اگرچه بخشی از جریان‌های سیاسی شیفته و فریفته برجام هستند و آن را توافقی راهگشا برای حل معضلات می‌دانند اما واقعیت موجود با برداشت‌ آنان تفاوت‌های بارزی دارد.

اگر برجام اهرم فشار آمریکا بود چرا غربگرایان، دستاورد جا زدند؟!
اگرچه بخشی از جریان‌های سیاسی شیفته و فریفته برجام هستند و آن را توافقی راهگشا برای حل معضلات می‌دانند اما واقعیت موجود با برداشت‌ آنان تفاوت‌های بارزی دارد.

وبسایت « الف» در این باره نوشت: انتشار یک فایل‌صوتی محرمانه از
«رابرت مالی»، نماینده سابق آمریکا در امور ایران موید آن گزاره‌ای است که منتقدین برجام سال‌ها قبل به آن اشاره کرده بودند و آن چیزی نیست جز استفاده ابزاری ایالات‌متحده از این توافق برای اعمال محدودیت‌های گسترده در حوزه‌های مختلف و اهرم فشار قرار دادن برجام برای ترغیب ایران به مذاکره.
سایت روزنامه تهران‌تایمز، با انتشار فایل‌صوتی محرمانه رابرت مالی افشا کرد که ایالات متحده به دنبال احیای برجام و سپس استفاده از این توافق به عنوان نقطه شروع برای اعمال فشار بیشتر بر ایران است. او در این فایل صوتی گفته بود:«ما حتی اگر به این توافق بازگردیم، خود این بازگشت اولین هدف ماست. ما به‌دنبال یک توافق بلندمدت‌تر، قوی و گسترده‌تر هستیم. ما به‌محض بازگشت به توافق در نظر داریم با بهره‌گیری از ابزارهای گوناگون ایران را تحت‌فشار قرار دهیم. ما توانایی‌مان برای تحت‌فشار قرار دادن و تحریم ایران را حفظ می‌کنیم.»
برجام از ابتدا توافق یک‌طرفه‌ای بود که کارکردش فشار بر ایران، امتیازگیری بیشتر و تبدیل کشورمان به بازیگری سر به‌زیر در نظام بین‌الملل با استفاده از اهرم این توافق بود. از همان ابتدای انعقاد برجام، دولت اوباما به انحاء مختلف به نقض این توافق پرداخت و مشخص بود که حتی با تداوم کار یک دولت دموکرات در آمریکا هم دستاویزی برای کسب امتیازات بیشتر و زیاده‌خواهی‌های این کشور خواهد شد.
در سال ۲۰۱۸ که دولت ترامپ از برجام خارج شد، هیلاری کلینتون به‌صراحت اعلام کرد که خروج آمریکا از برجام اشتباه مهلکی است زیرا فرصت را برای پرداختن به دیگر تهدیدهای ایران و مذاکرات موشکی و منطقه‌ای از بین خواهد برد. یا جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما که بعد از خروج کشورش از توافق هسته‌ای گفت: «با خروج از این توافق، آمریکا بهترین گزینه ممکن را از دست می‌دهد. این گزینه این است که ما مدتی در این توافق می‌ماندیم و بعد از ماندن در آن به عنوان اهرم فشار جهت جلب همکاری اروپا، روسیه و چین برای همکاری با خودمان در زمینه موشکی، فعالیت‌های ایران در یمن، حمایتش از حزب‌الله و غیره استفاده می‌کردیم.من فکر می‌کنم ما می‌توانستیم اهرم فشار و نتایج بهتری داشته باشیم، اما خروج از برجام و عصبانی کردن همه، فکر نمی‌کنم در راستای منافع کشور ما باشد.»
اگرچه اصلاح‌طلبان و طیفی از اصول‌گرایان که فریفته برجام و دلبسته منطق برجامی هستند سعی دارند این توافق را راهگشای معضلات کشور معرفی کنند اما واقعیت آن است که برجام نقطه‌ای برای حل اختلافات طرفین و آغاز همکاری‌ها در موضوعی مشخص نبود، بلکه اهرم و دستاویزی برای تحت‌فشار قرار دادن ایران و دریافت امتیازات گسترده‌تر محسوب می‌شد. هر دولتی در آمریکا بر سر کار می‌آمد به‌دنبال مذاکرات فرابرجامی می‌رفت چون منطق برجام بر این اساس شکل گرفته بود اما جریان‌های سیاسی عمداً یا سهواً به واکاوی این امر
نمی‌پردازند.
در برهه کنونی و حتی به‌فرض بازگشت آمریکا به برجام در نزدیک‌ترین زمان ممکن، همان‌گونه که رابرت‌مالی به صراحت اشاره کرده، این توافق پلی به‌سوی خواسته‌های فراهسته‌ای آمریکا و مسائل موشکی، منطقه‌ای و ادعاهای واهی حقوق بشری خواهد شد و به‌واقع سناریوی سال‌های گذشته دوباره تکرار خواهد شد؛ استفاده از برجام برای پل‌زدن به مطالبات زیاده‌خواهانه آمریکا و تبدیل ایران به کشوری که تمامی مولفه‌های امنیت‌ساز خود را به‌پای فروش چندبشکه نفت واگذار کند و تمامی تهدیدات را متحمل شود.