پس از اعدام علی‌رضا اکبری، یکی از همکاران او در لندن طی یک یادداشتی اذعان کرد که اعدام وی سرمایه سیاسی انگلیسی‌ها را خواهد سوزاند...

پس از اعدام علی‌رضا اکبری، یکی از همکاران او در لندن طی یک یادداشتی اذعان کرد که اعدام وی سرمایه سیاسی انگلیسی‌ها را خواهد سوزاند.

ساعتی پس از اعدام علیرضا اکبری جاسوس انگلیس، ریشی سوناک نخست‌وزیر انگلیس نوشت که از مرگ اکبری در ایران متحیر شده است، این سرگیجه شدید بی‌تردید ناشی از دلسوزی حقوق بشری لندن نیست، اکبری عقل منفصل غربی‌ها در ایران بود که حالا ازکار افتاده است. مروری بر یادداشت‌ها و اظهارنظرهای این جاسوس انگلیسی به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا حذف این مهره برای طرف غربی سخت و ناگوار بوده است، زیرا پیش از او برخی دیگر از مهره‌های جاسوسی توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و انقلابی شناسایی و دستگیرشده‌اند اما برای هیچ‌کدام انگلیس از ایران سفیر بیرون نبرده است، حتی وقتی معاون شرکلیف در بیابان‌های مرکز کشور در حال جاسوسی موشکی بازداشت شد. اکبری برای انگلیس حتی از یک‌مهره شبه دیپلماتیک نیز باارزش‌تر بوده است.
اعدام این جاسوس، سرمایه سیاسی انگلیسی‌ها را خواهد سوزاند
به گزارش مشرق، پس از اعدام علی‌رضا اکبری در تهران، یکی از همکاران او در لندن طی یک یادداشت بلند و بالا و سیاسی جلوه دادن ماجرا چند نکته قابل‌تأمل را بیان کرده است، محمدعلی شعبانی نوشته است که اعدام اکبری سرمایه سیاسی انگلیسی‌ها را خواهد سوزاند، این اعتراف ناخواسته نشان می‌دهد که لندن بیش از آنکه نگران از دست دادن یک‌مهره خود در تهران باشد؛ دلواپس از دست دادن انسجام فکری خود در داخل ایران است! ضجه‌های نخست‌وزیر انگلیس را باید در همین خط تفسیر و ارزیابی کرد.
علی‌رضا اکبری سوژه‌ای خاص محسوب می‌شود، این جاسوس ۶۱ ساله یادآور چهره‌های ویژه در تاریخ معاصر انقلاب اسلامی است؛ می‌توان نام او را هم‌ردیف با بهرام افضلی، کشمیری و کلاهی قرارداد که هرکدام با شگردی خاص به حلقه اول تصمیم‌‌سازی در نظام راه‌یافته بودند و بعدها با ایجاد ارتباطات آلوده سرنوشت‌های متفاوتی یافتند، افضلی در دادگاهی علنی محاکمه و اعدام شد، کلاهی در هلند کشته‌شده و سومی توسط منافقین در تسویه درون‌سازمانی از بین رفته است، اما علی‌رضا اکبری با سابقه هفتاد ماه حضور در جبهه و رسیدن به سمت‌هایی چون معاونت روابط خارجی وزارت دفاع و شورای عالی امنیت ملی تا فعالیت در مرکز تحقیقات استراتژیک و مشاوره نیروی دریایی شرایط خاص‌تر از دیگر جاسوس‌ها دارد!
بهرام افضلی اطلاعات طبقه‌بندی‌شده نظامی را در اختیار دولت‌های بیگانه قرار داده بود؛ کشمیری و کلاهی نیز هرکدام به دلایل ایدئولوژیک جذب منافقین شده و عملیات تروریستی را هدایت و اجرا کرده بودند، اما اکبری برخلاف این سه نفر تنها یک جاسوس یا عاملی خرابکار تروریستی با اهدافی سیاه نیست، او با هدایت سرویس اطلاعات خارجی انگلیس توانسته بود به مراکز تصمیم‌‌سازی در نظام رسوخ کرده و روی سیستم ادراکی آن تأثیر بگذارد، از این ‌رو اکبری نسبت به افرادی مانند ناخدا افضلی به‌مراتب سوژه‌ای خطرناک‌تر محسوب می‌شود. اکبری یک شاخصه متفاوت از دیگران دارد؛ او هم جاسوس است و هم نفوذی!
افرادی که اکبری را از نزدیک می‌شناسند اذعان دارند که این جاسوس انگلیسی از قدرت آنالیز بالا برخوردار بوده و اخبار را خیلی زود به تحلیل تبدیل می‌کرده است، البته این وضعیت برای او آثار روحی خاصی نیز به‌جا گذاشته بود؛ ازجمله کیش شخصیت و تبختر بالا که همین ضعف شخصیتی باعث شد تا سازمان‌های جاسوسی روی او سرمایه‌گذاری انجام دهند.
حمایت از FATF و برجام
مرور قوه فکری اکبری در شناختن شجره نفوذ و جاسوسی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اکبری با عنوان رئیس ‌مرکز مطالعات راهبردی (تصمیم) پا به رسانه‌ها گذاشته و اغلب مطالب او در رسانه‌های اصلاح‌طلب منتشرشده و در دسترس عموم قرار دارد.
حمایت از FATF، حمایت ویژه از برجام و نسخه دیپلماسی انفعالی در منطقه، از جمله اظهارات و یادداشت‌های این جاسوس انگلیسی در رسانه‌های اصلاح‌طلب است.
مرور تحلیل‌های مختلف منتشرشده نشان می‌دهد، علی‌رضا اکبری علاوه‌بر اجرای یک طرح جاسوسی در داخل، فراتر از یک مزدور عمل کرده است. این جاسوس چندجانبه بخشی از پروژه نفوذ در ساختار کلان تصمیم‌سازی نیز بوده است، هرچند که اکبری از سال ۸۲ به آن‌سو در رصد دستگاه‌های امنیتی قرار داشته و از سال ۱۳۹۲ ارتباطش به‌صورت کامل با مراکز تصمیم‌ساز نظام قطع‌شده است؛ اما مرور رفتار او به‌عنوان یک کیس دوقطبی (جاسوسی- نفوذی) از اهمیت بالایی برخوردار است.
اکبری در مدت‌زمان فعالیت آن‌چنان در نقش خود فرورفته بود که حتی بسیاری از همکاران نزدیک به او به ذهنشان نیز خطور نکرده است که او یک بمب ساعتی در کنارشان است او مانند یک گاندو در زیرآب کمین کرده و به رصد سوژه‌های مختلف می‌پرداخته است و با طرح دوستی و ایجاد ارتباط اجتماعی روی کیس‌های مختلف اثر گذاشته است. مردی که لباس‌های شیک می‌پوشید، زندگی لاکچری داشت و به دلیل رفتارهای خصلتی یک شبه تبدیل به یک جاسوس شد.
پس از اعدام مرد هزار چهره، همچنان این سؤال باید پاسخ داده شود که لانه گاندوها در سفارت انگلیس در تهران که سناریو سکته اکبری و خروج او از کشور را طراحی کرده بود، این روزها چه وضعیتی دارد؟ اخبار حکایت از آن دارد که ایستادن تمام قد پشت یک جاسوس سوخته بخشی از پروژه عبور اروپایی‌ها از برجام است، این روزها هم جنازه یکی از تئوریسین‌های برجامیزه کردن کشور و هم آخرین پیش‌نویس احیای آن روی دست لندن مانده است.