از برجسته‏ ترين تحركات يهودي- صهيونيستي در تاريخ معاصر ايران، برپايي جشن‏هاي‏2500 ساله شاهنشاهي در سال 1350 شمسي برابر 1971 ميلادي بود.

به بهانه سالگرد جشن‌های منحوس ۲۵۰۰ ساله

اسرائیل طراح اصلی جشن‌های شاهنشاهی بود

از برجسته‏ ترین تحرکات یهودی- صهیونیستی در تاریخ معاصر ایران، برپایی جشن‏های‏2500 ساله شاهنشاهی در سال ۱۳۵۰ شمسی برابر ۱۹۷۱ میلادی بود.

صرف نظر از چگونگی زمینه‌سازی‏ها، اقدامات و توجیهات درباره برگزاری مراسم موسوم به‏ جشن‏های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و به علاوه، صرف هزینه‏های هنگفت و نیز مفاسد فراوان این‏ مراسم‌، به طور خلاصه می‏توان گفت؛ براساس اسناد و مدارک موجود، طراحی و اجرای این برنامه به تمامی از سوی مجامع‏ صهیونیستی و اسرائیلی صورت گرفت.
برخلاف آنچه که تبلیغات خارجی توجیه و القا کرده‏ بود و علی‌رغم بزرگنمایی دربار پهلوی مبنی بر بزرگداشت ۲۵۰۰ سال سلطنت و پادشاهی در کشور ایران‌، واقعیت این بود که جشن‏های ۲۵۰۰ ساله‌، صرفا با هدف نکوداشت‏ خاطره و تاریخ عزیمت یهودیان از بابل به ایران و بیت‌المقدس در زمان کوروش‌،در سال ۵۳۹ قبل‏ از میلاد شکل گرفت. آن گونه که بعدها آشکار شد‌، محافل یهودی- صهیونیستی در سال‏1340 شمسی برابر ۱۹۶۱ میلادی‌، طرح و تمایل به برپایی این جشن را اعلام کرده بودند.
در سال ۱۹۵۹، اسرائیلی‏ها تصمیم گرفتند تا به منظور یادبود آزادی و رهایی ملت‏ یهود از اسارتش در بابل‌، کنگره‏ای با شرکت تاریخ نویسان برگزار نمایند که مورخین و شرق شناسان ایرانی هم به این اجلاس اسرائیلیان دعوت شدند. از همین کنگره بود که ایده برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بیرون آمد و از طریق شجاع الدین شفا (مشاور فرهنگی دربار شاه) به رژیم پهلوی ابلاغ گردید.
کنگره یهود تمام قد در خدمت جشن‌های منحوس
در اجلاس کنگره بین‌المللی یهود هم که از دهم تا بیستم مرداد ۱۳۳۸  (دوم تا دوازدهم اوت) در شهر استکهلم برگزار شد، در پی گزارش هیئت نمایندگی یهودیان ایران قطعنامه ذیل در جلسه ۱۹ مرداد این کنگره به اتفاق آرا به تصویب رسید:
«مجمع عمومی کنگره جهانی یهود… شورای اجرائیه خود را مأمور می‌کند که به ‌نوبه خود این یادبود بزرگ (جشن‌های شاهنشاهی) را در زمینه بین‌المللی آن مورد تجلیل قرار دهد و از تمام سازمان‌ها و جوامع یهودیان در سراسر جهان خواستار است که طی باشکوه‌ترین مراسم، حق‌شناسی خود را نسبت به (کوروش) قهرمان بزرگ تاریخ که در کتاب آسمانی تورات از بزرگواری او نسبت به ملت یهود سخن رفته است ابراز دارند.»
پس از صدور این قطعنامه، از طرف کمیته اجرائی کنگره یهود، مفاد آن به سازمان‌های یهودی در ۵۸ کشور جهان رسماً اطلاع داده شد و مجمع عمومی کنگره از این طرح استقبال کرد و برای به انجام رساندن آن اقداماتی را به شرح زیر تدارک دید:
۱- تشکیل کنفرانس‌هایی در کشورهای مختلف جهان به مناسبت برگزاری یادبود جشن‌های دوهزار و پانصدساله.
۲- تدوین تاریخ کوروش بر اساس منابع و مآخذ تورات.
۳- تدوین برنامه ویژه‌ای برای تدریس در مدارس.
۴- نام‌گذاری خیابان‌ها و میدان‌ها و مؤسسات اجتماعی در پایتخت‌ها و شهرهای مختلف جهان به نام کوروش.
