رسانه‌های زنجیره‌ای همسو با خاتمی و میرحسین موسوی، هر قدر بیشتر از انتخابات ترکیه تمجید می‌کنند، به همان نسبت، به محکومیت خیانت‌های سران فتنه در انتخابات 1388 اذعان می‌کنند.

محکومیت سران فتنه ۸۸ در تمجید زنجیره‌ای‌ها از انتخابات ترکیه
رسانه‌های زنجیره‌ای همسو با خاتمی و میرحسین موسوی، هر قدر بیشتر از انتخابات ترکیه تمجید می‌کنند، به همان نسبت، به محکومیت خیانت‌های سران فتنه در انتخابات ۱۳۸۸ اذعان می‌کنند.

روزنامه اعتماد با تیتر «پیروزی دموکراسی» به استقبال ماجرا رفته و با بیان اینکه «انتخابات ترکیه نمونه‌ای توسعه‌یافته از دموکراسی است»، نوشت: «این انتخابات فارغ از این که چه کسی برنده شود، سرمایه بسیار گرانسنگی برای حکومت و مردم ترکیه است، چیزی که ما نیز تجربه آن را در سال ۷۶ و ۹۲ داشتیم.»
روزنامه سازندگی وابسته به حزب کارگزاران نیز، ذیل تیتر اول خود (قدرت دموکراسی) می‌نویسد: «آنچه در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه دیدیم فراتر از افراد بود. شکوه یک انتخابات آزاد را دیدیم که توانست ۸۸ درصد مردم را پای صندوق‌های رأی بکشاند. یک رقابت تنگاتنگ، فشرده، نفس‌گیر و البته سالم، چه چیزی از این مهم‌تر است؟ روزنامه‌نگاری نوشته بود، انتخابات نبض مشروعیت یک کشور است، مردم ترکیه بی‌شک تاکنون و تا این مرحله از انتخابات پیروز واقعی هستند.
انتخابات ترکیه برای ایران و ایرانیان نیز مهم است، انتخابات آزاد به‌دلیل براندازی است. انتخابات، قوت بخشیدن به یک نظام سیاسی است. فرصتی است برای تازه شدن، قدرت گرفتن و از نو ساختن… این انتخابات شاید به شکلی یادآور انتخابات حساس دوم خرداد سال ۷۶ بود. شور و شوق انتخاباتی بسیار زیاد با نتایجی شگفت‌انگیز یا باورنکردنی برای ایرانیان و جهان. انتخاباتی که آبرویی تازه به ایران داد. هم به لحاظ رکورد حضور در انتخابات تا آن زمان هم به لحاظ آزادی وصف‌ناپذیر در نوع تبلیغات و نتیجه. اما همه چیز مطابق میل مردم پیش نرفت و پس از آن به دلایل متعدد سیاسی از جمله سرخوردگی مردم از اینکه رئیس جمهور منتخب نتوانست به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند و خود را «تدارکات‌چی» نامید همچنین شرایط حذف نامزدها پس از آن در هر دوره از انتخابات موجب یخ‌زدگی در گرمای انتخابات و کناره‌گیری مردم از حضور در پای صندوق‌های رأی شد».
روزنامه هم‌میهن وابسته به کرباسچی هم نوشته است: «این انتخابات در درجه اول، قدرت نظام سیاسی ترکیه را نشان داد که جناح‌های سیاسی گوناگون قادرند به جای ستیز، از خلال صندوق با یکدیگر رقابت کنند… خواهید دید که افغانستان در شرق ما با حضور یکدست طالبان در تمامی مراکز قدرت هیچ گاه پیشرفت مؤثری نخواهد کرد ولی جامعه‌ای به ظاهر دو قطبی و ۵۰-۵۰ در غرب ایران می‌تواند با حفظ احترام به حقوق عمومی و حاکمیت مردم، در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گیرد و دست به دست شدن دولت‌ها نیز خللی در این راه ایجاد نکند. برنده واقعی این انتخابات کلیت حکومت و ساختار سیاسی ترکیه است و این موجب اعتماد و عزت نفس مردم ترکیه نزد جهانیان خواهد شد.»
روزنامه جمهوری اسلامی نیز به همین سیاق می‌نویسد: «رئیس‌جمهور مستقر ترکیه با اینکه ۲۱ سال زمام امور این کشور را در دست داشته و هم‌اکنون نیز در رأس قدرت است، به‌خاطر فقط نیم درصد کم‌آوردن رأی از حدنصاب پیروز شدن، بدون اما و اگر پذیرفت با رقیبش به دور دوم برود. مسئولان برگزاری انتخابات ترکیه، نه کسی را با ایرادهای بنی‌اسرائیل رد صلاحیت کردند و نه انتخابات را مهندسی شده برگزار کردند… متأسفانه در چند انتخابات اخیر ما به دلیل عدم رعایت قانون، رد صلاحیت‌های سلیقه‌ای و برگزاری مهندسی شده انتخابات، میزان مشارکت مردم تنزل کرده است. همین آقای اردوغان زمانی که شهردار اسلامبول بود در سفری به تهران، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی را سرمشق خود معرفی کرده بود، حالا چه شده که ما باید از انتخابات ترکیه درس بگیریم؟»
درباره این تحلیل‌های زنجیره‌ای گفتنی است:
