سرویس خارجی هشت سال بحران انسانی یمن در نتیجه جنگ تحمیلی سعودی-آمریکایی بیش از هر چیز نشان دهنده شکست بزرگ سازمان ملل در انجام وظیفهای است که فلسفه تشکیل شدنش بوده است. سازمانی که همواره در جنگ یمن، رویکرد و مواضعش به نفع ریاض و دلارهایش و در حمایت از رهبران جلاد سعودی بوده است. […]
سرویس خارجی
هشت سال بحران انسانی یمن در نتیجه جنگ تحمیلی سعودی-آمریکایی بیش از هر چیز نشان دهنده شکست بزرگ سازمان ملل در انجام وظیفهای است که فلسفه تشکیل شدنش بوده است. سازمانی که همواره در جنگ یمن، رویکرد و مواضعش به نفع ریاض و دلارهایش و در حمایت از رهبران جلاد سعودی بوده است.
بیش از هشت سال از حمله ائتلاف نظامی سعودی و آغاز جنگ علیه یمن میگذرد و در همه این هشت سال سازمان ملل خود را یک میانجی بی طرف در این جنگ معرفی کرده است. طی این هشت سال سازمان ملل به ترتیب «ولد شیخ احمد »، «مارتینگریفیتس» و طی یکسال گذشته نیز «هانس گراندبرگ» را به عنوان نماینده خود در امور یمن معرفی کرده و در همه این مدت این سازمان ادعا داشته مشغول گفت وگو با طرفین جنگ در یمن برای پایان دادن به بحران در این کشور فقیر عربی است. اما تا کنون نه تنها بحران یمن به پایان نرسیده، بلکه ابعاد بحران آن روز به روز بزرگتر و نگران کنندهتر شده تا آنجا که سازمان ملل خود اذعان دارد که «یمن فراموش شدهترین بحران انسانی جهان است.»
اگرچه تردیدی نیست که متهم نخست بحران در یمن، رهبران ریاضند که جنگ را با دستور آمریکا بر مردم یمن تحمیل کرده و این جنگ را علی رغم آن که دستاوردی برای آنها نداشته تا کنون ادامه دادهاند، اما سؤال مهمتر آن است که چرا سازمان ملل تا کنون نتوانسته به ماموریت خود برای پایان دادن به بحران انسانی یمن عمل کند؟ در واقع آیا می توان گفت «ماموریت سازمان ملل در یمن شکست خورده است؟»
میانجی جانبدار
سازمان ملل نشان داده که در جریان بحران یمن یک میانجی بی طرف نیست، بلکه این کشور در واقع به صورت جانبدارانه با حمایت از ائتلاف متجاوز سعودی ادعای واسطه گری دارد. مشخص است که وقتی بازیگر میانجی در یک بحران به سمت یک طرف منازعه گرایش دارد، این رفتار ناعادلانه نه تنها به حل آن بحران کمکی نمی کند، بلکه دامنه بحران را گستردهتر و چالش سازتر خواهد کرد.
