یک فعال مدعی اصلاحات گفت: افکار مصباح یزدی با افکار امام راحل و رهبری زاویه دارد و عجیب است که وزیر کشور گفته پیرو افکار مصباح یزدی است.

این هم یک نمونه دیگر از نفاق افراطیون مدعی اصلاحات

یک فعال مدعی اصلاحات گفت: افکار مصباح یزدی با افکار امام راحل و رهبری زاویه دارد و عجیب است که وزیر کشور گفته پیرو افکار مصباح یزدی است.
در حالی که حملات هماهنگ به شخصیت والای آیت‌الله مصباح یزدی(ره) به دستاور کار روزانه منافقین جدید و افراطیون مدعی اصلاحات تبدیل شده، علی صوفی(عضو شورای سیاستگذاری منحله اصلاح‌طلبان و وزیر دولت خاتمی) به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: در مراسم سالگرد فوت مرحوم مصباح یزدی، وزیر کشور مطلبی را عنوان کرد که بنده از تلویزیون شنیدم، آقای وحیدی گفت که دولت پیرو افکار و اندیشه‌های مصباح یزدی است که این یعنی نفوذ جبهه پایداری زیرا جبهه مذکور هم همین را می‌گوید که ما وابسته به مصباح یزدی هستیم.
وی افزود: من خودم شنیدم و صداوسیمای جمهوری اسلامی نشان داد که وحیدی در مراسم سالگرد مصباح یزدی گفت که اصلاً در دولت رئیسی پیرو افکار و اندیشه‌های مصباح یزدی و مجری افکار و ایده‌های او هستیم. من همان موقع در خانه احزاب اعتراض کردم و گفتم وقتی وزیر کشور می‌گوید مجری ایده‌های مصباح یزدی هستیم، ایده‌های مصباح یزدی کاملاً روشن است و می‌گوید مردم اصلاً کاره‌ای نیستند. طرفداران مصباح یزدی مطرح می‌کنند که علاوه‌بر ولایت مطلقه فقیه باید اطاعت مطلقه هم داشته باشند.
صوفی همچنین گفت: علاوه‌بر این، یکی از حضرات اعلام کرده که افکار مصباح یزدی با افکار امامین زاویه دارد، یعنی هم با افکار امام خمینی(ره) و هم با افکار رهبر انقلاب زاویه دارد، آن وقت وحیدی به عنوان عضوی از کابینه دولت صراحتاً اعلام کرده که ما پیرو افکار مصباح هستیم، لذا با توجه به اینکه مصباح یزدی معتقد است مردم کاره‌ای نیستند و از طرفی وحیدی اعلام کرده پیرو افکار مصباح یزدی است، چگونه انتخابات را برگزار می‌کند؟
گزافه‌گویی این وزیر دولت خاتمی در حالی است که آیت‌الله مصباح یزدی در طول سال‌های ۴۲ تا ۵۷ با مدرسین حوزه علمیه قم همکاری نزدیک داشت و پای بیانیه‌های سیاسی و انقلابی این مجموعه را امضا کرد؛ تا جایی که از مجموع ۱۰۷ بیانیه جامعه مدرسین حوزه عملیه قم، ۶۰ بیانیه به صورت جمعی صادر شده و فاقد امضاء است اما از میان ۴۰ بیانیه دارای امضاء، آیت‌الله مصباح یزدی ۱۶ بیانیه را امضاء کرده؛ در حالی که آقای‌ هاشمی رفسنجانی ۶ بیانیه، شهید قدوسی ۱۱ بیانیه و شهید مفتح نیز ۶ بیانیه را امضاء کرده‌اند. اولین بیانیه‌ای که آیت‌الله مصباح یزدی امضاء کرد، مربوط به بازداشت امام خمینی(ره) در سال ۴۲ بود که در هشتم مهرماه صادر شد. آیت‌الله مصباح یزدی در دی‌ماه سال ۴۳ بیانیه مربوط به وظیفه وعاظ و سخنگویان مبنی بر روشنگری درخصوص بازداشت امام و یاران ایشان را امضاء‌ کرد؛ در بهمن همان سال نیز برای امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت، نامه سرگشاده فرستاد و نسبت به اوضاع نابسامان کشور تذکر داد و در فروردین‌ماه سال ۴۴ برای پیگیری نامه خود و وضعیت امام راحل(ره) بار دیگر در سال ۴۴ برای نخست‌وزیر نامه فرستاد.
در سال ۵۶ که مبارزات مردمی علیه رژیم گذشته به اوج خود رسید، آیت‌الله مصباح یزدی در ۲۲ دی‌ماه بیانیه‌ای در اعتراض به فاجعه ۱۹ دی (مصادف با ۲۹ محرم ۱۳۹۸ هجری قمری) امضاء کرد و در ۱۶ فروردین‌ماه سال ۵۷ همراه با جمعی از مدرسین حوزه علمیه قم، بیانیه‌ای درخصوص فجایع یزد صادر کردند و امضای ایشان پای بیانیه این جامعه درباره مسائل سیاسی روز که ۲۵ فروردین‌ماه سال مذکور صادر شد، مشاهده می‌شود.
آیت‌الله مصباح نقش اصلی در تولید و انتشار نشریات بعثت و انتقام را برعهده داشت که به تصریح بسیاری چهره‌های شاخص از جمله آقایان دعایی و حجتی کرمانی، این نشریه نقش محوری در فعالیت‌های مبارزاتی‌ نیروهای انقلاب داشت و آقای هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه بعثت و انتقام بیشتر جنبه سیاسی و افشاگرانه داشت. انتشار نشریه مذکور را در آن مقطع محور مبارزات انقلابیون می‌داند.
مؤسسه در راه حق و شخص جناب آقای مصباح و برنامه‌های خوب و سازنده‌اش آن‌قدر مورد توجه حضرت امام(قدس سره) بود که از بدو پیروزی انقلاب تا رحلت‌شان؛ تمام هزینه‌های برنامه‌های آموزشی حضرت آیت‌الله مصباح را مرحمت می‌کردند. می‌توانید از حجت‌الاسلام صانعی و دیگر عزیزان آگاه از دفتر آن امام بزرگوار بپرسید و امام فرموده بودند که اگر توسعه هم پیدا کند، هزینه‌ها را تامین می‌کنم.(آیت‌الله رضا استادی/روزنامه رسالت ۸ شهریور۷۸)
از سوی دیگر در اثبات نفاق مدعیان اصلاحات همین بس که سعی می‌کنند اندیشه‌های استاد مصباح را نقطه مقابل امام قرار دهند و حال آن که رهبر انقلاب از ایشان به عنوان مطهری زمانه یاد کردند. متهم کردن ناجوانمردانه آیت‌الله مصباح به مخالفت با جمهوریت و مردم در حالی است که اشرافیت غربگرای مدعی اصلاحات، بیشتر مخالفت و معارضه را با جمهوریت و رای مردم داشتند و از برپایی شورش و آشوب در این زمینه دریغ نکردند.