۱- انتخابات سوا کردنی نیست و آنچه روزنامه اعتماد نوشته، نمونه روشنی از این واقعیت است که حضرات فقط پیروزی در انتخابات را عامل مشروعیت آن می‌دانند و در صورت باخت، به هر قیمت و یا هر بهانه، زیر میز می‌زنند. چنان‌که روزنامه آقای حضرتی منحصراً انتخابات‌های سال ۷۶ و ۹۲ را سرمایه گرانسنگ ملی می‌نامد اما انتخابات‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ را استثنا می‌کند. این در حالی است که اگر نفر پیروز در انتخابات ۷۶ و ۹۲، به ترتیب ۲۰ میلیون و ۱۸/۶ میلیون رأی کسب کردند، نفر پیروز در انتخابات ۸۴ و ۸۸ به ترتیب ۱۷/۲ میلیون
و ۲۴/۵ میلیون نفر به دست آورد.
همچنین در حالی که درصد کل مشارکت مردم در سال‌های ۷۶ و ۹۲ به ترتیب ۷۹/۹ و ۷۲ درصد بود، میزان مشارکت در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ به ۶۷ و ۸۵ درصد رسید.
۲- متاسفانه مدعیان اصلاحات و اعتدال، با وجود رقابتی بودن همه انتخابات‌ها در ایران، آنجا که در اثر سوءعملکرد با بی‌اقبالی مردم مواجه می‌شوند، جرزنی می‌کنند، زیر میز می‌زنند، آشوب برپا می‌کنند و خواستار تعطیلی جمهوریت و انتخابات می‌شوند؛ چنان‌که در سال ۱۳۸۸ مرتکب شدند.
۳- درباره ادعای رقابتی بودن یا نبودن انتخابات، در ترکیه کلا ۴ نامزد رقابت داشتند که یکی از آنها زیر نیم درصد و دیگری ۵ درصد رای داشتند و رقابت بین دو نامزد بود. این در حالی است که در انتخابات ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۰ ریاست جمهوری ایران به ترتیب، ۴، ۱۰، ۸، ۴، ۸، ۶ و ۷ نامزد رقابت داشتند. همچنین مدعیان اعتدال و اصلاحات، در انتخابات‌های مختلف این دوره از یک تا ۴ نامزد در میدان رقابت داشته‌اند. در آخرین دور انتخابات ریاست‌جمهوری، ۱۶ حزب اصلاح‌طلب به علاوه خاتمی و کروبی از آقای همتی حمایت کردند اما به اعتبار عملکرد بسیار بد دولت روحانی، نتوانستند بیش از ۲/۴ میلیون رای کسب کنند. آنها همچنین از کثرت نامزد به‌جای یک فهرست، ۳ فهرست در انتخابات مجلس یازدهم ارائه کردند.
۴- روزنامه سازندگی می‌گوید انتخابات آزاد، به‌دلیل براندازی است. اما به این حقیقت اشاره نمی‌کند که هم‌طیفان آن سال ۱۳۸۸، در مقابل انتخاباتی کاملا آزاد، پس از عقب افتادن ۱۱ میلیون رأی (۱۳ به ۲۴/۵ میلیون رأی) به آشوب متوسل شدند و علنا در زمین جریان براندازی و نقشه کودتای مخملین آمریکا، انگلیس و اسرائیل نقش‌آفرینی کردند.
نکته قابل تامل اینکه اگر در ترکیه و در قبال کودتا ژوئیه ۲۰۱۶، چندده هزار قاضی و دادستان و فرماندار و استاندار و معلم، رئیس و معاون دانشگاه و کارمند بازداشت یا اخراج شدند، برخی عناصر فعال در آشوب و فتنه سال ۸۸، چند سال بعد پس از روی کار آمدن روحانی، توانستند پست‌های وزارت و معاونت بگیرند!
۵- این طیف بالغ بر ۲ دهه است که به مردم وعده می‌دهند اما هنگام تصدی مسند، ادعا می‌کنند فاقد اختیار و تدارکاتچی هستند و با این حال، باز هم در انتخابات بعدی با وعده‌های فریبنده دیگری آفتابی می‌شوند، بی‌آنکه پیشاپیش به مردم بگویند تدارکاتچی و فاقد اختیارات هستند(!)
۶- تحلیل روزنامه هم‌میهن، محکومیت جریان متبوع این روزنامه است که رقابت انتخاباتی را تبدیل به ستیزه‌جویی و بدتر از آن، دوقطبی‌سازی به نفع دشمنان ایران و انقلاب کردند.
۷- هم‌میهن در حالی به حضور طالبان در افغانستان می‌پردازد، که عمدا توضیح نمی‌دهند وضعیت به‌هم ریخته افغانستان، سوغات کدخدای آمریکایی غربگرایان است. یادآور می‌شود چند سال قبل، دارودسته اشرف غنی- به همراه برخی غربگرایان ایرانی- برگزاری یک انتخابات نصفه و نیمه در افغانستان را به عرش برده و مدعی بودند ایران و جمهوری اسلامی باید از انتخابات افغانستان درس بگیرند(!) سرنوشت آن انتخابات را هم در تکرار دولتمردان بی‌ریشه
(از جمله اشرف غنی) دیدیم.
۸- تحلیل روزنامه جمهوری اسلامی نیز سند محکومیت ائتلاف موسوی و خاتمی و هاشمی است. چه اینکه اگر رقبا در انتخابات ترکیه کمتر از ۵ درصد
(۲/۵ میلیون رای) با هم فاصله داشتند و به نتایج تمکین کردند، سران فتنه سبز- با وجود اذعان یواشکی برخی از آنها به دروغ بودن ادعای تقلب- تقابل رای منتخب اکثریت مردم که ۱۱ میلیون رای با رقیبش فاصله داشت، شورش به راه انداختند و ننگ ابدی را به جان خریدند. بنابراین اگر ادعای نویسنده این روزنامه صادقانه است که «باید از انتخابات ترکیه درس گرفت»، ضمنا باید اعتراف کنند که در حق اسلامیت و جمهوریت خیانت کردند.

اشتراک گذاری