مردم یمن و دولت صنعا تا کنون بارها سازمان ملل را به جانبداری از ائتلاف سعودی متهم کردهاند و این جانبداری را در رفتار منفعلانه سازمان ملل در جریان نقض آتش بس در برابر سعودیها میتوان دید. در حالی که یمن سومین دور آتش بس خود را می گذارند و قرار است این آتش بس تا اوایل پائیز ادامه داشته باشد، اما در این مدت سعودیها بارها مانع از رسیدن کشتیهای نفتی و امدادرسانی به مردم تحت محاصره یمن شدهاند. جمعه شب، «عصام متوکل»، سخنگوی شرکت نفت یمن در صنعا درباره کارشکنی سعودیها به جزئیات مهمی از پایمال کردن تعهدات آتش بس اشاره کرد و گفت: «براساس آتش بس قرار بود ۵۴ نفتکش به بنادر یمن وارد شوند، اما از آغاز آتش بس تاکنون تنها ۳۳ مورد وارد یمن شده است. ائتلاف متجاوز عربی سه نفتکش را توقیف کرده که همگی مجوز سازمان ملل را دارند، اما فرستاده سازمان ملل و خود این سازمان اقدامی برای فشار بر ائتلاف عربی جهت ورود نفتکشها انجام ندادهاند.» وی گفت: «هیچ کدام از نفتکشها آنطور که فرستاده سازمان ملل ادعا میکند به آسانی وارد یمن نشدهاند.» متوکل از سازمان ملل انتقاد کرد و گفت که این سازمان تنها برای جمعآوری کمکهای مالی به اسم ملت یمن اقدام میکند درحالی که برای لغو محاصره یمن کاری نمیکند. توقیف این نفتکشها در حالی صورت گرفته که سازمان ملل خود اقدام به صدور مجوز برای اعزام آنها کرده است، اما ائتلاف سعودی با رفتار غیرقانونی خود به راحتی از رسیدن بسیاری از این کمکها جلوگیری می کند و مسئله مهمتر آنجاست که سازمان ملل نیز واکنشی در برابر این گونه اقدامات رهبران ریاض ندارد.
طی حدود شش ماه گذشته نیز که سازمان ملل ادعای برقراری آتش بس کرده، ائتلاف سعودیها بارها این آتشبس را نقض کرده؛ اما در این مدت هیچگاه سازمان ملل پروازهای نظامی، بمبارانها و حتی ادامه محاصره هوایی و دریایی علیه مردم یمن را علی رغم تعهدات سعودیها محکوم نکرده و به نظر می رسد که همه تمرکز و فشار سازمان ملل برای ادامه آتش بس روی طرف یمنی است و نه سعودی! گویا سازمان ملل دست ریاض را در شرایط آتش بس بازگذاشته تا هر آنچه می خواهد در یمن انجام دهد، بیآن که به حساب کشیده شود!
پیشینه جانبداری سازمان ملل از سعودی
البته جانبداری سازمان ملل از عربستان سعودی فقط محدود به همین آتش بس اخیر نیست، بلکه گاه این جانبداریها تا آناندازه عیان و شرم آور بوده است، که حتی صدای ناظران بین المللی را هم درآورده است. سازمان ملل در ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ در گزارش خود ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی را مسئول ۶۰ درصد از کشتار کودکان یمن اعلام کرد و این آمار را به صورت رسمی با ذکر جزئیات منتشر کرد، اما چند روز پس از انتشار این گزارش سخنگوی این سازمان در ۱۷ خرداد همان سال اعلام کرد که نام عربستان از این فهرست حذف شده تا بررسیهای بیشتری درباره آن انجام شود. به دنبال این رخداد، سازمان دیدبان حقوق بشر با انتقاد شدید از بان کی مون، دبیرکل وقت سازمان متحد، وی را به «تقلب سیاسی» متهم کرد و گفت که او در پی اعتراضات عربستان سعودی، مواضع خود را تغییر داده است.
در گزارش اولیه سازمان ملل متحد آمده بود که در جریان حملات ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی در یمن طی یکسال ۵۱۰ کودک کشته و ۶۶۷ کودک دیگر زخمی شدهاند، اما نماینده عربستان سعودی در سازمان ملل متحد این آمار را اغراقآمیز خواند و تاکید کرده بود که باید نام ائتلاف از فهرست سیاه ناقضان حقوق کودک حذف شود و همین کار را هم دبیرکل سازمان ملل انجام داد.