در روز ۱۵ آبان ۱۳۳۹ اجلاس رهبران یهود در سالن بزرگ هتل دورون ژنو تشکیل گردید. در این اجلاس نیز به ‌تفصیل درباره جشن‌های دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی و نقش کوروش در حیات تاریخی و ملی یهود گفت‌وگو شد و پیرو قطعنامه گذشته مجدداً به جوامع یهودیان جهان توصیه گردید که در هر نقطه عالم که باشند خود را برای باشکوه برگزار کردن این یادبود بزرگ ایران که در تاریخ یهود مقام بسیار مهمی دارد آماده کنند.
جشن‌ها ۱۰ سال به تعویق افتاد
احسان نراقی از مشاوران ارشد دربار در کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» از ملاقات شفا با شاه برای برگزاری جشن‌های شاهنشاهی شرح مختصری نوشته است. شجاع الدین شفا که از اعضای شناخته شده فراماسونری و وابسته به محافل صهیونیستی بود، در این ملاقات، تئوری دیرین فراماسون‌ها برای اسلام‌زدایی در ایران از طریق باستان‌گرایی را مطرح کرده و برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را گامی مهم در این راستا دانست که می‌توانست تئوری عملگرایانه محکمی در راه مقابله با تفکر اسلامی ملت ایران به حساب آید.
در آن زمان، بر اساس محاسبه کانون‏های صهیونیستی‌، سال ۵۳۹ قبل از میلاد به عنوان‏ مبدأ‌، با سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ شمسی) جمع شده و رقم ۲۵۰۰ به دست می‌آمد. اما به دلائل مختلف‌، کانون‏های مزبور موفق به برگزاری جشن‏ها در سال‏1340 شمسی نشدند و آن را به ده سال بعد یعنی سال ۱۳۵۰ شمسی‌، موکول کردند. بر این اساس‌، آنها سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ شمسی) را با سال ۵۲۹ قبل از میلاد‌، که ‏تقریبا همزمان با آغاز پادشاهی کورش بود جمع و رقم ۲۵۰۰ را به دست دادند.
شمس الدین رحمانی مورخ و پژوهشگر معاصر، در اثر تحقیقی خود به نام «لولای سه قاره» در این باره چنین تصریح و تأکید کرده:
«…داستان آزادی یهود به دست کورش در تورات نقل شده و جشن‏های ۲۵۰۰ ساله که‏ محمدرضا پهلوی راه ‌انداخته بود، در واقع به خرج ملت ایران و به خاطر بزرگداشت‏ این واقعه تاریخی محبوب یهودی‏ها و با رهبری و برنامه‌ریزی صهیونیست‏ها بود..»
به نام ایران و به کام اسرائیل
لطف اله حیّ یکی از سران انجمن کلیمیان تهران‌، نماینده مجلس شاهی‌، از مشاهیر و معاریف فراماسون و عضو برجسته تشکیلات صهیونیسم که ریاست «شورای یهودیان ایران» در «شورای مرکزی جشن‏های ۲۵۰۰ ساله» را عهده‏دار بود‌، در مهر ماه ۱۳۴۹، طی اطلاعیه‏ای درمیان جامعه یهود ایران‌، درباره جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی چنین نوشت:
«…این جشن‏ها در حقیقت ماده تاریخ ۲۵۰۰ ساله جامعه‏ یهودیان ایران شد…فی الواقع جشن‏های شاهنشاهی برای یهودیان ایران جنبه جشن ۲۵۰۰ ساله‏تاریخ ما [یهودیان‏] در ایران است…به همین منظور از مدت‏ها قبل‌، شورای یهودیان ایران وابسته‏ به شورای مرکزی جشن‏های شاهنشاهی تشکیل و با مطالعه مستمر و عمیق و مشاورات لازم‌، برنامه اجرائی جامعه ما را در این باره تهیه نمود…که‏ بموقع خود به اطلاع همگان خواهد رسید تا هرخانواده یهودی ایرانی سهم خود را در آن ادا نماید….»
مئیر عزری، نخستین سفیر اسرائیل در ایران نیز در جلد اول خاطراتش در این باره ضمن ‌اشاره به بازدید سپهبد علی کیا (رئیس‌کمیته ملی اطلاعات و امنیت کشور در سال ۱۳۳۸) از اسرائیل و سپس ارائه نتایج آن سفر در ملاقات با شاه می‌نویسد:
«…از دیگر ره آوردهای گفت‌و‌گوی کیا با شاه، بازدید گلدامایر (وزیر خارجه اسرائیل) از ایران و همکاری‌های اسرائیل با ایران برای برپایی جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود…»
به هر صورت محافل یهودی صهیونیستی با برگزاری جشن‏های مزبور و تغییر تاریخ و تقویم‏ هجری شمسی ایران به تاریخ ظاهرا شاهنشاهی و در واقع «تاریخ و تقویم یهود ایران» سعی در تعقیب مقاصد خود کردند که با افشاگری حضرت امام خمینی و مبارزات یاران ایشان، توطئه آنها نقش‏ بر آب شد.
