری وجود دارد اینکه چرا صهیونیستها در آمریکا تا این حد لابی میکنند و چه اهدافی در پشت پرده دارند؟ «میچل بارد» نویسنده و محقق در حوزه یهودیان و صهیونیسم مینویسد: «یهودیان آمریکایی اهمیت حمایت از اسرائیل را درک میکنند، زیرا از پیامدهای جدی جایگزین آن آگاهند… تهدید علیه اسرائیل نه شکست نظامی، بلکه نابودی کامل است. در عین حال، یهودیان آمریکایی نگرانند که اگر قدرت سیاسی نداشته باشند، چه اتفاقی ممکن است در ایالات متحده برایشان رخ دهد.»
تاریخ لابی صهیونیسم در آمریکا
تاریخ رایزنیها برای بازگشت صهیونیستها به سرزمین موعود در آمریکا، به ازای تاریخ این کشور است. شاید جالب باشد که در واقع لابی صهیونیسم در آمریکا توسط یهودیان ایجاد نشده است بلکه مسیحیهایی که معتقد به بازگشت یهودیان [صهیونیستها] به سرزمین مقدس(فلسطین) بودند، شکل گرفته است و اولین درخواستها برای ایجاد «اسرائیل» به قرن نوزدهم میلادی در آمریکا میرسد.
اولین درخواست علنی برای بازگشت صهیونیستها به فلسطین به اجداد خاندان بوش میرسد. در سال ۱۸۴۴ میلادی جورج بوش [از اجداد بوش پسر] استاد دانشگاه نیویورک در کتابی خواستار بازگشت یهودیان شد. با این حال اصلیترین تلاشها برای ایجاد «اسرائیل» در قرن ۱۹ در آمریکا توسط یک کشیش به نام «ویلیام بلک استون» صورت گرفت. وی در طوماری در سال ۱۸۹۱ خواست که یهودیان [صهیونیستها] به فلسطین بروند و از رئیسجمهور وقت نیز درخواست کرد تا در این بره دولت عثمانی را هم تحت فشار قرار دهد. ولی اولین لابی صهیونیستی که به صورت سازمان یافته شکل گرفت در سال ۱۹۱۴ میلادی و در آمریکا بود. این لابی توسط «لوییس برندیس» ایجاد شد و توانست صهیونیسم را به یک نیروی تاثیرگذار در صحنه آمریکا تبدیل کند. «برندیس» رئیس کمیته موقت اجرائی آمریکا برای امور عمومی صهیونیسم بود و میلیونها دلار برای یهودیان اروپایی در زمان جنگ جهانی اول جمعآوری کرد و همچنین هدف دوم «برندیس» کمک به یهودیان اروپایی برای انتقال به فلسطین بود. سازمانی که «برندیس» ایجاد کرد در نهایت تبدیل به «مرکز مالی جنبش جهانی صهیونیسم» شد.
واشنگتن حامی همهجانبه
تشکیل رژیم منفور صهیونیستی به سال ۱۹۴۸ میلادی و حمایتهای عجیب و غریب آمریکا باز میگردد. صحبتهای «هری اس ترومن» رئیسجمهور وقت آمریکا در رابطه با قدرت لابی صهیونیسم برای ایجاد این غده سرطانی بسیار جالب است. وی بیان میکند «واقعیت این بود که نه تنها در سازمان ملل فشارهایی بیسابقه وجود داشت، بلکه کاخ سفید نیز تحت بمباران مداوم قرار گرفت. فکر نمیکنم تا به حال چنین حجم زیادی از فشار و تبلیغات علیه کاخ سفید را تجربه کرده باشم.»
حمایتهای مالی آمریکا از رژیم صهیونیستی تا قبل ۱۹۶۷ میلادی آنچنان زیاد نبود و سعی میکرد سیاست بیطرفی را نسبت به رژیم اتخاذ کند اما، پس از جنگ ۶ روزه «اعراب- اسرائیل» در سال ۱۹۶۷ میلادی؛ واشنگتن که آینده مبهم دستپرورده خود را در غرب آسیا دید، میزان کمکهای خود را به یکباره افزایش داد. این افزایش کمکها با لابی سنگین صهیونیستها همراه بود. صهیونیستها سعی کردند که نشان دهند رژیم اشغالگر مهمترین متحد استراتژیک آمریکا در منطقه غرب آسیا است و برای مقابله با شوروی و مسلمانان، واشنگتن باید هر کمکی را به آن کند.
مهمترین لابیها
«میچل بارد» سه گروه کلیدی در لابیگری رسمی حامی اسرائیل معرفی میکند:
۱-«مسیحیان متحد برای اسرائیل» بزرگترین لابی حامی رژیم صهیونیستی در آمریکا است.
۲-«کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل (آیپک)» که مستقیما با کنگره آمریکا لابی میکند.
۳-کنگره رؤسای سازمانهای بزرگ یهودی آمریکا که ارتباط اصلی بین جامعه یهودی و قوه مجریه دولت آمریکا است.
مسیحیان متحد!
«صهیونیسم مسیحی» با مهاجرینی که به آمریکا آمدند همراه بود. در واقع همان طور که گفته شد بخشی از مسیحیان بودند که خواستار تشکیل «اسرائیل» بودند و تاکنون هم بزرگترین لابی طرفدار رژیم صهیونیستی، لابی «مسیحیان متحد برای اسرائیل» بودهاند. این لابی در سال ۱۹۷۵ میلادی تاسیس شد و بیش از ده میلیون عضو دارد. اکثر افراد عضو این لابی، مسیحیهای اِوَنجل هستند. اِوَنجلها بخشی از مسیحیهای پروتستانی هستند که عقاید محافظهکارانه مذهبی دارند. «گرهارد فالک» محقق حوزه صهیونیسم درباره اونجلها بیان میکند که «گروههای مسیحی انجیلی که به نفع اسرائیل لابی میکنند آن قدر زیاد هستند که امکان لیست کردن همه آنها وجود ندارد.»
