روند افزایشی بی‌حجابی و فراتر از آن ورود برخی به مرزهایی از برهنگی در یکی دو سال اخیر در سایه بی‌توجهی مسئولان و دستگاه‌های دارای مسئولیت در حوزه عفاف و حجاب، بیش از گذشته اعتراض طیف‌های مختلف خانواده‌ها را به دنبال داشته است

 

روند افزایشی بی‌حجابی و فراتر از آن ورود برخی به مرزهایی از برهنگی در یکی دو سال اخیر در سایه بی‌توجهی مسئولان و دستگاه‌های دارای مسئولیت در حوزه عفاف و حجاب، بیش از گذشته اعتراض طیف‌های مختلف خانواده‌ها را به دنبال داشته است. بسیاری از والدین و حتی افرادی که شاید در ظاهر حساسیت کمتری روی این موضوعات داشته باشند، نگرانی خود از تلاش برای گسترش بی‌حجابی در جامعه و اثرات ویرانگر این رفتار در خانواده‌ها و جوانان را ابراز می‌کنند.
حتی بانوانی که در ظاهر ممکن است با حجاب کامل اسلامی هم مقداری فاصله داشته باشند، وقتی پای صحبت از تاثیرات منفی و مخرب گسترش بی‌حجابی بر روی جوانان، خانواده‌ها و روابط زوجین به میان می‌آید؛ تاکید می‌کنند که مخالف بی‌حجابی و رها بودن این مسئله مهم در جامعه هستند.
این خانواده‌ها و این بانوان مانند بسیاری دیگر از افراد منصف و بی‌غرضِ جامعه باور دارند که مسئله رعایت حجاب و توجه به فرهنگ عفاف و اعتقاد به وجود حدود و حریم در روابط زن و مرد، در کنار فواید بسیاری که در حفظ خانواده‌ها و جامعه و جوانان دارد، نه تنها محدود‌کننده حق زنان و مانع حضور و فعالیت پررنگ اجتماعی آنان نیست، بلکه اتفاقاً تسهیل‌کننده راه موفقیت و پیشرفت زنان در جامعه است، تا جایی که می‌توان میلیون‌ها زن ایرانی موفق در عرصه اجتماعی را مشاهده کرد که با اعتقاد به حجاب و رعایت این حامی قدرتمندِ خود و بر خلاف کسانی که به اشتباه حجاب را مانعی دست و پا گیر برای کسب موفقیت و حضور اجتماعی زنان و بی‌حجابی و برهنگی را از حقوق زنان و عاملی رشد دهنده می‌دانند، حضوری موفق در عرصه تحصیلی، علمی، خانوادگی، ورزشی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و… داشته و دارند.
اساساً یکی از آثار تاکید اسلام بر رعایت حجاب و واجب بودن آن برای زنان، اعتقاد این دین مترقی به اجتماعی بودن زن و نه محدود کردن نیمه مستعد، مؤثر و سازنده جامعه یعنی بانوان و مخالفت با حضور اجتماعی آنها است، تاکید بر رعایت حجاب در عرصه اجتماع یعنی اینکه اتفاقاً اسلام به دنبال محدود کردن زن نیست. وقتی سخن از رعایت حجاب می‌شود منظور در محیط خانه و در بین محارم نیست؛ بلکه منظور رعایت حجاب در هنگام حضور در اجتماع است. از نظر اسلام زنان حق و توانایی حضور مؤثر و سازنده در اجتماع را دارند اما به دلیل ویژگی‌ها و جذابیتی که خدای متعال در خلقت خاص زن با حکمت الهی خود مورد توجه قرار داده است، همین خالق مهربان برای ورود اجتماعی همراه با امنیت و آرامش و تمرکز زنان و دیگر افراد جامعه، امر به رعایت حجاب و حدود الهی در روابط زن و مرد کرده است.
به عبارتی؛ قرار نیست در حضور اجتماعی زنان، مو و بدن و اندام و صورت ظاهر آنها مورد توجه و تحسین قرار گیرد و زنان با خودنمایی و غفلت از ارزش ذاتی خود، تبدیل به جاذبه‌ای در نظر مردان شوند، بلکه با رعایت حجاب اسلامی و بستن فرصت نگاه‌های صرفاً از روی لذت جویی و هوسرانی، این تفکر، شخصیت، کرامت و اثرگذاری اجتماعی و توانمندی زن است که به منصه ظهور می‌رسد و مورد توجه قرار می‌گیرد. این مسئله مهمی است که قاطبه زنان جامعه ما به آن باور دارند و همواره عمل به این واجب شرعی و تفکر سطح بالای اجتماعی را سرلوحه خود قرار داده‌اند.
