نشریه انگلیسی اسپکتیتور در گزارشی تاکید کرد اسرائیل سه بدهی انتقامی معوقه دارد و حتما مجازات خواهد شد و تفاوت تحلیل‌ها درباره چگونگی این مجازات است.

اسرائیل، تاوان سه ترور را به گردن دارد
نشریه انگلیسی اسپکتیتور در گزارشی تاکید کرد اسرائیل سه بدهی انتقامی معوقه دارد و حتما مجازات خواهد شد و تفاوت تحلیل‌ها درباره چگونگی این مجازات است.

این نشریه به قلم جی منز (عضو اندیشکده پالسی اکسچنج انگلیسی و مدیر اجرائی انجمن در دانشگاه کمبریج) نوشت: خاورمیانه از ماه اکتبر درگیر جنگی منطقه‌ای بوده که در چند هفته آینده احتمالا آشکار خواهد شد. پس از حمله هوائی اسرائیل به بیروت و ترور «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، ایران از رویکرد متفاوتی خبر می‌دهد. پس از ترور ژنرال قاسم سلیمانی در سال ۲۰۲۰ میلادی و حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، وعده انتقام از سوی ایران مطرح شد. امروز ایران از مجازات یا خونخواهی می‌گوید. اسرائیل سه بدهی خونی معوقه دارد که طی چند هفته گذشته از سراسر محور مقاومت انباشته شده است. اسرائیل، بندر حدیده بندری در یمن را در روز روشن بمباران کرد. اسرائیل یک فرمانده ارشد حزب‌الله را در بیروت ترور کرد. اسرائیل همچنین با ترور هنیه، ایران را خشمگین کرد. پاسخ به گونه‌ای هماهنگ خواهد شد که هر سه طرف سوگوار بتوانند با همراهی یکدیگر حساب خود را با اسرائیل تسویه کنند.
آنچه بیش از زمان حمله محور مقاومت اهمیت دارد، چیستی و چگونگی آن است. روشی که محور مقاومت برای انتقام‌گیری انتخاب می‌کند به مهم‌ترین پرسش پاسخ خواهد داد: آیا اسرائیل بلوف می‌زند؟ محور مقاومت می‌تواند فرض کند که اسرائیل بیش از آن که بتواند بجود، گاز گرفته است. این می‌تواند اسرائیل را وارد یک جنگ فرسایشی دوم در لبنان کند که برای جبهه داخلی اسرائیل بسیار مجازات‌کننده‌تر از غزه خواهد بود. سایر گروه‌های عضو محور مقاومت می‌توانند دفاع هوائی اسرائیل را فرسوده کنند. این وضعیت باعث تضعیف روحیه می‌شود و کاخ سفید به سرعت تحت فشار شدیدی قرار خواهد گرفت تا برای حصول آتش‌بس تلاش کند. ایران حتی می‌تواند از هرج و مرج ایجاد شده برای گام برداشتن به سوی ساخت بمب اتمی استفاده کند.
گزینه دیگر برای محور مقاومت آن است که قمار کند و باعث شود آمریکا برای در آغوش کشیدن اسرائیل مداخله کند. محور مقاومت اکنون ممکن است نوع حمله‌ای را انتخاب کند که در آن خطرات برای توجیه یک جنگ منطقه‌ای تمام عیار بسیار زیاد یا بسیار کم باشد.برای ماه‌های متمادی ناظران مسائل خاورمیانه به جنگ فرسایشی سختی که در پارامتر‌های محدودی انجام می‌شود عادت کرده‌اند. ثابت شده که حصول آتش‌بس از ماه نوامبر به این سو دست نیافتی بوده است.
برخلاف تصور عمومی نتانیاهو در شرایط فعلی در محاصره افراطی‌ها نیست. اکنون آزادی عمل سیاسی او بیش از یک سال گذشته است. کنست (پارلمان اسرائیل) در تعطیلات تابستانی به سر می‌برد بدان معنا که تا اواخر اکتبر نمی‌توان علیه نتانیاهو رای عدم اعتماد داد. تا آن زمان، او آزادی عمل دارد. مهلت واقعی او تا تاریخ ۵ نوامبر است زمانی که آمریکایی‌ها پای صندوق‌های رای می‌روند.
اکنون سؤال این است که آیا اسرائیل وارد جنگ دوم با لبنان یا جنگ سوم با ایران خواهد شد؟ اسرائیل زمانی که به بیروت حمله کرد و یکی از فرماندهان ارشد حزب‌الله را ترور نمود، خطوط قرمز حزب‌الله را نادیده گرفت. حزب‌الله اکنون چاره‌ای جز حمله به حداقل یک شهر بزرگ اسرائیلی ندارد. اسرائیل سپس دوباره تلافی خواهد کرد و این حملات رفت و برگشتی ادامه خواهد یافت. به سختی می‌توان دید که آن وضعیت چگونه به پایان خواهد رسید.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی خود گفته که حمله اسرائیل علیه هنیه «حمله به حاکمیت و امنیت ملی ایران» بود. با این وجود، گزینه‌های ایران پیچیده‌تر است. حوزه‌ای که ایران در آن دست برتر را دارد استفاده از نیرو‌های نیابتی و استفاده از فرصت‌هاست. ایران یک برنامه طولانی‌مدت برای بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه دارد. تا الان این طرح جواب داده است. تهران بزرگ‌ترین منتفع از وضعیت فعلی در خاورمیانه است. اکنون ایران باید انتخابی را انجام دهد: اگر به اندازه کافی پیش نرود به افکار عمومی داخلی پاسخ قانع‌کننده نخواهد داد و اگر بیش از حد پیش برود می‌تواند جو بایدن را به جیمی کارتر تبدیل کند و دونالد ترامپ را دوباره به قدرت برساند یا نتانیاهو را تحت فشار قرار دهد تا آنچه را که به نظر می‌رسد سرنوشت خود می‌داند یعنی حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را محقق
سازد.
ماه‌هاست که توازن قوا به نفع ایران متمایل شده، اما اکنون توازن قوا در میانه بازی قرار دارد. ایران و حزب‌الله در هفته‌های آینده رگبار‌های موشکی گسترده‌ای را پرتاب خواهند کرد. با این حال، لحظه واقعی حقیقت برای منطقه از پیامد‌های اقدامات ایران و حزب‌الله پدیدار خواهد شد.