اخیرا از قول یکی از حکما چنین شنیدم که قاجار برای انتخاب تهران به عنوان پایتخت از چندین منجّم مشورت گرفت و بعد از اطمینان از مناسب بودن موقعیت فیزیکی و جغرافیایی، آن را به عنوان پایتخت حکومت خود برگزید

درباره شهرهای تهی از حکمت

اخیرا از قول یکی از حکما چنین شنیدم که قاجار برای انتخاب تهران به عنوان پایتخت از چندین منجّم مشورت گرفت و بعد از اطمینان از مناسب بودن موقعیت فیزیکی و جغرافیایی، آن را به عنوان پایتخت حکومت خود برگزید. برخلاف دوره معاصر که ساخت و سازها از حکمت تهی شده است، در معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی چه در مقیاس خُرد نظیر تعیین زمان ساخت یک منزل مسکونی و چه در مقیاس کلان نظیر انتخاب پایتخت و یا حتی تعیین تاریخ شروع ساخت یک میدان مهم شهری، بهره‌گیری از حکمت کاملاً رایج بوده است که در علومی نظیر علم نجوم بروز و ظهور داشت.

برای مثال بنابر برخی پژوهش‌ها، زمان دقیق شروع معماری میدان نقش جهان اصفهان ساعت ۱۱:۲۲ پیش از ظهر روز ۱۸ صفر سال ۹۹۹ قمری (منطبق بر ۲۵ آذرماه یا بُرج قوس ۹۶۹ شمسی) بوده است. اما در این ساعت و این تاریخ چه سرّی نهفته بوده است که برای شروع احداث چنین میدان مهمی انتخاب شده است؟!

از آنجا که در این لحظه، محور میدان، هم‌راستا با زاویه سَمت خورشید-زحل می‌گردد، دلیل نجومی برای هم‌ترازیِ نظام‌مند معماری با اوضاع فلکی آسمانه‌اش بوده است. به نحوی که در این زمان و بر اساس قواعد علم نجوم، خورشید در خانه دَهُم (به تعبیر منجّمان، وتد عاشر) و زحل در خانه چهارم (به تعبیر منجّمان، وتد رابع) است که این وضعیت در «زایجه کیهان» نیز برقرار بوده و دلیل خوبی برای بنانهادن بوده است. طبق قواعد تنجیم، خورشید کوکب پادشاهان است و حضورش در دهم، دلالت بر حکومت می‌کند. زحل نیز کوکب عمارت و ساخت وساز و دیرپایی است و حضورش در چهارم، متناسب بوده است با ساخت میدانی شاهانه. فلذا زمان شروع معماریِ این میدان، بر این دو دلیل نجومی (یعنی حکومت و دیرپایی) استوار شده است.

حالا مقایسه بفرمایید با شهرهای معاصر که دیگر در آنها نه به علم نجوم در ساخت و سازها توجهی می‌شود و نه به علم طب و نه به هر نوع حکمت دیگری. از شهری که صفر تا صد آن صرفاً بر اساس مناسبات نظام سرمایه‌داری شکل بگیرد و حرف اول و آخر آن را فقط و فقط سوداگری و صرفه اقتصادی بزند چه انتظاری می‌رود؟ آیا میان انبوه مشکلات روحی و روانی شهروندانِ چنین کلانشهرهایی با تهی شدن این شهرها از هر نوع حکمت، هیچ رابطه‌ای برقرار نیست؟