در سال‌های اخیر اما مسئله حجاب زنان ایرانی بیش از پیش در رسانه‌ها، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، کانال‌های ماهواره‌ای، اظهارنظر سیاستمداران غربی و… مورد توجه و تخریب قرار گرفته است و شاهد هجمه گسترده‌ای برای ترویج بی‌حجابی و ممانعت و تخریب هرگونه تلاش برای ترویج حجاب در جامعه از سوی این جریانات هستیم.
متاسفانه تحت تاثیر این تلاش‌ها و القائات پر حجم رسانه‌ای و عوامل دیگر و در سایه انفعال، تعلل و رخوت عجیب متولیان فرهنگی جامعه و شماری دیگر از مسئولان امر و دستگاه‌های مربوطه؛ برخی زنان و دختران جامعه بر خلاف اکثریت زنان و دختران کشورمان که اهل رعایت حجاب و رفتار عفیفانه هستند، در دام تن دادن به کشف حجاب افتاده‌اند.
بسیاری از این افراد بی‌توجه به فلسفه حجاب، به گمان اینکه دروغ رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای معاند در مورد اینکه «حجاب محدودیتی است که بعد از انقلاب اسلامی در ایران و نه از روی دستور دین ایجاد شده» حقیقت دارد؛ از روی غفلت رو به بی‌حجابی آورده‌اند. این افراد با تن دادن به این دروغ بزرگ که حجاب مانع آزادی، رشد و ترقی زن می‌شود به این دام افتاده‌اند؛ بدون اینکه این سؤالات را از خود و مروجان بی‌حجابی بپرسند؛ اگر غرب پیشرفت کرد به خاطر برهنگی زنان است؟! اگر حجاب محدودیت است چرا این همه زنان محجبه موفق در عرصه‌های مختلف در جامعه حضور دارند؟ چرا روز به روز گرایش زنان و دختران اروپایی و آمریکایی زخم خورده از بی‌حجابی، برهنگی و ناامنی در غرب به اسلام و سنگر امن حجاب بیشتر و بیشتر می‌شود؟ اگر نوع پوشش مصداقی از آزادی است پس چرا در فرانسه و برخی کشورهای غربی برای تحصیل دختران محجبه مانع تراشی می‌شود؟ چرا در بسیاری از دانشگاه‌های معتبر غربی دانشجویان دختر حق حضور برهنه یا با پوشش نامتعارف در محیط علمی و فضای دانشگاه را ندارند؛ مگر نمی‌گویند برهنگی خللی در مسیر طبیعی رشد علمی و اخلاقی جامعه ایجاد نمی‌کند پس دستورالعمل‌های سفت و سخت غربی‌ها برای رعایت پوشش متعارف و پرهیز از برهنگی در دانشگاه به چه منظور است؟ اگر حجاب بدعت جمهوری اسلامی و نه دستوری دینی است؛ آیات صریح قرآن و روایات و تاکیدات و سیره معصومین(ع) در موضوع حجاب چه می‌گویند؟ رعایت حجاب در دیگر کشورهای اسلامی یا اعتقاد به حجاب در اکثریت زنان ایرانی در قبل از انقلاب با وجود آزادی برهنگی و حتی سرکوب و تلاش برای برداشتن حجاب از سر زنان هم بدعت جمهوری اسلامی بوده است یا اینکه بعد از انقلاب اسلامی توجه به ارزش ذاتی و کرامت زن به جای ظاهر او پررنگ‌تر شده و فلسفه حجاب بیش از گذشته تبیین و مورد توجه قرار گرفته است؟
این زنان و دختران هموطنی که فریب دلسوزی سران غربی و رسانه‌های وابسته به آنها (رسانه‌های مدعی حقوق زن و مروج بی‌حجابی که گاه هتک حرمت و ناامنی زنان تا پشت صحنه و استودیوهای خود آنها نیز کشیده شده است) را خورده‌اند، از خود نمی‌پرسند چرا زنان و دختران ایرانی در هنگام تحریم‌های دارویی و…، یا در هنگام حوادث تروریستی مورد حمایت غرب، اهمیتی برای این سران ریاکار و رسانه‌ها ندارند اما فقط هنگام برداشتن حجاب یا برهنگی برای غربی‌ها اهمیت پیدا می‌کنند؟ چرا این رسانه‌ها در برابر موفقیت‌های علمی، بین‌المللی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی و… که زنان و دختران ایرانی به دست می‌آورند سکوت می‌کنند اما کشف حجاب در یک گوشه از کشور را بازتاب می‌دهند؟
 سؤالات و شبهات زیاد دیگری هم هست که اگر زنان و دختران افتاده به دام بی‌حجابی از خود بپرسند یا به دنبال جواب آن بروند به باور اشتباه و فریبی که از دستگاه‌های تبلیغی غربی و معاند خورده‌اند پی می‌برند و حقانیت و فواید حجاب را به خوبی احساس خواهند کرد.
