روزنامه واشنگتن پست می‌گوید؛ همان‌گونه که سیاست فشار حداکثری ترامپ برای بی‌ثبات کردن ایران و گرفتن امتیاز شکست خورد، به امید اغتشاشات نشستن هم در حالی که برنامه هسته‌ای ایران با شتاب به پیش می‌رود، اقدامی غیر مسئولانه و خلاف عقل است. این روزنامه با تأکید بر اهمیت احیای برجام برای آمریکا نوشت: چندی قبل […]

روزنامه واشنگتن پست می‌گوید؛ همان‌گونه که سیاست فشار حداکثری ترامپ برای بی‌ثبات کردن ایران و گرفتن امتیاز شکست خورد، به امید اغتشاشات نشستن هم در حالی که برنامه هسته‌ای ایران با شتاب به پیش می‌رود، اقدامی غیر مسئولانه و خلاف عقل است.
این روزنامه با تأکید بر اهمیت احیای برجام برای آمریکا نوشت: چندی قبل رابرت مالی نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران گفت که بعید است مذاکرات هسته‌ای با تهران به این زودی‌ها ادامه یابد. رابرت مالی با اشاره به اعتراضات در ایران انتقال هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه و ادامه بازداشت اتباع آمریکایی، گفت: «اگر این مذاکرات انجام نمی‌شود، به دلیل موضع ایران و هر چیزی است که از سپتامبر تاکنون رخ داده است.» اظهارات او بازتاب نارضایتی گسترده‌ای بود که آمریکا در خصوص ایران دارد و این قابل درک است. با این حال، هیچ یک از موضوعاتی که او به آن اشاره کرد، این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که ایران اکنون فقط چند روز با داشتن مواد با درجه تسلیحات کافی برای بمب هسته‌ای فاصله دارد و هیچ کاری برای متوقف کردن آن انجام نشده است. بازنگری در مسیر دیپلماتیک همچنان موثرترین مسیر رو به جلو است. روابط ایران با غرب پس از تقریباً دو سال مذاکرات شکست خورده برای احیای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ به پایین ترین حد خود رسیده است. آژانس اخیراً ایران را به دلیل عدم همکاری سرزنش کرد، اما مشکل بزرگتر را حل نمی‌کند. ایران به اقدام آژانس با آغاز مجدد غنی‌سازی اورانیوم در سطح بالا در سایت زیرزمینی هسته‌ای فردو پاسخ داد. مقامات ایرانی همچنین اعلام کرده‌اند که قصد دارند سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری نصب کنند که به طور قابل توجهی توانایی هسته‌ای را افزایش می‌دهد.
از زمان اعتراضات، اروپا و ایالات متحده بر افزایش فشار بر ایران از طریق تحریم‌های جدید، فشار سیاسی و حمایت بیشتر از چهره‌های اپوزیسیون متمرکز شده‌اند. طرفداران سیاست «فشـار حداکثری» دونالد ترامپ آشکارا از یک رویکرد تندروتر حمایت می‌کنند. آنها از غرب می‌خواهند که کمپین تحریم‌های مجدد را با هدف کنار گذاشتن مصالحه با تهران، یا حتی تضمین تغییر رژیم،
دوچندان کند.
واقعیت این اسـت کـه رویکرد ترامپ نتوانست امتیاز قابل توجهی در مورد برنامه هسته‌ای یا رفتار منطقه‌ای ایران ایجاد کند. ایران در نهایت رفتار خـود را از هر دو جنبه تهاجمی‌تر کرد. به خطر انداختن همه چیز با این امید که انتقال قدرت در ایران برنامه هسته‌ای را تحت کنترل قرار دهد، غیرمسئولانه است. این به آن معناست که اروپایی‌ها و دولت بایدن باید راهـی دیپلماتیک بـرای خروج از بحران هسته‌ای پیدا کنند. آنها باید نسبت به برداشتن هر اقدامی که دست آنها را ببندد و احتمال یک معامله سیاسی را از بین ببرد، محتاط باشند. ایالات متحده و متحدان اروپایی آن به طور قابل درک در مورد هزینه‌های سیاسی داخلی مرتبط با تعامل با رهبران ایران تردید دارند. اما اگر تهاجم روسیه به اوکراین یک چیز را به ناظران آموخته است، آن غیرقابل پیش‌بینی بودن دشمنان و چشم‌انداز درگیری‌های سرد و در حال جوشیدن است که در صورت عدم رسیدگی، داغ می‌شوند. غرب باید راهی برای بحران هسته‌ای ایران بیابد، قبل از اینکه این تهدید به یک بحران گسترده‌تر تبدیل شود که انرژی و منابع را از سایر بحران‌های جهانی دور می‌کند و محور فعلی روسیه و ایران را عمیق‌تر
می‌کند.