فریدمن: نتانیاهو، منافع ایران را تامین میکند، نه اسرائیل و آمریکا را
ایران دست آمریکا را در منطقه برای ایجاد ائتلافهای جدید با هدف منزوی کردن خودش خوانده است. رهبر معظم ایران، گفته بود که کشورهای مسلمانی که روابطشان را با اسرائیل عادیسازی میکنند، روی اسب بازنده شرط میبندند. او همچنین پیشبینی کرده بود که اسرائیل بهزودی نابود خواهد شد.
چه ایران دقیقاً میدانست حمله حماس چه زمانی اتفاق میافتد یا نه، بدون تردید حمله حماس برای ایران، ابزاری برای منزوی کردن اسرائیل و دیگر متحدان آمریکا بود. روایت وسیعتر، مانعتراشی در برابر عادیسازی روابط سعودی- فلسطینی- اسرائیلی است. اما این ماجرا چگونه پایان میپذیرد؟ در طول ماه گذشته، اسرائیل فؤاد شکر، فرمانده ارشد حزبالله را در بیروت، اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را در تهران و محمد ضیف، رهبر نظامی حماس را در غزه ترور کرده است. همه این افراد در پی این بودند که همه نیروهایشان را وارد یک جنگ بیپایان کنند تا «کشور یهودی» را از بین ببرند. اما اسرائیل در گذشته هم نفر اول و دوم حماس را کشته است. مشکل اینجاست که حماس و حزبالله شبکه هستند. آنگونه که جان آرکیلا، استراتژیست شبکه و نویسنده کتاب «بیتسکریگ: چالش نوی جنگ سایبری» به من آموزش داده است: «در یک شبکه، هر کسی نفر دوم محسوب میشود.» همیشه جانشینهای جدید پیدا میشوند که از اسلاف خود بدتر هستند.
تنها راه ممکن برای اینکه واقعاً بتوان حماس را به لحاظ سیاسی به حاشیه راند و ایران را به لحاظ منطقهای منزوی کرد، این است که اسرائیل قدرت جایگزین حاضر و ناظر را تقویت کند: تشکیلات خودگردان فلسطینی. تشکیلات خودگردان توافقهای اسلو را پذیرفته است و به صورت روزمره برای توقف خشونتها در کرانه باختری با اسرائیل همکاری میکند. اما نتانیاهو حاضر به پذیرش علنی این واقعیت نیست، چراکه میخواهد هر جایگزینی را برای حماس غیرمشروع جلوه دهد تا به جهان و اسرائیلیها وانمود کند که هیچ شریکی برای صلح و راهکار دودولتی وجود ندارد. نتانیاهو با چنین حرکتی در شطرنج منطقه، یعنی پذیرش تشکیلات خودگردان فلسطینی، میتواند ائتلاف آمریکا- اسرائیل- اعراب را تقویت کند، سازوکار حکومتی در غزه ایجاد کند که اسرائیل را تهدید نمیکند و ایران و نیروهای نیابتیاش را به لحاظ نظامی و سیاسی منزوی کند که در نتیجه باعث میشود جنگ حماس فقط به هدر دادن پول و جان تبدیل شود. اما نتانیاهو برای چنین اقدامی ائتلاف دولتش را به خطر میاندازد، چراکه شرکای افراطی او با هر توافقی با فلسطینیها مخالف هستند.
نتیجه اینکه من باور دارم در روزهای آغازین جنگ غزه، این مسائل مبهم بودند، اما حالا دیگر کاملاً واضح شدهاند. آنچه روشن نیست، این است که نتانیاهو چه خواهد کرد. او منافع چه کسی را تامین میکند؟ منافع خودش، منافع اسرائیل، منافع آمریکا یا منافع ایران؟ اگر نتانیاهو الان اقدام درست را انجام دهد، دست ایران از لحاظ سیاسی خالی میماند. ایران دیگر نخواهد توانست هدف اصلیاش برای سلطه بر جهان عرب را با پنهان شدن خودش و نیروهای نیابتیاش پشت آرمان فلسطینی پنهان کند. نتانیاهو همین حالا میتواند پرده را از این بازی کنار بزند. اما او باید منافع اسرائیل را نسبت به منافع خودش اولویت بدهد. آیا این کار را خواهد کرد؟
Saturday, 23 November , 2024