یک نکته مهم این است که ارائه الگوی موفق حضور زنان ایرانی در عرصه اجتماع و کسب موفقیت‌های مختلف داخلی و بین‌المللی در عرصه‌های متعدد اجتماعی، علمی، پژوهشی، ورزشی، هنری و… باطل‌السحر و برملا‌کننده دروغ برآمده از فرهنگ غربی درخصوص اینکه حجاب و پوشیدگی مانع رشد زنان و برهنگی عامل رشد و موفقیت آنان می‌شود است. به همین دلیل سردمداران و سرمایه‌داران غربی که طی یکی دو قرن اخیر، زن را با وعده حضور اجتماعی برهنه کرده، شأن او را تا حد کالایی تبلیغی و جنسی درجه دو برای پرکردن چشم و رفع نیاز جنسی مردان و کالایی پر سود برای رونق و گسترش صدها میلیارد دلاری صنعت کثیف سکس در جهان پایین آورده‌اند نمی‌توانند شاهد رشد و معرفی الگویی باشند که بر خلاف نظر و منافع آنان قد علم کرده است.
از یک‌سو با به کارگیری انواع ابزارهای رسانه‌ای و صرف هزینه‌های هنگفت به دنبال استحاله فکری زنان و دختران ایرانی و دور کردن آنها از فرهنگ مترقی حجاب هستند تا الگوی زن ایرانی پیشرفته و محجبه را خدشه‌دار کنند و از سوی دیگر به خیال خود می‌خواهند کاری که با جنگ نظامی و تحریم اقتصادی برای آسیب و از بین بردن جمهوری اسلامی نتوانسته‌اند انجام دهند را با تهاجم پررنگ فرهنگی و گسترش و تبلیغ بی‌حجابی و کشاندن دختران و پسران ایرانی به فضائی دور از ارزش‌های حاکم بر جامعه و نابودی کانون خانواده عملی کنند.
در این میان باید ضمن توجه ویژه به کار فرهنگی و تبیین هنرمندانه و جذاب فلسفه حجاب، با تحرکات مشکوک افراد و رسانه‌ها و دست‌های پشت پرده‌ای که عامدانه برای زمین زدن حجاب به میدان آمده‌اند برخورد کرد.
این روزها سخن از قانون جدید حجاب و تصویب و ابلاغ آن فراوان است و طیف‌های مختلف از موافق، منتقد و مخالف درخصوص آن ابراز نظر می‌کنند. ضمن اینکه باید پذیرفت رعایت واجب شرعی و اجتماعی حجاب امری مهم است و نمی‌توان آن را مورد بی‌توجهی قرار داد؛ باید اذعان داشت که در کنار لزوم توجه به کار فرهنگی و تبلیغی که می‌تواند بسیار مؤثر باشد و بارها اثر آن را دیده‌ایم، در فضای انفعال و بی‌قانونی نمی‌توان حد یقفی برای بی‌حجابی و برهنگی و حرمت شکنی‌ها متصور بود. 
طبیعتاً قانون جدید در صورت ابلاغ برای همه لازم‌الاجرا می‌شود اما می‌توان در کنار تبیین دقیق الزامات و مواد این قانون، با شنیدن حرف منتقدان دلسوز و پاسخ مستدل به مخالفانی که گاه به نظر می‌آید برخی از آنها به بهانه مخالفت با قانون حجاب مشغول زیر سؤال بردن اصل حجاب هستند، اگر جایی نیازمند اصلاح و بازنگری است مورد توجه قانون‌نویسان قرار گیرد و اگر جایی به غلط دچار سوءبرداشت شده است به درستی تبیین شود.

عباس شمسعلی