عموما در اقدامات تروریستی عادی مانند حذف افراد مهم و یا عملیات‌های خرابکارانه با توجه به استفاده از ابزارهایی مانند اسلحه، بمب و امثال آن، تشخیص اینکه عملیات تروریستی اتفاق افتاده دشوار نیست؛ مانند ترور شهید سلیمانی، انفجار حزب جمهوری اسلامی یا حمله به مجلس و … اما در تروریسم نامرئی، افراد مهم طوری حذف […]

عموما در اقدامات تروریستی عادی مانند حذف افراد مهم و یا عملیات‌های خرابکارانه با توجه به استفاده از ابزارهایی مانند اسلحه، بمب و امثال آن، تشخیص اینکه عملیات تروریستی اتفاق افتاده دشوار نیست؛ مانند ترور شهید سلیمانی، انفجار حزب جمهوری اسلامی یا حمله به مجلس و …

اما در تروریسم نامرئی، افراد مهم طوری حذف می‌شوند که باور پذیری تروریستی بودن آن برای عموم دشوار است و شاید به آسانی مدرک دقیقی هم پیدا نشود. ترور دانشمندان یا هنرمندانی انقلابی مانند آقایان طالب زاده و سلحشور نمونه های آن هستند.

راهبرد خطرناک دشمن در حوادث اخیر، استفاده از تروریسم
نامرئی در عملیات‌های خرابکارانه و کشتارهای جمعی است.

در این نوع عملیات ترور دشمن، ابتدا یک هدف فیزیکی مانند ساختمان یا ماشین هواپیما، قطار،کشتی و … را هدف گیری می کند.

در مرحله بعد نقاط ضعف خطرناک هدف را شناسایی می‌کند و در گام بعدی با اقدام کاملاً نامحسوس یک تغییر جزئی در فرایندهای هدف، فاجعه‌ای بزرگ خلق می‌کند.

در تروریسم نامرئی، پیدا کردن رد عامل ترور، تا حدزیادی ناممکن است بنابراین، عملیات تروریستی انجام شده با این روش، در افکار عمومی یک حادثه عادی ناشی از عوامل کاملا عادی تلقی می شود طبعا باور پذیری تروریستی بودن حادثه و تهیه مدرک برای اثبات به شدت دشوار است.

در نمونه های ساده عملیات خرابکاری تروریسم نامرئی، به عنوان مثال؛ عامل ترور، صرفاً شلنگ گاز را از دستگاه گرمایشی در ساختمان جدا و رها می کند … و پس مدتی با اتوماتیک عادی یخچال، ساختمان منفجر می شود ولی کارشناسان، علتی به غیر از نشت گاز نمی توانند پیدا کنند!!

به نظر نگارنده، حوادثی مانند هواپیمای اوکراینی از نوع بسیار پیچیده استفاده از تروریسم نامرئی در عملیات خرابکاری بود و به همین دلیل با وجود برخی اطلاعات تحلیلی روشن، کارشناسان و دستگاه قضایی نتوانستند دلایل مثبته عینی، برای تروریستی بودن آن اعلام کنند.
حتی در بحث کرونا و واکسن هم بطور حتم میتوان به چنین راهبردی از سوی دشمن در فوت بزرگان از طریق سکته و ایست قلبی و … میتوان مشکوک بود، طوری که در اذهان یک مرگ عادی و بدونه پیگیری را مشاهده میکنیم

به نظر می رسد، اگر علاوه بر توجه به کوتاهی‌های عمدی و عناصر متخلف و مفاسد، از این زاویه نیز، حوادث دردناک این روزها، مانند متروپل آبادان و قطار یزد، ساختمان کرمانشاه و … مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند؛ نتایج عجیب و مهمی به دست خواهد آمد.

این بدان معنی است که عناصر نفوذی یا مفسد و متخلف که عامل تولید ضعف در ساختارها و ساختمانها هستند، شریک جرم دشمنان در عملیات‌های تروریسم نامرئی هستند.

✍🏻حمیدرضا ابراهیمی