«میشل گلدبرگ» نویسنده معروف حوزه صهیونیسم در رابطه با «مسیحیان انجیلی» عنوان میکند که «مسیحیان انجیلی نفوذ قابلتوجهی بر سیاست خاورمیانهای ایالات متحده دارند، حتی بیشتر از برخی گروههای شناختهشدهتر مانند آیپک». «آلن درشویتز» استاد دانشگاه هاروارد هم استدلال میکند که راستگراترین گروههای حامی رژیم در آمریکا یهودی نیستند، بلکه مسیحیان انجیلی هستند.
آیپک و دو وظیفه اصلی آن
بدون شک کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک-AIPAC) یکی از قدرتمندترین لابیها برای حمایت از رژیم صهیونیستی در سیاست آمریکا است. آیپک در ۱۹۵۴ میلادی ابتدا به نام «کمیته صهیونیستی آمریکایی برای امور عمومی» توسط «ایزایا ال.کنن» تاسیس شد. اما نام این کمیته، حساسیت کشورهای مسلمانان را برانگیخت و به همین خاطر نام خود را به «کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل» یا همان آیپک تغییر داد. این لابی در اصل برای مقابله با واکنشهای منفی بینالمللی به قتل عام روستاییان فلسطینی روستای «قبیه» که توسط رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۵۳ میلادی صورت گرفت تشکیل شد. آیپک هماکنون حدود ۳ میلیون عضو و ۱۷ دفتر منطقهای دارد.
آیپک و دیگر لابیهای مانند آن دو هدف عمده را در پی میگیرند: ۱- حمایت تمام عیار از نامزدها دو حزب جمهوریخواه و دموکرات که متمایل به رژیم صهیونیستی هستند و ۲- ایجاد کمپینهای تخریبی برای مقابله با نامزدهایی که مخالف منافع رژیم صهیونیستی باشند. «موریس آمیتای» مدیر سابق آیپک، میگوید: «برای یک عضو کنگره که قصد دارد دوباره انتخاب شود، تقریباً مانند خودکشی سیاسی است که موضعی اتخاذ کند که ممکن است بهعنوان مخالف سیاست دولت محافظهکار اسرائیل تعبیر شود.» یا «مایکل مسینگ» خبرنگار مطرح آمریکایی به نقل از یکی از مدیران آیپک عنوان میکند که «ما میتوانیم روی بیش از نیمی از مجلس- ۲۵۰ تا ۳۰۰ عضو- حساب کنیم تا هر کاری که آیپک میخواهد انجام دهد.» یا «استیون روزن»، مقام سابق آیپک، قدرت این لابی را با گذاشتن یک دستمالکاغذی جلوی مدیر اسبق مجله معتبر «آتلانتیک» نشان داده و گفته است: «در عرض ۲۴ ساعت، میتوانیم امضای ۷۰ سناتور را روی این دستمال بگیریم.»
«جی استریت»، دومین لابی قدرتمند
دومین لابی مهم صهیونیستی پس از آیپک، در آمریکا «جی استریت»(JSTREET) نام دارد. این لابی تفاوتهایی هم با آیپک دارد و معتقد است که برای حل «بحران فلسطین» باید راهحل دو دولتی را درپی گرفت. به همین خاطر شعار «جی استریت» «حامی صلح و در عین حال اسرائیل» است.
«جی استریت» در سال ۲۰۰۷ ایجاد شد و هدف اعلامشده آن، ارائه حمایت سیاسی و مالی به نامزدهای فدرال از سوی شهروندان آمریکایی است که معتقدند تغییر مسیر سیاست آمریکا میتواند منافع این کشور را در غرب آسیا تقویت کرده و به صلح و امنیت واقعی برای رژیم صهیونیستی کمک کند. این لابی از سیاستمدارانی حمایت میکند که به جای راهحلهای نظامی، به راهحلهای دیپلماتیک اعتقاد دارند. این گروه از رویکردهای چندجانبه بهجای یکجانبه در حل منازعات، و گفتوگو بهجای رویارویی با طیف وسیعی از کشورها و بازیگران حمایت میکند.
دیکتاتوری نخبگان
آمریکا را کشور «دیکتاتوری نخبگان» هم میگویند. بخصوص در حوزه سیاست خارجی و به همین روی سیاست خارجی این کشور در اندیشکدههاست که شکل میگیرد. رژیم صهیونیستی و حامیان آن در آمریکا تلاش بسیاری کردند که در اندیشکدهها نفوذ یا آنها را تاسیس کنند که کاملا جهتگیری آنها در راستای منافع رژیم صهیونیستی باشد حتی اگر خلاف منافع آمریکا قرار گیرد. تعداد اندیشکدههایی که طرفدار رژیم هستند واقعا بسیار زیاد است.
اما مطرحترین اندیشکدههای طرفدار رژیم صهیونیستی شامل «مؤسسه هادسون»؛ «مؤسسه هریتج»؛ « مؤسسه اینترپرایز آمریکا» و «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» را دربر میگیرد. در این بین اندیشکده «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» که در سال ۱۹۸۵ ایجاد شد مهمترین اندیشکده طرفدار رژیم است تا جایی که یکی از مدیران این اندیشکده بیان میکند که «رابطه ایالات متحده و اسرائیل یک دارایی استراتژیک برای ایالات متحده است.»
Thursday, 26 December , 2024