ایران چگونه در غرب آسیا آمریکا را خلع سلاح کرده است؟
یکی از مناطقی که در برنامههای راهبردی رؤسای جمهور امریکا جایگاه ویژهای دارد غرب آسیا است. این منطقه از دیرباز محل تنش میان امریکا و دیگر رقبای آن بود. همزمان با وقوع انقلاب در ایران اهمیت این منطقه در سیاست خارجی غرب دوچندان شد.
ایران چگونه در غرب آسیا آمریکا را خلع سلاح کرده است؟
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، دو کشور ایران و امریکا پیش از انقلاب اسلامی رابطه و تعامل گسترده نظامی اقتصادی و سیاسی داشتند؛ بهطوری که ایران به عنوان ژاندارم منطقه و حافظ منافع غرب در خاورمیانه شناخته میشد، اما پس از انقلاب، روابط همگرای دو کشور به سمت تعارض و واگرایی پیش رفت. حضور و مداخله امریکا در منطقه غرب آسیا از جمله مهمترین مسائلی است که به ایجاد روابط تنشزا میان جمهوری اسلامی ایران و امریکا در مقطع پس از انقلاب منجر شده است. در این راستا هر دو کشور جهت مقابله با نفوذ یکدیگر طرحها و سیاستهایی را بهکار گرفتهاند؛ از جمله اقدامات امریکا علیه ایران میتوان به وضع تحریمهای شدید مالی و تلاش برای منزوی ساختن ایران در سطح منطقه و جهان اشاره کرد.
مطالعه تاریخ سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که همواره همه رؤسای جمهور این کشور قبل و بعد از انقلاب بر موقعیت خاص ایران لزوم تعامل و مداخله در تحولات داخلی ایران و نفوذ در منطقه تأکید داشتهاند. ماهیت و آرمانهای داخلی منطقهای و جهانی انقلاب اسلامی سبب بروز روابط تنشآمیز میان ایران و امریکا در جهان اسلام بویژه در غرب آسیا شده است. رؤسای جمهور امریکا برمبنای عدم درک صحیح و واقع بینانه از ایران و با این مدعا که به نتایج مطلوبتری دست یابند، مدتی پس از دستیابی به قدرت، رویکرد اولیه خود در قبال ایران را تغییر دادند.
وضع تحریمهای اقتصادی و سیاسی از جمله راهبردهای اساسی امریکا علیه ایران بود که به طور خاص از دوران اوباما به بعد به صورت مستمر در حال افزایش و تشدید بوده و تمامی گلوگاههای حیاتی اقتصاد و برنامههای راهبردی ایران را مورد هدف قرار داده است. امریکا با حمایتهای مالی و معنوی از گروهکهای تروریستى نظیر القاعده، جیش الاسلام، داعش، جبهه النصره و نیز شکل دهی به برخی ائتلافهای ضدایرانی نقش مهمی در برهم زدن امنیت منطقه غرب آسیا و خلیج فارس ایفا میکند.
در مقابل این راهبردهای پیچیده و درعین حال بنیانبرافکن امریکا برای ایران و برنامهریزی مبتنی بر بودجه و زمان مشخص، به نظر میرسد که نظام سیاسی ایران باید برای حفظ بقا و رسیدن به دوره توسعه پایدار دارای راهکارهای متعدد و متفاوت از لحاظ مدت و برنامهریزی اقتضایی مناسب باشد، از این رو مطلب حاضر به بررسی بنیانها، اقدامات راهبردی و اهداف امریکا در غرب آسیا پرداخته و راهکارهای تقابلی جمهوری اسلامی ایران را علیه اهداف امریکا در منطقه بیان میکند.
بنیانها و اقدامات راهبردی امریکا در غرب آسیا
یکی از مناطقی که در برنامههای راهبردی رؤسای جمهور امریکا جایگاه ویژهای دارد غرب آسیا است. این منطقه از دیرباز محل تنش میان امریکا و دیگر رقبای این کشور اعم از شوروی چین و… بوده است. همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران اهمیت این منطقه در سیاست خارجی غرب دوچندان شد.
امریکا طی سالیان گذشته تلاش کرد به واسطه جنگ، تروریسم، مذاکرات صلح مبارزه از طریق اشاعه سلاحهای کشتار جمعی و… فضایی بحرانی را در منطقه ایجاد کند و با دخالت در این مناطق، سلطه مشروعی را برای خود بازتولید نموده و به آن استمرار بخشد. نظام سرمایهداری به رهبری امریکا در قالب پروژه بحرانسازی به واسطه اقداماتی از قبیل حمله مسلحانه، مهار طرفهای منازعه، تأمین تسلیحات و ایجاد پایگاههای نظامی و… میخواهد حضور و مداخله خود در منطقه را قانونی و مشروع جلوه دهد. وجود منابع نفت و گاز فراوان، تنوع قومی مذهبی، اختلافات مرزی کشورها، استقرار رژیم صهیونیستی، گروههای تروریستی تکفیری و… به امواج بحران منطقه دامن زده است.
اهداف امریکا در غرب آسیا
رؤسای جمهور امریکا برمبنای اهداف سیاست خارجی خود میکوشند منافع ملی این کشور را در مناطق مختلف محقق سازند. در همین چهارچوب اتاق فکر امریکا اهداف مختلفی را برای دخالت در غرب آسیا مدنظر دارد. این اهداف شامل اهداف اقتصادی در قالب تسلط بر نفت جهان، تقابل یورو و دلار، از پای درآوردن کشورهای نفتخیز دنیا و تسلط بر سایر منابع موجود در منطقه و اهداف سیاسی شامل مقابله با اسلام انقلابی و شیعی، تسلط سیاسی در خاورمیانه، تهدید و هشدار به گروههای سیاسی، نهادینهسازی فرایند نظام تک قطبی جهان، تأمین امنیت و تحکیم منابع اقتصادی اسرائیل، کاهش نفوذ روسیه در کشورهای آسیای میانه و قفقاز و جلوگیری از تکرار انقلاب ایران در کشورهای منطقه میشود.
