در حالی که رسانه‌های غربگرا ماموریت دارند عملیات روانی آمریکا درباره اعزام شماری تفنگدار به منطقه را به عنوان تهدید معتبر نظامی علیه ایران پژواک بدهند، تحلیل‌گران حتی در میان محافل معاند هم معتقدند آمریکا قادر به درگیری نظامی با ایران نیست.

آمریکا وقتی می‌تواند بجنگد که نیروهایش در تیررس نباشند
در حالی که رسانه‌های غربگرا ماموریت دارند عملیات روانی آمریکا درباره اعزام شماری تفنگدار به منطقه را به عنوان تهدید معتبر نظامی علیه ایران پژواک بدهند، تحلیل‌گران حتی در میان محافل معاند هم معتقدند آمریکا قادر به درگیری نظامی با ایران نیست.

تحلیل‌گران مطلع داخلی و خارجی با ‌اشاره به قدرت ویرانگر نظامی ایران در خلیج‌فارس و کشور‌های منطقه و حتی مناطق دور‌تر می‌گویند که اتفاقا وقتی آمریکا به منطقه نیرو منتقل می‌کند و آنها را در تیررس قرار می‌دهد، احتمال اقدام نظامی به مراتب کمتر از موقعیتی است که نیروهایش را از تیررس خارج می‌کند و مفهوم آمادگی برای درگیری نظامی جدی‌تر می‌شود.
ضرب شست نیروهای ایرانی در موشک‌باران پایگاه عین‌الاسد، انهدام گلوبال‌هاوک و اسارت تفنگداران آمریکایی در گذشته به انضمام حملات گاه و بیگاهی که از سوی متحدان ایران در کشورهای مختلف علیه نیروهای آمریکایی می‌شود، موجب آن شده که حتی شبکه صهیونیستی اینترنشنال برای نظامیان آمریکایی که مدعی‌اند می‌خواهند روی کشتی‌های تجاری مستقر شوند، اظهار نگرانی کند و بگوید نیروی دریایی سپاه سابقه دستگیری تفنگداران دریایی آمریکا و انگلیس را دارد.
یادآور می‌شود اخیرا رسانه‌های غربی به دنبال آن مدعی شدند آمریکا سه هزار تفنگدار را برای حضور در کشتی‌های تجاری و جلوگیری از برخورد ایران با آنها به خلیج‌فارس اعزام می‌کند. رسانه‌های مذکور در یک هماهنگی مشترک به این شبهه‌افکنی دامن می‌زنند که آیا حضور تفنگداران نیروی دریایی آمریکا منجر به جنگ می‌شود؟ این در حالی است که ناوهای آمریکایی در دهه‌های گذشته که ایران فاقد یک هزار امکانات ویرانگر فعلی بود، حتی یک بار هم جرئت نکردند که با طرف ایرانی درگیر شوند. آنها حتی در مقیاس‌هایی بسیار کوچک‌تر، در عراق وافغانستان در مقابل گروه‌های کوچک شبه نظامی به زانو درآمدند و با خفت عقب‌نشینی
کردند.
موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار داد، این است که آمریکا اکنون با دو بحران بزرگ دست و پنجه نرم می‌کند؛ یکی در اوکراین و در مقابل روسیه و دورنمای این جنگ برای آمریکا کاملا تیره و تار است. بحران دوم تنش‌ها با چین است. طبق اسناد امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا، کاهش تنش و تمرکز در غرب آسیا، لازمه تمرکز بر رقابت با چین در شرق آسیا عنوان شده است. با وجود چنین جبهه‌های فرساینده‌ای، از عهده آمریکا خارج است که بخواهد جبهه‌ای تازه و فرساینده در غرب آسیا و خلیج‌فارس باز کند. به ویژه این‌که جای زخم‌های تحقیر‌آمیز درگیری‌های قبلی بر پیکره سیاست خارجی آمریکا -در افغانستان و عراق- هنوز خوب نشده و خودنمایی می‌کند.