اندیشکده آمریکایی «ریسپانسیبل استیت کرفت» در گزارشی تاکید کرد: وقت آن رسیده که واشنگتن شکست در جنگ سوریه را بپذیرد و نیروهای خود را خارج کند...

اندیشکده آمریکایی «ریسپانسیبل استیت کرفت» در گزارشی تاکید کرد: وقت آن رسیده که واشنگتن شکست در جنگ سوریه را بپذیرد و نیروهای خود را خارج کند.

در گزارش این اندیشکده تاکید شده است: «12 سال از آغاز جنگ داخلی سوریه می‌گذرد و درگیری‌ها همچنان به‌طور پراکنده ادامه دارند و ایالات متحده همچنان با ۹۰۰ سرباز، گوشه‌ای از این کشور را اشغال کرده و همچنین بر اقتصاد سوریه چنگ انداخته و از طریق تحریم‌ها (قانون سزار) جمعیت سوریه را به فقر کشانده است. نیروهای مسلح چندین کشور دیگر از جمله ترکیه، در سراسر سوریه فعال هستند و این مسئله خطر درگیری‌های گسترده‌تر را دربر دارد.
واشنگتن اعتقاد داشت اعمال فشار حداکثری می‌تواند به نحوی به روی کار آمدن یک دولت همسو در دمشق بینجامد. اما تلاش‌های غرب مدت‌ها پیش متوقف شده و دولت جو بایدن صرفا در حال حفظ وضعیت موجود است. عبدالرحمن المصری از شورای آتلانتیک گفت: «ایالات متحده نمی‌داند در سوریه چه می‌خواهد و هیچ پایان بازی منسجمی ندارد و با توجه به تغییر چشمگیر اولویت‌های سیاست خارجی و فقدان شدید گزینه‌های امن برای تعامل مجدد با سوریه، بعید است که شرایط تغییر کند.»
در همین حال، اردوغان دیدار با بشار اسد و ولادیمیر پوتین را مطرح کرده که با پتانسیل یافتن روش سازش، پایان آخرین بقایای درگیری، و ادغام مجدد سوریه در منطقه همراه است و بایدن باید با لغو تحریم‌هایی که مردم سوریه را هدف قرار داده، و تشویق شرکای خود در حاشیه خلیج‌فارس به تعامل مجدد با دمشق، به این روند کمک کند.
سیاست ایالات متحده که به‌دنبال براندازی اسد، حمایت از شورشی‌های میانه‌رو، اتحاد با اسلام‌گراهای تندرو، حمایت غیرمستقیم از شاخه محلی القاعده، آشتی با ترکیه در حالی که این کشور به‌طور موثر به داعش کمک و علیه نیروهای کُرد متحد آمریکا اقدام کرده بود، و نادیده گرفتن نیروهای ایرانی و روسی را نمی‌توان چندان هوشمندانه توصیف کرد. در همین حال، سیاست تهران و مسکو ساده و متمرکز بر حمایت از دولت دمشق بود.
اکنون، بعد از گذشت بیش از یک دهه، سیاست ایالات متحده در همه زمینه‌ها به غیر از شکست داعش تقریبا به‌طور کامل شکست خورده، و حتی شکست داعش هم عمدتا توسط دیگر نیروهای فعال در صحنه رخ داده است. مخالفت واشنگتن با تعامل خلیج‌فارس با دمشق، دولت اسد را تا حد زیادی منزوی و به ایران و روسیه متکی کرده و ادامه اشغال غیرقانونی آمریکا هم تنها نیروهای نظامی این کشور را در معرض خطر قرار داده است.
حضور آمریکایی‌ها ناگزیر خطر درگیری‌های خصمانه را به همراه دارد. ممکن است روسیه تصمیم بگیرد حمایت آمریکا از اوکراین را در سوریه تلافی
کند.
این فرض که اسد که یک دهه جنگ را دوام آورده، در نهایت به کناره‌گیری رضایت می‌دهد نیز توهمی بیش نیست. در همین حال، بدتر شدن روابط آمریکا با روسیه و ایران، احتمال همکاری آنها با غرب را کاهش می‌دهد. به علاوه، اگرچه تحریم‌های اقتصادی‌، در عمل تاثیرات وخیم‌تری بر زندگی مردم عادی دارند. تحریم‌های متعددی علیه دمشق اعمال شده که وحشیانه‌‌ترین آنها قانون سزار تصویب سال ۲۰۱۹ است که اساسا هر نهاد خارجی را که با مؤسسات آمریکایی معامله می‌کند، از تجارت در سوریه بازمی‌دارد.
اکنون، تمایل اردوغان به تعامل مجدد با سوریه حاکی از توافقی با حمایت روسیه است که طبق آن، آنکارا عقب‌نشینی می‌کند و به دمشق اجازه می‌دهد تا کنترل مرز خود با ترکیه را دوباره به دست گیرد. این امر امنیت آنکارا را تامین می‌کند و به اشغال سرزمین‌های کردنشین سوریه توسط ترکیه پایان
می‌دهد.
شاید این سیاست، برای آمریکا اشتباه بزرگی باشد. اما واقعیت این است که دولت‌های متوالی در واشنگتن نتوانستند دولت اسد را براندازند و هر روز بر شمار قربانی‌های غیرنظامی سیاست‌های آمریکا در سوریه افزوده می‌شود. سیاستگذاران ایالات متحده باید شکست خود را بپذیرند و استراتژی جدیدی را امتحان کنند و به‌جای دامن زدن به درگیری، به صلحی کمک کنند که به نفع آمریکا و مردم سوریه است.
گزارش اندیشکده ریسپانسیبل استیت کرفت در حالی منتشر می‌شود که اخیرا وزیر خارجه آمریکا در گزارش عملکرد سیاست خارجى این کشور در سال ٢٠٢٢ و به‌عنوان یک دستاورد تاکید کرده بود: «ما به طولانی‌‌ترین جنگ آمریکا پایان دادیم. برای اولین‌بار در ۲۰ سال گذشته، آمریکایی‌ها با کیسه جسد یا مجروحیت شدید از افغانستان به خانه نمی‌آیند. بیش از ۱۲۰ هزار نفر را از این کشور خارج
کردیم».