همچنین امریکا اهداف نظامی نظیر ایجاد پایگاههای نظامی و ارتشی نوین در منطقه، سپر قراردادن نیروهای پاسدار صلح در کشورهای عراق، افغانستان و سایر کشورهای غرب آسیا، توسعه فعالیتهای جاسوسی و تهدید ایران، مقابله با جنبشهای مردمی و حفاظت از حاکمان دست نشانده خود و اهداف فرهنگی-اجتماعی نظیر تهی ساختن مردم منطقه از فرهنگ و تمدن هزارساله خود، ترمیم چهره امریکا نزد جوانان مسلمان بویژه در خاورمیانه، جایگزینی حس مذهبی با نژادپرستی، رفاه طلبی و مصرفگرایی و گسترش فحشا و منکرات در کشورهای اسلامی به جای عدالت خواهی را در این منطقه دنبال میکند.
راهکارهای تقابلی ایران علیه اهداف امریکا در منطقه
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران مدل حکمرانی جدیدی در غرب آسیا و جهان اسلام شکل گرفت. جمهوری اسلامی ایران باید در مقابل اهداف مدنظر امریکا راهبردها و ضرورتهای خاصی را اتخاذ کند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود؛
هدف استراتژیک امریکا، اعمال سیاست نظامی گری و اجماع جهانی علیه اسلام و ایران به عنوان اصلیترین عضو محور شرارت عنوان شده است. ایران در چنین شرایطی نمیتواند خود را از صحنه کنار کشانده و نسبت به حوادث و وقایعی که در این راستا اتفاق میافتد نقشی فعال نداشته باشد، بنابراین تنها دو راه پیش روی ایران قرار دارد؛ یا اینکه تسلیم خواستههای زورگویانه و سلطهطلبانه شود یا با قوت و قدرت در مقابل زیاده خواهیها و سلطه جوییها مقاومت کند. در چنین شرایطی بهترین رویکرد اتخاذ سیاست مقاومت و ایستادگی است.
باتوجه به بدعهدیهای امریکا که نمود عینی آن در خروج از برجام مشاهده شد ایران نیز باید اقدامات متقابل را در دستورکار خود قرار دهد. لذا لازم است که از طریق تقویت پارامترها و نهادهای امنیت ساز نظیر نیروهای مسلح، وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی در حوزه راهبردی غرب آسیا و تقویت آنها از هر لحاظ برای مقابله با تهدیدات و هرگونه اقدام نامتوازن و غیرعرفی ایالات متحده آماده بود.
باید میان ارگانهای مختلف و مهم ایران در حوزههای امنیتی، سیاسی و نظامی برای اتخاذ تصمیم راهبردی متقابل وحدت رویه و عزم ملی واحدی ایجاد شود، همچنین لازم است که ایران به منظور ناکارآمدسازی تحریمهای اقتصادی و جنگ عملیات روانی امریکا از ظرفیت همسایگان و منابع درونی خود استفاده گسترده کند. باید در سیاست خارجی ایران ضمن اتخاذ سیاستهای امریکاستیز برای پیوستن به جامعه جهانی تلاش شود.
نباید میان سیاستها و راهبردهای دستگاه دیپلماسی کشور و خطوط اصلی دکترین انقلاب اسلامی فاصله و شکافی ایجاد شود. سرمایهگذاری روی قدرت موشکی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران به عنوان ابزارهای اصلی قدرت بازدارنده کشور در داخل و منطقه باید در دستورکار جدی قرار گیرد.سپاه قدس در منطقه تمامی نقشههای امریکا که با صرف هزینههای گزاف طراحی شده را نقش بر آب کرده است. آنها برای مقابله با نفوذ و قدرت سپاه در منطقه اقدام به معرفی این نهاد به عنوان نهادی تروریستی کردهاند، لذا از نمایندگان مجلس انتظار میرود ضمن طرح حمایت معنوی از این نهاد بودجه مناسبی را در اختیار آن قرار دهند.
منطقه غرب آسیا از جمله مناطق مهم جهان است که رؤسای جمهور امریکا در قالب سند راهبردی و سیاست خارجی شان اهداف فرهنگی اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی گوناگونی را در آن دنبال میکنند وجمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین مانع تحقق مطلوب اهداف امریکا در این منطقه مطرح است.
از اینرو دولتهای امریکایی کوشیدهاند با بهرهگیری از ابزارهای مختلف نظیر وضع تحریمهای شدید مالی و حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی به مقابله با نفوذ ایران در سطح منطقه بپردازند. بر این اساس ضروری است جمهوری اسلامی ایران نیز اقدامات متقابل و بازدارندهای را علیه سیاستهای امریکا اتخاذ کند. از جمله این اقدامات بهادادن به پارامترها و نهادهای امنیت ساز نظیر نیروهای مسلح، وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی در حوزه راهبردی غرب آسیا و تقویت آنها از هر لحاظ برای مقابله با تهدیدات و اقدامات نامتوازن و غیرمتعارف ایالات متحده است.
منبع: روزنامه ایران
پایان پیام/
Friday, 3 January , 2025