برخی اصطلاحات پزشکی در ادبیات فارسی و تاثیر آنها در اشعار و متون سکسکه یا فواق عبارت است از پایین آمدن غیرارادی و ناگهانی حجاب حاجز (دیافراگم) و بسته شدن چین های مولد صوت در انتهای بالایی نای که به سبب صدای مشخصی به هنگام دم فرو بردن می شود. سکسکه معمولاً به طور مکرر […]
برخی اصطلاحات پزشکی در ادبیات فارسی و تاثیر آنها در اشعار و متون
سکسکه یا فواق عبارت است از پایین آمدن غیرارادی و ناگهانی حجاب حاجز (دیافراگم) و بسته شدن چین های مولد صوت در انتهای بالایی نای که به سبب صدای مشخصی به هنگام دم فرو بردن می شود.
سکسکه معمولاً به طور مکرر روی می دهد و ممکن است ناشی از بدگواری،پرخوری یا اختلالات دیگر باشد
✍ رک: فرهنگ پزشکی اکسفورد/۵۵۶
«هرگاه که اندر معده فضله باشد و معده خواهد که آن را دفع کند و نمی تواند کرد طبیعت معده از بهر دفع آن فضله حرکت فواق آغاز کند. »
✍ ذخیره/۷۴
در هدایه المتعلمین نیز چنین آمده است:
«سکسکه یا از چیزی بود که بشکنجد معده را چون خلطی تیز یا داروی تیز چون پلپل و … »
✍ هدایه/۳۸۵
به عبارتی دیگر سکسکه حرکتی در دهانه ی معده یا در معده است که برای دفع خلط و مایع غلیظی که در معده یا دهانه ی آن وجود دارد صورت می گیرد. سکسکه زمانی رخ می دهد که چیزی گرم و تیز دهانه ی معده را آزار دهد و معده برای دفع آن می کوشد.
از تمطی و اختلال بدن
خفقان و فواق و سستی تن
✍ حدیقه/۶۹۲
چو صراحی به وفاق آمده خون در دهنم
زان شما زهر کش جام بلایید همه
آن حلق صراحی بین کز می به فواق آید
چون سرفه کنان از خون بیمار به صبح اندر
✍ همان/۴۹۷
فواق و امتلا
گاهی سکسکه (فواق) ناشی از پرخوری یا امتلای معده است. در کتاب ذخیره خوارزمشاهی اسباب فواق شش نوع ذکر است که عبارتند از:
چیزی تیزو گزنده دهانه ی معده را آزار دهد، ماده ی سرد و تر در دهانه ی معده جای گرفته باشد و معده بخئاهد آن را دفع کند، سرد بودن مزاج معده، وجود باد غلیظ در معده، خشکی و استفراغ بسیار و ورم معده و جگر.
✍ رک:ذخیره/۴۳۷
امام مهم ترین علت سکسکه پرخوری و هضم نشدن غذاست. به گفته ی ابن سینا «اگر معده بیش از حد طبیعی از خوراک انباشته شده باشد از بار سنگینش می نالد و ناله اش همان واق است. »
✍ قانون/۳(۲)/۱۷۳
در همین ارتباط جرجانی نیز می گوید: «آنچه سبب آن ماده ی سرد و تر باشد و تیز گشته اندر معده چنان باشد که طعام های غلیظ بسیار خورده باشد، ناگواریده مانده باشد و ترش گشته و معده می کوشد که آن را دفع کند. کودکان را این نوع بسیار افتد به سبب بسیار خوردن ایشان»
✍ ذخیره/۴۳۷ نیز رک:خفی علایی/۱۷۶ذیل فواق امتلایی
رفت قنینه در فواق از چه؟ ز امتلای خون
راست چوپشت نیشترخون چکدش معصفری
✍ خاقانی/۴۲۰
بگیرد از تپش تیغ و امتلای خلاف
دل زمین خفقان و دم زمانه فواق
✍ همان/۲۳۵
کرمش آز را که فاقه زده ست
امتلا اندر افکند به فواق
✍ انوری//۱/۲۷۱
فواق به نشانه ی مرگ
ابن سینا در فصل مربوط به زخم ها می نویسد: «کسانی که زخم در اندرون دارند اگر به تهوع افتند یا سکسکه کردند… دلیل بر مرگشان است. »
Monday, 23 December , 2024