باز هم حضرت امام پیشگام بودند
در افشای ماهیت این جشن‌، مثل همه موارد مشابه‌، بیش و پیش از هر کس، حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) بود که مردم مسلمان ایران را نسبت ‏به ماهیت و اهداف برگزار کنندگان این مراسم هشیار و آگاه نمودند. آن هم در زمانی که مملکت ایران را سکوتی دهشتناک فرا گرفته بود و هیچ یک از جریانات و گروههای مختلف تاریخ سیاسی این کشور توان یا جرات گفتن کلمه‌ای در این باب نداشتند. حضرت امام خمینی در یک سخنرانی به همین مناسبت فرمودند:
«…اطراف مملکت ایران در این مصیبت گرفتار هستند و میلیون‏ها تومان خرج جشن ‏شاهنشاهی می‏شود… کارشناس‏های اسرائیل برای این تشریفات دعوت شدند به طوری که خبر شدم و نوشتند به من‌، کارشناس‏های اسرائیلی مشغول به پا داشتن این جشن هستند و این‏ تشریفات را آنها دارند درست می‏کنند. این اسرائیل که دشمن با اسلام است و الان ‏در حال جنگ با اسلام است…»
به دنبال افشاگری و فراخوان امام خمینی علیه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، مردم مسلمان با هدایت روحانیت مبارز‌، اقدامات اعتراضی و روشنگرانه هماهنگی را در سراسر کشور شروع کردند که رژیم شاه و اربابان صهیونیستش را سخت به وحشت ‌انداخت.
سهراب سبحانی کاندیدای کمیته روابط آمریکا و اسرائیل (ایپاک) در کتاب خود به نام «توافق مصلحت‌آمیز» درمورد موضع امام در مقابل جشن‌های شاهنشاهی نوشت:
«…بدون تردید تنها فردی که با سیاست شاه نسبت به اسرائیل سخت مخالفت داشت، آیت‌الله خمینی بود. او مراسم برگزاری ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران را در سال ۱۹۷۰ به عنوان «توطئه اسرائیل علیه اسلام» مردود دانسته و تقبیح می‌کرد. خمینی می‌گفت کوروش، یهودیان را از اسارت بابل نجات داد و بدین ترتیب «از سرنگونی طبیعی عناصری که منتهای آرزویشان سلطه جهانی است جلوگیری کرد». استدلال او این بود که یهودیان اکنون به موفقیت برگزاری این مراسم کمک می‌کنند تا دین خود را به کوروش کبیر پرداخته باشند….»
مردم ایران توسط شاه به گروگان گرفته شدند
جرج بال معاون سابق وزارت امورخارجه آمریکا که در مراسم جشن‌های ۲۵۰۰ ساله حضور داشت، نوشت:
«چه مناظر زننده و پوچی که فرزند یک قزاق در کشوری که درآمد سرانه آن از ۲۵۰ دلار بیشتر نیست مانند یک امپراطور جشن برپا کرده و با ادعای رفورم و نوگرایی البسه و پوشاک دوران باستانی را به نمایش گذاشته است. نمایش قدرت شاه، بوتیک‌های تهران، کلوب‌های شاهنشاهی، هتل هیلتون، کی کلوب هرگز نتوانست معیار قضاوت درباره زندگی مردم ایران باشد، هر چند درک این واقعیت که اکثریت عظیم ملت ایران از فقیرترین مردم جهان بودند برای میهمانان شاه قدری مشکل بود.»
ویلیام شوکراس نویسنده و مورخ معروف آمریکایی نیز اظهار داشت:
«شاه با بزرگداشت ایران زمان کوروش و داریوش، کاملاً و عمداً بخشی از تاریخ ایران را که به مراتب مناسب‌تر با قرن بیستم میلادی است، نادیده می‌گیرد: تعالیم حضرت محمد(ص) پیامبر اسلام.»
روزنامه‌ لوموند نیز انتقادات فراوانی به این جشن‌ها وارد کرد و به روایت خبرنگارش گزارش داد:
«تدابیر امنیتی که اتخاذ شده شگفت‌انگیز است. صدها نفر و به گفته برخی‌ها هزاران نفر برای مدت جشن‌ها توقیف و زندانی شده‌اند و یا در معرض اقامت اجباری قرار گرفتند. دانشگاه‌ها و مدارس متوسطه تعطیل شدند تا به هنگام جشن‌ها اعتصاب نکنند. تمام وزارتخانه‌ها و تمام بناهای دولتی و تعداد بسیاری از شخصیت‌ها تحت حفاظت نیروهای نظامی واقع گردیدند. والدین و خویشاوندان جوانان مخالف به عنوان گروگان، تکرار می‌کنیم به عنوان گروگان، بازداشت شدند.»