البته این رفتار شرم آور سازمان ملل تنها محدود به دوره بان کی مون نبود و بعدها در دوره گوترش نیز ادامه یافت، تا آنجا که در خرداد ۱۳۹۹ نیز آنتونیو گوترش دبیرکل فعلی سازمان ملل ائتلاف سعودی را سالها پس از آنکه به دلیل کشتار کودکان در یمن به فهرست سیاه افزوده شده بود، از این فهرست خارج کرد. تا به امروز نیز با وجود جنایات ضدانسانی در یمن، اما همچنان هیچ حسابرسی از سعودیها برای پاسخگو کردن آنها بهدلیل جنگ در یمن صورت نگرفته و به نظر هم نمی رسد که چنین اراده ای در سازمان ملل وجود داشته باشد.
شاید یکی از مهمترین دلایل سکوت جانبدارانه سازمان ملل در برابر عربستان به وابستگی مالی این سازمان
بینالمللی به کمکهای ریاض مرتبط باشد. علاوهبر حق عضویت سالانهای که عربستان سعودی به سازمان ملل
میپردازد، این کشور همچنین به بهانههای مختلفی کمکهای مالی دست و دلبازانهای را روانه سازمان ملل میکند. در آگوست ۲۰۱۴، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد از ۱۰۰ میلیون دلار هدیه پادشاهی عربستان سعودی رونمایی کرد که تحت عنوان مبارزه با تروریسم به این سازمان اهدا شده بود. این کمکها به مناسبتها و بهانههای مختلف همواره از سوی سعودیها به سازمان ملل پرداخت شده و از جمله در سپتامبر ۲۰۱۹ «مارک لوکاک»، مسئول کمکهای سازمان ملل متحد اعلام کرد که ریاض ۵۰۰ میلیون دلار به سازمان ملل کمک می کند. اگرچه حجم کمکهای عربستان به سازمان ملل محدود به همین دو مورد نیست، اما تردیدی نیست که این کمکهای مالی نقش بسیار زیادی در رویکرد جانبدارانه سازمان ملل در قبال جنایات عربستان در یمن دارد و نوعی «حق سکوت» پرداختی عربستان به سازمان ملل به شمار می رود.
شکست ماموریت سازمان ملل
ادامه بحران انسانی در یمن بارزترین نشانه شکست ماموریت سازمان ملل در منازعه این کشور است که از همان ابتدا نیز با جانبداری از یک طرف مناقشه انجام شد. ولد شیخ احمد به عنوان اولین نماینده سازمان ملل در امور یمن بیشتر وقت خود را در ابوظبی میگذارند و حجم ملاقاتهایش با مقامات اماراتی بیش از هرکس دیگری در یمن بود؛ تا آنجا که دولت نجات ملی یمن در صنعا این فرستاده سازمان ملل را بازیگر امارات متحده عربی توصیف میکرد. مارتینگریفیتس و پس از او هانس گراندبرگ به عنوان جانشینان ولد شیخ اما بهجای ابوظبی، ریاض را انتخاب کردند و در مواضع خود تاکنون به گونه ای رفتار کردهاند که انتقادی متوجه سعودیها نباشد.
از سوی دیگر، گزارشها نشان میدهد که فرستادگان سازمان ملل در امور یمن نتوانستهاند با مردم این کشور ارتباط خوبی برقرار کنند و از همین رو آنها همواره به ناآگاهی از واقعیتهای یمن متهم هستند. گزارشی که میدل ایست آی درباره شکست ماموریت سازمان ملل در امور یمن منتشر کرده، بر حیف و میل شدن کمکها به یمن و عدم ارتباط و شناخت کافی نمایندگان سازمان ملل با مردم یمن اذعان دارد و بر این نکته تاکید میکند که کمکهای ادعایی سازمان ملل بیش از آنکه در امور زیربنایی یمن هزینه شود، در واقع به هدر رفته است. همه اینها یعنی، سازمان ملل نه تنها رویکردی جانبدارانه را در موضوع یمن دنبال کرده، بلکه حتی در ماموریت امدادرسانی خود نیز شکست خورده و نتوانسته در مدت هشت سال حداقل شرایط را برای کاهش بحران انسانی یمن فراهم کند.
Tuesday, 21 May , 2024